گوناگون

کدام موسیقی فیلم در ذهن ما ته‌نشین می‌شود؟

پارسینه: استفاده از موسیقی در فیلم به اندازه اختراع برادران لومیر، یعنی سینماتوگراف قدمت دارد؛ همان وقتی که آن‌ها برای نمایش اولین فیلم عمومی خود در پاریس از یک نوازنده پیانو دعوت کردند که در پس زمینه بنوازد. امروز این حوزه به اندازه‌ای گسترش و اهمیت پیدا کرده که کاری تخصصی شده است و فردی که برای فیلم، موسیقی می‌نویسد، باید از تمام ژانرهای موسیقی سر دربیاورد.

خبرنگار برای پاسخ به برخی پرسش‌های رایج درباره موسیقی فیلم به‌سراغ «بهنام صبوحی» رفت. صبوحی، آهنگساز فیلم و عضو کانون آهنگسازان سینماست. او همچنین سابقه تدریس «کاربرد موسیقی در فیلم» را در دانشگاه دارد. وقتی صبوحی از موضوع گفت‌وگو مطلع شد، پیش از این‌که سوالی مطرح شود، گفت «این حوزه نه‌تنها برای مردم، بلکه برای جماعت سینمایی هم شناخته‌شده نیست.
این حوزه نه‌تنها برای مردم بلکه برای جماعت سینمایی هم شناخته‌شده نیست.
»

آهنگساز در چه مرحله‌ای از ساخت فیلم، اقدام به خلق موسیقی برای آن می‌کند؟

آهنگساز می‌تواند اول، وسط یا بعد از تدوین کار، آهنگ را بسازد. بنابراین فرمولی وجود ندارد که براساس آن بگوییم چه زمانی موسیقی فیلم باید ساخته شود و این به ژانر کار بستگی دارد. در بیشتر مواقع، زمانی که برای ساخت فیلمی، به آهنگساز سفارش کار داده می‌شود، او فیلمنامه را می‌خواند. در برخی کارها ممکن است با توجه به فضای ذهنی آهنگساز، یکسری قطعات اتود زده شود و کارگردان‌ آن را بشنود. در ساخت آثار هالیوودی گاهی موسیقی را می‌سازند و سر صحنه پخش می‌کنند تا بازیگر حس و حال آن را بگیرد. در فیلم‌های موزیکال که ترانه وجود دارد، صد درصد آهنگسازی و ترانه‌سرایی پیش از فیلم‌برداری انجام می‌شود و رابطه تنگاتنگی میان کارگردان و آهنگساز وجود دارد.

گاهی ممکن است پیش از مونتاژ فیلم، یکسری موسیقی‌ها ساخته شود تا تدوینگر بتواند براساس آن‌ها اتودهایش را بزند. این اتفاق بیشتر در ژانرهای اکشن یا فیلم‌هایی رخ می‌دهد که خیلی فرم ضرب‌آهنگی یا کلیپ‌وار دارند. گاهی هم امکان دارد پس از مونتاژ فیلم، آهنگ ساخته شود.

ژانر موسیقی استفاده‌شده در فیلم بر چه اساس انتخاب می‌شود؟

این‌که چه ژانری از موسیقی برای کار استفاده می‌شود، به چگونگی فضای کار، خواسته کارگردان و سلیقه آهنگساز بستگی دارد. می‌توان گفت در سال‌های اخیر در سینمای ایران، کارگردانی مانند اصغر فرهادی که آثار او، ملودرام‌های اجتماعی با فضای تلخ هستند، ترجیح می‌دهد از موسیقی در فیلم‌هایش استفاده نکند. به این ترتیب خیلی از کارگردان‌های دیگر نیز با تاثیر گرفتن از او ترجیح می‌دهند، همین کار را انجام دهند. به همین دلیل، در بسیاری از کارهای اخیر سینمایی، موسیقی فیلم کم‌رنگ است یا حضور ندارد.

