هاشمی: ازنوشتن هیچنامهای پشیماننشدم
پارسینه: سایت شخصی آیتالله هاشمی رفسنجانی بخشهایی از کتاب منتشر نشده «صراحت نامه» را که متن مصاحبهای با رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در تیرماه 89 است منتشر کرده است.
سایت شخصی آیتالله هاشمی رفسنجانی بخشهایی از کتاب منتشر نشده «صراحت نامه» را که متن مصاحبهای با رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در تیرماه 89 است منتشر کرده است. در این مصاحبه آمده است:
سوال: آقای هاشمی! تا الان نامهای نوشتهاید که از نوشتن آن پشیمان شده باشید؟
پاسخ: نه.
سوال: انگیزه شما از نگارش آن نامه به مقام معظم رهبری (در سال 88) چه بود؟ چه چیزی شما را مجبور به انتشار آن نامه کرده بود؟
پاسخ: دیدم کار بسیار زشتی انجام شد. همه میدانستند که نسبت به دیگر نامزدها بیطرف هستم کاری نداشتم که مردم به چه کسی رای میدهند. ولی همه میدانستند که روحیه کاری من با این شیوه اداره جامعه سازگار نیست. متاسفانه در مناظره، آقای احمدینژاد حرفهایی را زده بود که غیرواقعی بود. تاسف بیشتر از این بود که همان حرفهای دروغ را پایه تبلیغات خویش قرار دادند و در اجتماعات از آنها سوءاستفاده میکردند. انتظار من و همه دلسوزان واقعی نظام این بود که رهبری عکسالعمل نشان دهند. چون من تنها نبودم.
در آن مناظره شما نوعی ستیز با روحانیت را مشاهده کردید که به بهانه مخالفت با اشخاص همه دستاوردهای انقلاب را حراج گذاشت و اینگونه القا کرد که روحانیت در اداره جامعه کارآیی ندارد.
در سالگرد رحلت امام در مرقد به ایشان گفتم حرفهای ناقص گفتهاند. ترجیح میدهم خودشان اصلاح کنند وگرنه ناچارم توضیح بدهم. چند روز هم صبر کردم و جوابی ندیدم. پس از آن نامهای تهیه کردم. چون میبایست جواب آن حرفها داده میشد. میگویند چرا قبل از انتخابات نامه را دادم. این سوال دیگر سفسطه است؛ چون مگر ایشان هدفی غیر از انتخابات در طرح آن مباحث خلاف واقع داشت؟ نامه را تهیه کردم و در آخرین فرصت قبل از انتخابات که عصر سهشنبه بود، برای رهبری فرستادم... در آخرین لحظاتی که میخواستم خدمت ایشان بروم، منتشر کردم. وقتی رفتم، ایشان گفتند: داشتم نامه شما را از روی کامپیوتر میخواندم. یعنی پس از اینکه پخش شده بود هم، هنوز متن اصلی را به ایشان نداده بودند. پرسیدم از نظر شما چگونه بود؟ گفتند: از لحاظ محتوا هیچ ملاحظهای ندارم و فقط یک نکته دارم که آقای احمدینژاد شخص شما را به فساد متهم نکرد و درباره بچههای شما گفت. گفتم: فضا بهگونهای بود که اگرچه از من اسم نبرد، اما همه چیز متوجه من شد. ایشان گفتند: واقعا هیچ ملاحظهای روی نامه ندارم. ولی اگر جای شما بودم، بعد از انتخابات منتشر میکردم. گفتم: خواست خدا بود که شما تا قبل از انتشار نبینید، چون اگر میخواندید و به من میگفتید، منتشر نمیکردم و این مناسب نبود. چون اگر بعد از انتخابات منتشر میکردم دو حالت داشت: اگر آقای احمدینژاد شکست بخورد که درست نیست با ایشان درگیر شوم. چون اخلاقا کار درستی نیست. اگر هم پیروز شود که اصلا درست نیست با منتخب مردم درگیر شوم و جشن انتخابات را در کام مردم تلخ کنم. ولی الان حق من است که جواب بدهم و دادم. ایشان هم در مقابل این منطق من اعتراض نکرد.
سوال: ولی به نظر میرسد این نامه روابط شما را با ایشان دچار تغییرات کرده است؟
پاسخ: نه، ایشان صراحتا گفتند که هیچ ملاحظهای درباره محتوای نامه ندارم. حتی در همان جلسه گفتند: به حق از من انتظار دارید که جواب بدهم. صلاح ندیدم که پیش از انتخابات جواب بدهم، چون روی حضور مردم تاثیر میگذارد. ولی بعد از انتخابات جواب میدهم. حتی گفتند که به آقای احمدینژاد هم گفتم که حرفهای ناحقی زدید و جواب شما را میدهم. واقعا هیچ وقت ایشان به خاطر نامه از من گله نکردند. چون روابط ما بهگونهای است که اگر گله هم داشته باشند، میگویند. الحمدلله همکاری 60 ساله ما بهگونهای است که با هم رودربایستی نداریم.
