تاجزاده: ظریف در فایل صوتی حقایق را گفت
پارسینه: مصطفی تاج زاده، فعال اصلاح طلب که خود را کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ معرفی کرده امشب با حضور در کلاب هاوس به بحث و گفتگو پرداخت.
مصطفی تاج زاده ، فعال اصلاح طلب که خود را کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ معرفی کرده امشب با حضور در کلاب هاوس به بحث و گفتگو پرداخت.
گزیدهای از صحبتهای وی را بخوانید:
با رد صلاحیتها و قلع و قمع آنچنان کرده اند که انتخابات تبدیل به انتصابات شده است؛ مانند همین مجلس یازدهم.
فکر میکنند زرنگی میکنند و با این کارها انتخابات را مهندسی میکنند اما قدم به قدم از مردم دورتر میشوند.
به زودی نامهای سرگشاده به رهبری خواهم نوشت و برای مردم هم منتشر خواهم کرد.
انتخابات را از ما گرفتند اما با آمدنم میخواهم بگویم رویای انتخابات آزاد را نمیتوانید از ما بگیرید.
آقای ظریف اصلا حرف آمریکاییها را نزد؛ یکسری واقعیتها درباره مسائل میدان و دیپلماسی را گفت.
آقای ظریف سوالاتی را مطرح کردند که باید پاسخ داد و نباید بخاطر این که دشمن سواستفاده میکند پاسخ نداد.
حملات اسراییل به مواضع ایران در سوریه چقدر بوده است؛ ما نیروی زمینی روسیه بودیم یا روسیه نیروی هوایی ما در آنجا؛ آیا راهی وجود نداشت که هواپیماهای روسیه به ایران نیایند.
این پارادوکس ها باید جواب داده شود به جامعه؛ با امر و نهی و تهدید برطرف نمیشود. شعار ما نه شرقی نه غربی بوده است.
امروز در عالی ترین سطوح صحبت از نگاه به شرق میشود؛ نه «آری به شرق» شده است؛ آنقدر بدبینانه به آمریکا نگاه میکنیم و خوشبینانه به روسیه.
آن ها براساس منافع ملی خودشان حرکت میکنند و ما هم باید بر اساس منافع مان حرکت کنیم.
نگاه به شرق یواش یواش دارد جایگزین نگاه به مردم میشود.
نگاه ما باید به ملت باشد.
انقلاب رخ داد چون شاه تمام راه ها را بست و دیگر برای کسی مهم نبود که در مجلس چه کسی است.
شبکه های قدرت در بسیاری از کشورها هستند؛ زمانی که در قدرت نباشیم با اهرم افکار عمومی و تکیه به مردم میتوانیم با مافیاها مقابله کنیم؛ زمانی که در قدرت باشیم، این مافیاها بخش اعظمشان به دلیل تحریم است. چون نمیتوانیم قانونی کار کنیم و مجبوریم طور دیگری پیش برویم.
اگر تحریم ها را بتوانیم برطرف کنیم و مناسبات مالی ما با دنیا شفاف شود و FAFT تصویب شود. مسیرها برای سواستفاده کم میشود.
اصلاح طلبان از آقای ظریف حمایت کردند و بیانیه دادند. البته که باز هم باید حمایت کرد تا اجازه ندهیم بحث های کارشناسی در جامعه تعطیل شود.
اصلاح طلبی از اصلاح طلبان برایم مهمتر است.
حتی اگر صلاحیت من را تایید نکنند یا تایید کنند و رای نیاورم، این مطالبات را دنبال خواهم کرد چرا که فکر میکنم اصلاح قانون اساسی به نفع همه است.
بزرگترین مانع ما در انتخابات آزاد، نظارت استصوابی است.
بعضی از ساختارها هستند که شما را به سمت انسداد کامل سوق میدهند؛ در زمان شاه، شاه مقام غیرمسوول بود و هیچ اختیاری نداشت اما در عالم واقع هیچکس بجز شاه اختیار نداشت.
سیستم فعلی ما به طور طبیعی استبداد پرور است و فسادزاست؛ بنابراین تلاش میکنیم تا به رهبری بگوییم مشکلات چیست.
اقتدارگراها در ایران در یک چیز از همه چیز موفق تر بودند و آن «نا امید کردن» مردم بوده است.
