پرده خوانی، نمایشِ مذهبی ایرانی
پارسینه: پرده خوانی ، نوعی نمایشِ مذهبی ایرانی . در این نمایش کسی با عنوان «پرده خوان » از روی تصویرهایِ منقوش بر پرده ، مصایب اولیای دین ــ بویژه اولیای مذهب شیعه ــ را با کلام آهنگین روایت می کند.
پرده خوانی، نوعی نمایشِ مذهبی ایرانی. در این نمایش کسی با عنوان «پرده خوان » از روی تصویرهایِ منقوش بر پرده ، مصایب اولیای دین ــ بویژه اولیای مذهب شیعه ــ را با کلام آهنگین روایت می کند.
پرده خوانی را «شمایل گردانی » و «پرده داری » (بیضایی ، ص 73؛ ملک پور، 1364 ش ، ص 135؛ حسن بیگی ، ص 341) و «پرده برداری » (همایونی ، ص 28) نیز خوانده اند. دهخدا (ذیل «پرده ») به پرده ای اشاره کرده است که شعبده بازها و عروسک گردانها، از آن برای پنهان کردن ترفندهای نمایشی خود استفاده می کنند و این هیچ ارتباطی با پرده داری ، نام دیگر نمایش مذهبی پرده خوانی ، ندارد، اما برخی پژوهشگران به اشتباه از این تعریف برای توضیح پرده داری مذهبی بهره برده اند ( رجوع کنید به همایونی ؛ حسن بیگی ، همانجاها). صورت خوانی نیز بخشی از پرده خوانی بوده است و نمی تواند مترادف پرده خوانی قلمداد شود (بیضایی ، ص 74؛ قس غریب پور، ص 56). پرده خوانی برآمده از نقالی * و نقاشیِ مردمی است .
پیشینة تاریخی آن را می توان با نوعی «قوالی » (نقالی توأمانِ موسیقی و آواز) در ادوار پیش از اسلام مربوط دانست که پس از ورود اسلام به ایران ، به دلیل محدودیتهای موسیقی ، به نوعی «نقالیِ» ملی ـ مذهبی تغییر یافته است ؛ بویژه در زمان صفویه که انواع نقالی مذهبی (روضه خوانی ، حمله خوانی ، پرده داری ، صورت خوانی و سخنوری ) شکل گرفت ( رجوع کنید به بیضایی ، ص 60ـ 72؛ غریب پور، ص 63). به گفتة جابر عناصری (ص 175ـ176) در جنگ شاه اسماعیل صفوی (حک : 905ـ930) با ازبکها برای تهییج سپاهیان ایران از این نمایش استفاده می شده است . برخی نیز، موقعیت تاریخی پرده خوانی را حدفاصلِ گذار از برگزاری مراسم عزاداری عمومی ماه محرم در دوران صفویه ، به برگزاریِ نمایشِ مذهبی تعزیه * در دوران قاجاریه و یکی از منابع تحول و تکامل تعزیه دانسته اند (همایونی ، ص 23ـ30؛ ملک پور، 1366 ش ، ص 54؛ غریب پور، ص 64) اما برخی دیگر، به عکس ، نقوش پرده را ترجمانِ نمایشِ تعزیه در قالب هنرهای دیداری و ره آورد تعزیه می دانند (پیترسون ، ص 115).
ساختار پرده خوانی بر دو رکنِ «پرده » و «پرده خوان »، استوار است . پرده پارچه ای است که یک یا چند رخداد مصیبت بار خاندان پیامبر صلّی اللّه علیه وآله وسلّم بر آن نقش شده است . موضوعِ اصلی این نقشها، واقعة کربلا و حوادث پیش و پس از آن بوده ، اما رفته رفته داستانهای اخلاقی پندآموز مانند جوانمرد قصاب * نیز به آن افزوده شده است (عناصری ، ص 195). معمولاً به لحاظ قداست عدد 72 و ارتباط آن با واقعة کربلا در هر پرده 72 مجلس فرعی و اصلی وجود دارد (غریب پور، ص 58).
جنس پرده ها از «متقال » و «کرباس »، و اندازة آنها معمولاً 150*300 سانتیمتر است (حسن بیگی ، ص 342).
صورتهای منقوش بر پرده ، به دو گروه اولیا (نیکان ) و اشقیا (بدان ) تقسیم می شود. نقش سیمای اولیا بر پرده متفاوت است : پیامبر صلّی اللّه علیه وآله وسلّم و امامان معصوم علیهم السلام در هاله ای از نور یا در نقاب تجلی می یابند و برخی فرزندان و یاری کنندگان ایشان ، بدون هالة نور و نقاب ، با رنگهای متناسب باورهای مذهبی و زیبا نقش می گیرند. در مقابل ، اشقیا بسیار زشت و حتی هیولاگونه ترسیم می شوند. اسبها نیز با توجه به شخصیت صاحبانشان نقش می گیرند (همایونی ، ص 28؛ پیترسون ، ص 119؛ عناصری ، ص 199).