سوال: آقای هاشمی! تا الان نامهای نوشتهاید که از نوشتن آن پشیمان شده باشید؟
پاسخ: نه.
سوال: انگیزه شما از نگارش آن نامه به مقام معظم رهبری (در سال 88) چه بود؟ چه چیزی شما را مجبور به انتشار آن نامه کرده بود؟
پاسخ: دیدم کار بسیار زشتی انجام شد. همه میدانستند که نسبت به دیگر نامزدها بیطرف هستم کاری نداشتم که مردم به چه کسی رای میدهند. ولی همه میدانستند که روحیه کاری من با این شیوه اداره جامعه سازگار نیست. متاسفانه در مناظره، آقای احمدینژاد حرفهایی را زده بود که غیرواقعی بود. تاسف بیشتر از این بود که همان حرفهای دروغ را پایه تبلیغات خویش قرار دادند و در اجتماعات از آنها سوءاستفاده میکردند. انتظار من و همه دلسوزان واقعی نظام این بود که رهبری عکسالعمل نشان دهند. چون من تنها نبودم.
در آن مناظره شما نوعی ستیز با روحانیت را مشاهده کردید که به بهانه مخالفت با اشخاص همه دستاوردهای انقلاب را حراج گذاشت و اینگونه القا کرد که روحانیت در اداره جامعه کارآیی ندارد.
در سالگرد رحلت امام در مرقد به ایشان گفتم حرفهای ناقص گفتهاند. ترجیح میدهم خودشان اصلاح کنند وگرنه ناچارم توضیح بدهم. چند روز هم صبر کردم و جوابی ندیدم. پس از آن نامهای تهیه کردم. چون میبایست جواب آن حرفها داده میشد. میگویند چرا قبل از انتخابات نامه را دادم. این سوال دیگر سفسطه است؛ چون مگر ایشان هدفی غیر از انتخابات در طرح آن مباحث خلاف واقع داشت؟ نامه را تهیه کردم و در آخرین فرصت قبل از انتخابات که عصر سهشنبه بود، برای رهبری فرستادم... در آخرین لحظاتی که میخواستم خدمت ایشان بروم، منتشر کردم. وقتی رفتم، ایشان گفتند: داشتم نامه شما را از روی کامپیوتر میخواندم. یعنی پس از اینکه پخش شده بود هم، هنوز متن اصلی را به ایشان نداده بودند. پرسیدم از نظر شما چگونه بود؟ گفتند: از لحاظ محتوا هیچ ملاحظهای ندارم و فقط یک نکته دارم که آقای احمدینژاد شخص شما را به فساد متهم نکرد و درباره بچههای شما گفت. گفتم: فضا بهگونهای بود که اگرچه از من اسم نبرد، اما همه چیز متوجه من شد. ایشان گفتند: واقعا هیچ ملاحظهای روی نامه ندارم. ولی اگر جای شما بودم، بعد از انتخابات منتشر میکردم. گفتم: خواست خدا بود که شما تا قبل از انتشار نبینید، چون اگر میخواندید و به من میگفتید، منتشر نمیکردم و این مناسب نبود. چون اگر بعد از انتخابات منتشر میکردم دو حالت داشت: اگر آقای احمدینژاد شکست بخورد که درست نیست با ایشان درگیر شوم. چون اخلاقا کار درستی نیست. اگر هم پیروز شود که اصلا درست نیست با منتخب مردم درگیر شوم و جشن انتخابات را در کام مردم تلخ کنم. ولی الان حق من است که جواب بدهم و دادم. ایشان هم در مقابل این منطق من اعتراض نکرد.
سوال: ولی به نظر میرسد این نامه روابط شما را با ایشان دچار تغییرات کرده است؟
پاسخ: نه، ایشان صراحتا گفتند که هیچ ملاحظهای درباره محتوای نامه ندارم. حتی در همان جلسه گفتند: به حق از من انتظار دارید که جواب بدهم. صلاح ندیدم که پیش از انتخابات جواب بدهم، چون روی حضور مردم تاثیر میگذارد. ولی بعد از انتخابات جواب میدهم. حتی گفتند که به آقای احمدینژاد هم گفتم که حرفهای ناحقی زدید و جواب شما را میدهم. واقعا هیچ وقت ایشان به خاطر نامه از من گله نکردند. چون روابط ما بهگونهای است که اگر گله هم داشته باشند، میگویند. الحمدلله همکاری 60 ساله ما بهگونهای است که با هم رودربایستی نداریم.
ارسال نظر