با چیزهایی جنگیدند که تامین آن ها نه با دین مردم مخالف بود و نه به اقتصاد مردم ضربه میزد.
این ها میتونن ما رو زندانی کنن، شغلمون رو بگیرن،واسه ما و خانوادمون مشکل ایجاد کنن و ... اما یک چیز را نمیتوانند و آن امید و آرمان و رویای ما است.
اگر مسیرشان همین باشد، هرکسی که بیاید پس از ۲ سال با خودشان هم دعوایشان میشود؛ مانند احمدی نژاد.
اصلاح ساختاری که من میگویم به نفع همه است.
باید براساس مصلحت کشور حرف بزنیم و عمل کنیم؛ نه این که چه کسی خوشش بیاید یا خوش نیاید.
یا معتقد به قدرت مردم هستیم یا نیستیم؛ اگر معتقد نباشیم هیچ ابزار دیگری برای اصلاح ساختارها نداریم اما ما ایمان داریم به قدرت مردم.
ما از مسیر ایران برای تمام ایرانیان نباید منحرف بشیم.
دلمان را خوش کردیم به عمق استراتژیک در لبنان و ...؛ فقر داره به مردم تحمیل میشود. عمق استراتژیک یعنی قلب مردم.
زمانی که میگوییم باید برگردیم به مردم، فقط حکومت نیست؛ اصلاح طلبان هم باید به مردم برگردند و تصمیمی که برخلاف بدنه است را نگیرند.
تشکل ها و افکار عمومی باید آنقدر قوی باشند تا اگر مردم خواستند رییس جمهور از کار برکنار شود، بتوانند.
البته سیاستمداران هم اگر استعفا در دستور کارشان نباشد آدم بی هویتی میشود که میتوان به هر سمتی او را چرخاند.
قشرهای وسیعی از مردم بی اعتماد شدند اما اعتماد مردم از بین نرفته است و نباید مردم را یکدست دید.
رفتار اصلاح طلبان نباید به گونهای باشد که مردم را نسبت به خودشان یا دیگر گروهها بی اعتماد کنند چرا که آسیبش را همه میبینیم.
نظام هم نباید فقط زمان انتخابات مردم را ببیند.
میتوانستیم در فرصت مناسب بعضی کارها را بکنیم تا جامعه دچار چنین تحریم های سختی نشود؛ مثلا این چنین قاطع نگوییم که مذاکره نمیکنیم.
حکومت الان دنبال مشارکت حداکثری نیست.
وگرنه نیاز به این ژست ها ندارد، کافیست انتخابات آزاد برگزار کند و ببیند چند میلیون اضافه میشود.
آقای ظریف اصلا حرف آمریکاییها را نزد؛ یکسری واقعیتها درباره مسائل میدان و دیپلماسی را گفت.
آقای ظریف سوالاتی را مطرح کردند که باید پاسخ داد و نباید بخاطر این که دشمن سواستفاده میکند پاسخ نداد.
حملات اسراییل به مواضع ایران در سوریه چقدر بوده است؛ ما نیروی زمینی روسیه بودیم یا روسیه نیروی هوایی ما در آنجا؛ آیا راهی وجود نداشت که هواپیماهای روسیه به ایران نیایند.
این پارادوکس ها باید جواب داده شود به جامعه؛ با امر و نهی و تهدید برطرف نمیشود. شعار ما نه شرقی نه غربی بوده است.
امروز در عالی ترین سطوح صحبت از نگاه به شرق میشود؛ نه «آری به شرق» شده است؛ آنقدر بدبینانه به آمریکا نگاه میکنیم و خوشبینانه به روسیه.
آن ها براساس منافع ملی خودشان حرکت میکنند و ما هم باید بر اساس منافع مان حرکت کنیم.
نگاه به شرق یواش یواش دارد جایگزین نگاه به مردم میشود.
نگاه ما باید به ملت باشد.
انقلاب رخ داد چون شاه تمام راه ها را بست و دیگر برای کسی مهم نبود که در مجلس چه کسی است.
