نحوه استقبال مردم مکه از امام حسین(ع)
پارسینه: سیدالشهدا(ع) وارد مکه شد، مردم بسیار شادمان بودند و صبح و شام، نزد او رفت و آمد داشتند و این بر عبدالله بن زبیر گران آمد؛ چرا که امید داشت مردم مکه با حسینبن علی(ع) بیعت کنند.
پارسینه-گروه فرهنگی: بیست و هشتم رجب المرجب، مصادف است با حرکت امام حسین(ع) از مدینه به سوی مکه و آغاز راهی بس طولانی و غمبار، که حوادث گوناگونی برای این امام همام رقم زد. به همین منظور فعالیتهای امام حسین(ع) در مکه و کیفیت استقبال مردم مکه از ایشان را با استناد به «دانشنامه امام حسین(ع)» برای عموم علاقهمندان بازگو میکنیم. روش این کتاب 10 جلدی بدین نحو است که روایتهای مختلف را از اسناد گوناگون نقل میکند:
تاریخ الطبرى، به نقل از ابومخنف: امام حسین(ع) چون وارد مکه شد، آیه 22 سوره مبارکه «قصص» را تلاوت کرد: «وَلَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقَاء مَدْیَنَ قَالَ عَسَى رَبِّی أَن یَهْدِیَنِی سَوَاء السَّبِیلِ»؛ چون به سوى شهر مدین رو نهاد، گفت: امید است پروردگارم مرا به راه راست، هدایت کند».
الفتوح، ابن اعثم کوفی: حسین(ع) راه پیمود و چون به مکه مُشرِف شد و کوههاى شهر را از دور دید، شروع به تلاوت این آیه کرد: «چون به سوى شهر مَدیَنْ رو نهاد، گفت: امید است پروردگارم مرا به راه راست، هدایت کند». حضرت سیدالشهدا(ع) وارد مکّه شد و مردمان مکه، بسیار شادمان شدند. مردم، صبح و شام، نزد او رفت و آمد داشتند و این بر عبداللّه بن زبیر، گران آمد؛ چرا که امید داشت مردم مکه با وى بیعت کنند. وقتى حسین(ع) وارد مکّه شد، این بر او گران آمد؛ اما آنچه را که در دل داشت براى امام حسین (ع) آشکار نمىکرد.
عبداللّه بن زبیر، با ایشان رفت و آمد داشت، در نماز ایشان شرکت مىکرد، نزد ایشان مىنشست و به سخنان ایشان گوش مىداد؛ ولى با این همه، مىدانست که تا حسین(ع) در مکه هست، کسى از مردم مکه با او بیعت نمىکند؛ زیرا جایگاه سیدالشهداء (ع) در نزد مردمان مکه، بسى بالاتر از جایگاه پسر زبیر بود.
حسین علیه السلام راه پیمود تا به مکه رسید و در شِعب على، فرود آمد. مردم به رفت و آمد با ایشان پرداختند و حلقه حلقه نزد ایشان گرد مىآمدند و عبداللّه بن زبیر را رها کردند؛ همانان که پیش از ورود حسین علیهالسلام، نزد پسر زبیر گرد مىآمدند. این اتفاق، پسر زبیر را ناراحت کرد و دانست که تا امام حسین(ع) در آن شهر است، مردم گِرد او نخواهند آمد. از این رو صبح و شام، نزد حسین علیه السلام مىآمد.
تهذیب الکمال، طبقات الکبری: حسین(ع) و عبدالله بن زبیر، وارد مکه شدند. حسین (ع) به خانه عباس بن عبد المطلب فرود آمد. پسر زبیر، یک بُرد یمنى پوشید و ملازم حجر اسماعیل شد و مردم را بر ضد بنى امیه تحریک مىکرد.
مقتل الحسین(ع)، خوارزمى: (به نقل از احمد بن اعثم کوفى): حسین (ع) در منطقه بالاى مکه فرود آمد و در آن جا چادرى بزرگ برپا کرد. عبداللّه بن زبیر نیز در منزلش در قیقِعان، فرود آمد. سپس حسین (ع) به خانه عباس رفت و عبداللّه بن عباس، ایشان را بدان جا برد. در آن هنگام، فرماندار مکه از جانب یزید، عمر بن سعد بن عاص بود. حسین (ع) مؤذنى را به پا داشت تا با صداى بلند، اذان بگوید و مردم را به نماز فرا خواند. ابن سعد ترسید که حاجیان به سمت حسین(ع) کشیده شوند؛ چون رفت و آمد فراوانِ مردم را از تمام نقاط جهان با ایشان دید. به همین دلیل به سمت مدینه حرکت کرد و جریان را براى یزید نوشت.
البدایة والنهایة: چون مردم از مرگ معاویه و جانشینىِ یزید، باخبر شده بودند، گروه گروه بر حسین (ع) وارد مىشدند، اطراف ایشان مىنشستند و به سخنانش گوش فرا مىدادند؛ اما پسر زبیر در کنار کعبه یکسره به نماز مشغول بود و در این میان، گهگاه به همراه مردم، نزد حسین(ع). او با بودن حسین (ع) در مکه نمىتوانست در راستای اهداف درونى خود، قدمى بردارد؛ چون احترام مردم را به حسین (ع) و اینکه مردم، حسین (ع) را بر وى مقدم مىکنند، مىدانست.
همچنین مأموران مخفى و فرستادگانى به دنبال او وارد مکه شدند؛ ولى خداوند، او را بر آنان پیروز گردانید. مأموران مخفى، با سرافکندگى، از مکه بازگشتند و عبداللّه بن زبیر بر یزیدیانى که قصد نابودى او را داشتند، پیروز شد. برادرش عَمرو را کتک زد و او را به زندان افکند و قصاص کرد و به او اهانت نمود. در این هنگام، موقعیت پسر زبیر در شهرهاى حجاز، بالا رفت و آوازهاش بلند شد؛ ولى با این همه موقعیتى مانند حسین (ع) نزد مردم نداشت؛ بلکه تمایل مردم، به جانب حسین (ع) بود؛ چرا که او آقا و بزرگ و پسر دختر پیامبر خدا بود و بر روى زمین، کسى هم شأن و همتراز او نبود. البته دولت یزیدى یکسره با او دشمنى مىکرد.
منبع:
خبرگزاری فارس
ارسال نظر