نقشهای پرده ، نقوشی عامیانه اند که برمبنای تخیلات نقاش و گفته ها و نوشته های تاریخی و افسانه ای به تصویر کشیده می شوند (عناصری ، ص 197ـ 198). این نوع نقاشی را، از نوع نقاشی مردمی ، موسوم به «نقاشی قهوه خانه ای » دانسته اند، که اوج شکوفایی آن ، بویژه در اواخر دورة قاجاریه ، در قهوه خانه ها بوده است (حسن بیگی ، ص 341؛ بلوکباشی ، ص 97). همچنین با توجه به موضوع محوری این نقوش ، از آن با عنوانِ «نقاشی کربلا»، و به لحاظ رعایت برخی قواعد نمایشی اخیراً «نقاشی دراماتیک » نیز یاد می شود (پیترسون ، ص 115؛ غریب پور، ص 60).
برخی پیشینة این نوع نقاشی مردمی را قرنها پیش از پیدایش قهوه خانه و همزمان با سنّت دیرینة قصه خوانی و مرثیه سرایی و تعزیه خوانی در ایران می دانند و به زمانِ نگارگری بر سفالینه ها و شمایلهای سوگ سیاوش می رسانند (بلوکباشی ، همانجا؛ عناصری ، ص 175). برخی نیز نقاشیهای مانی را سرچشمة تاریخی اینگونه القائات مذهبی می دانند (حسن بیگی ، ص 340). این احتمال نیز هست که صحنه پردازی و بازآفرینی وقایع کربلا از طریق نقاشی ، در سده های یازدهم و دوازدهم / هفدهم و هجدهم ، تحت تأثیر نقاشیهایِ رافائل و میکل آنژ در ایران رواج یافته باشد (محجوب ، ص 195ـ196).
پرده خوان کسی است که معمولاً همراه با اشاره کردن به تصاویر پرده ، با چوب دستی ای به نام مِطْرق ، این تصویرها را با صدایی رسا و آهنگین باز می خواند. اساساً این نمایش متکی بر «کلام » است . پرده خوان از پرده به دو روش بهره می برد: تزیینی و طوماری . او در روش تزیینی ، پرده را صرفاً برای جلب توجه تماشاگران می آویزد و داستان را براساس آن نقل نمی کند؛ اما در روش طوماری ، داستان بر مبنای نقشهای پرده و گشودن تدریجی پردة منقوش روایت می شود. روی پرده مجموعه ای از تصاویر کوچکتر نقش شده که به صورت پی درپی ماجراهای داستان را نشان می دهد (بیضایی ، ص 73ـ74). پرده خوانها را درویش نیز می خواندند؛ از مشهورترین آنها درویش بلبل قزوینی بود (غریب پور، ص 58).
منابع: علی بلوکباشی ، قهوه خانه های ایران ، تهران 1375 ش ؛ بهرام بیضایی ، نمایش در ایران ، تهران 1344 ش ؛ ساموئل پیترسون ، «تعزیه و هنرهای مربوط به آن »، در تعزیه : نیایش و نمایش در ایران ، گردآورنده پیتر جی . چلکووسکی ، ترجمة داوود حاتمی ، تهران 1367 ش ؛ محمدرضا حسن بیگی ، تهران قدیم ، تهران 1366 ش ؛ علی اکبر دهخدا، لغت نامه ، زیرنظر محمد معین ، تهران 1325ـ 1359 ش ؛ جابر عناصری ، درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران ، تهران 1366 ش ؛ بهروز غریب پور، «هنر مقدس صورت خوانی (= پرده خوانی )»، فصلنامة هنر ، دورة جدید، ش 40 (تابستان 1378)؛ محمدجعفر محجوب ، «تأثیر تئاتر اروپایی و نفوذ روشهای نمایشی آن در تعزیه »، در تعزیه : نیایش و نمایش در ایران ، گردآورنده پیتر جی . چلکووسکی ، ترجمة داوود حاتمی ، تهران 1367 ش ؛ جمشید ملک پور، سیر تحول مضامین در شبیه خوانی ، تهران 1366 ش ؛ همو، گزیده ای از تاریخ نمایش در جهان ، تهران 1364 ش ؛ صادق همایونی ، تعزیه و تعزیه خوانی ، تهران 1353 ش .
---------------------------------------------
نوشته ی: محمود صباحی
بنياد دايرة المعارف اسلامي
ارسال نظر