شبکه های قدرت در بسیاری از کشورها هستند؛ زمانی که در قدرت نباشیم با اهرم افکار عمومی و تکیه به مردم میتوانیم با مافیاها مقابله کنیم؛ زمانی که در قدرت باشیم، این مافیاها بخش اعظمشان به دلیل تحریم است. چون نمیتوانیم قانونی کار کنیم و مجبوریم طور دیگری پیش برویم.
اگر تحریم ها را بتوانیم برطرف کنیم و مناسبات مالی ما با دنیا شفاف شود و FAFT تصویب شود. مسیرها برای سواستفاده کم میشود.
اصلاح طلبان از آقای ظریف حمایت کردند و بیانیه دادند. البته که باز هم باید حمایت کرد تا اجازه ندهیم بحث های کارشناسی در جامعه تعطیل شود.
اصلاح طلبی از اصلاح طلبان برایم مهمتر است.
حتی اگر صلاحیت من را تایید نکنند یا تایید کنند و رای نیاورم، این مطالبات را دنبال خواهم کرد چرا که فکر میکنم اصلاح قانون اساسی به نفع همه است.
بزرگترین مانع ما در انتخابات آزاد، نظارت استصوابی است.
بعضی از ساختارها هستند که شما را به سمت انسداد کامل سوق میدهند؛ در زمان شاه، شاه مقام غیرمسوول بود و هیچ اختیاری نداشت اما در عالم واقع هیچکس بجز شاه اختیار نداشت.
سیستم فعلی ما به طور طبیعی استبداد پرور است و فسادزاست؛ بنابراین تلاش میکنیم تا به رهبری بگوییم مشکلات چیست.
اقتدارگراها در ایران در یک چیز از همه چیز موفق تر بودند و آن «نا امید کردن» مردم بوده است.
با چیزهایی جنگیدند که تامین آن ها نه با دین مردم مخالف بود و نه به اقتصاد مردم ضربه میزد.
این ها میتونن ما رو زندانی کنن، شغلمون رو بگیرن،واسه ما و خانوادمون مشکل ایجاد کنن و ... اما یک چیز را نمیتوانند و آن امید و آرمان و رویای ما است.
اگر مسیرشان همین باشد، هرکسی که بیاید پس از ۲ سال با خودشان هم دعوایشان میشود؛ مانند احمدی نژاد.
اصلاح ساختاری که من میگویم به نفع همه است.
باید براساس مصلحت کشور حرف بزنیم و عمل کنیم؛ نه این که چه کسی خوشش بیاید یا خوش نیاید.
یا معتقد به قدرت مردم هستیم یا نیستیم؛ اگر معتقد نباشیم هیچ ابزار دیگری برای اصلاح ساختارها نداریم اما ما ایمان داریم به قدرت مردم.
ما از مسیر ایران برای تمام ایرانیان نباید منحرف بشیم.
دلمان را خوش کردیم به عمق استراتژیک در لبنان و ...؛ فقر داره به مردم تحمیل میشود. عمق استراتژیک یعنی قلب مردم.
زمانی که میگوییم باید برگردیم به مردم، فقط حکومت نیست؛ اصلاح طلبان هم باید به مردم برگردند و تصمیمی که برخلاف بدنه است را نگیرند.
تشکل ها و افکار عمومی باید آنقدر قوی باشند تا اگر مردم خواستند رییس جمهور از کار برکنار شود، بتوانند.
البته سیاستمداران هم اگر استعفا در دستور کارشان نباشد آدم بی هویتی میشود که میتوان به هر سمتی او را چرخاند.
قشرهای وسیعی از مردم بی اعتماد شدند اما اعتماد مردم از بین نرفته است و نباید مردم را یکدست دید.
رفتار اصلاح طلبان نباید به گونهای باشد که مردم را نسبت به خودشان یا دیگر گروهها بی اعتماد کنند چرا که آسیبش را همه میبینیم.
نظام هم نباید فقط زمان انتخابات مردم را ببیند.
میتوانستیم در فرصت مناسب بعضی کارها را بکنیم تا جامعه دچار چنین تحریم های سختی نشود؛ مثلا این چنین قاطع نگوییم که مذاکره نمیکنیم.
حکومت الان دنبال مشارکت حداکثری نیست.
وگرنه نیاز به این ژست ها ندارد، کافیست انتخابات آزاد برگزار کند و ببیند چند میلیون اضافه میشود.
ارسال نظر