آیا فکر می‌کنید نبودن موسیقی به فیلم ضربه می‌زند؟

نه این‌طور نیست؛ برخی فیلم‌ها شاید اصلا به موسیقی نیاز نداشته باشند و سکوتی که در فیلم وجود دارد، بهترین موسیقی به‌حساب بیاید. بار برخی صحنه‌ها مانند صحنه‌های اکشن و ملودرام را می‌توان با موسیقی بهتر کرد؛ اما باز هم این موضوع به فضا و چارچوب فیلم بازمی‌گردد. شاید این فرمول‌ها هستند که به ما می‌گویند کجا موسیقی نیاز است.

یعنی نمی‌توان سلیقه‌ای عمل کرد؟

بستگی دارد به فیلمی که ساخته می‌شود. برای این کار می‌توانم مثال آرایش کردن را بیاورم؛ بعضی صورت‌ها یک خط چشم کفایت‌شان می‌کند و برخی صورت‌ها باید آرایش کامل داشته باشند. وجود موسیقی نیز به فیلم و ضرب‌آهنگی که کارگردان بستگی دارد. به‌عنوان مثال، یک فیلم تاریخی را نمی‌توان بدونه موسیقی تصور کرد یا یک فیلم پلیسی زمانی که موسیقی ندارد، چیزی کم خواهد داشت.

آیا آهنگسازی فیلم، کاری تخصصی است یا هر آهنگسازی می‌تواند به آن بپردازد؟

آهنگسازی فیلم یک کار کاملا تخصصی است.

یک آهنگساز فیلم باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟

او جدای از این‌که باید اصول اولیه آهنگسازی را بداند، باید تمام ژانرهای موسیقی را بشناسد. او شاید مجبور شود موسیقی مینیمال، محلی، راک یا کار آوانگارد و عجیب غریبی را برای فیلم بنویسد. آهنگساز فیلم باید صحنه را هم بشناسد، یعنی شاید مجبور شود براساس صحنه، موسیقی‌ای را خلق کند، یا موسیقی او لحظه به لحظه همراه با صحنه‌های فیلم تغییرات خاصی پیدا کند. قطعا هر موسیقی زیبایی روی هر فیلمی قشنگ نمی‌شود.

آهنگساز فیلم باید دید تصویری داشته باشد و صحنه را بشناسد.
امکان دارد گاهی به اجبار موسیقی، فضای دیگری پیدا کند، شاید اصلا موسیقی زیبا نباشد، اما روی تصویر قشنگ بنشیند. اگر فردی نتواند تصویر را در موسیقی خود نشان دهد، آهنگساز فیلم نیست، برای همین درصد اندکی از کسانی که آهنگساز هستند، می‌توانند آهنگساز فیلم هم باشند.

موسیقی فیلم در نقش مکمل صحنه ظاهر می‌شود یا به‌تنهایی می‌تواند گویا باشد؟

صد درصد گویاست؛ به‌عنوان مثال زمانی که موسیقی فیلم «پدرخوانده» را می‌شنوید به تنهایی برای شما موسیقی کاملی است. این هنر آهنگساز است که بتواند موسیقی را بنویسد که هم در صحنه مکمل آن باشد و هم به‌صورت یک اثر، ارزش شنیداری داشته باشد.

آیا رابطه مستقیمی میان کیفیت فیلم و ماندگاری موسیقی آن وجود دارد؟

در تاریخ سینما، فیلم‌هایی هستند که خود فیلم و به همان نسبت موسیقی آن، خوب و ماندگار بوده است، مانند فیلم «اشک‌ها و لبخندها» که هنوز، فیلم دیدنی و موسیقی آن شنیدنی است. فیلم «بن‌هور» نیز همین ویژگی را دارد که موسیقی آن در حد خود فیلم ماندگار بوده است.
جواد معروفی خالق «خواب‌های طلایی»

البته در مواردی، موسیقی فیلم از خود آن معروف‌تر شده و فیلم در گذر زمان فراموش شده است. یکی از مثال‌های جالب آن، فیلم «خواب‌های طلایی» اثر جواد معروفی است که فیلم فراموش شد، اما قطعه موسیقی آن به‌عنوان یکی از معروف‌ترین قطعات پیانو ماندگار شده است. یکی از نمونه‌های خارجی هم که موسیقی توانسته از فیلم‌ مطرح‌تر شود، موسیقی «لاو استوری» است که یکی از معروف‌ترین تم‌هاست و سال‌هاست که در خیلی جاها استفاده می‌شود، گرچه آن فیلم، خیلی فیلم معمولی است.

فیلم «خواب‌های طلایی» فراموش شد، اما قطعه موسیقی آن ماندگار شده است.
فیلم‌هایی هم وجود داشتند که فیلم بسیار خوبی بوده، اما موسیقی نتوانسته در حد و اندازه آن باشد.

فکر می‌کنید موسیقی چه سهمی می‌تواند در موفقیت‌ فیلم داشته باشد؟

سهم خیلی زیادی دارد، البته نه این‌که بتواند آن را از شکست نجات دهد؛ اما یک فیلم خوب را هیچ‌وقت نمی‌توانید با یک موسیقی بد بشنوید! وقتی یک کارگردان، بازیگر و فیلم‌بردار خوب برای فیلمش انتخاب می‌کند، اما آهنگساز خوب نه، یکی از رکن‌های فیلم‌ او کم است.

تقریبا می‌توان گفت، سعی می‌شود برای فیلم‌های خوب، موسیقی‌های خوب خلق شود. برای مثال، فیلمسازی مانند استیون اسپیلبرگ بیشتر فیلم‌های خود را به آهنگسازی «جان ویلیامز» ساخته، که جزو بهترین آهنگسازان فیلم به‌شمار می‌آید.

در این مثال‌ها، همان اندازه که به بازیگر و بقیه عوامل اهمیت می‌دهند، به آهنگساز نیز اهمیت داده می‌شود؟

در کشورهای دیگر، بیشتر و در ایران، کمتر این اتفاق می‌افتد. البته در ایران هم برهه‌ای وجود داشت که عده‌ای ترجیح می‌دادند، مجید انتظامی موسیقی فیلم‌های‌شان را آهنگسازی کند، آثاری از ابراهیم حاتمی‌کیا مانند «از کرخه تا راین»، «بوی پیراهن یوسف» نیز به آهنگسازی او ساخته شد که آثار ماندگاری شدند. مسعود کیمیایی هم تعداد زیادی کار موفق با اسفندیار منفردزاده داشته است.

شهرت خواننده یا آهنگساز چقدر می‌تواند باعث شود مخاطب به سمت یک فیلم جذب شود؟

طبیعتا خیلی؛ مخاطب بیشتر به‌خاطر خواننده به سمت یک اثر نمایشی گرایش پیدا می‌کند. این روزها برند خواننده از اهمیت زیادی برخوردار است، به‌عنوان مثال تعداد مخاطبان سریال «شهرزاد» با حضور محسن چاووشی زیاد شد. موضوع، قیاس خواننده‌ها نیست امکان دارد به هر دلیلی یک خواننده از محبوبیت بیشتری برخوردار باشد و به هوای شنیدن ترانه او، آن سریال هم مخاطب بیشتری پیدا کند.

محسن چاووشی باعث افزایش تعداد مخاطبان سریال «شهرزاد» شد.
پیش از انقلاب، بعضی خواننده‌های مطرح همیشه در کنار یکسری هنرپیشه‌ها قرار می‌گرفتند، مثلا مردم عادت داشتند تصویر مرحوم فردین را با صدای ایرج ببینند. این یک فرمول شده بود و در بسیاری از فیلم‌هایی که موفق می‌شدند، این فرمول جواب می‌داد.

منظورتان از موفقیت، موفقیت در گیشه است؟

نه صرفا، بلکه خود فیلم‌ها نیز موفق بودند. بسیاری از خوانندگان ما به‌واسطه این نوع کار سینما توانستند رشد پیدا کنند و بسیاری از آن‌ها صدای‌شان از موسیقی فیلم‌ شناخته شد. برخی از آن‌ها نیز از روی سریال‌های تلویزیونی شناخته می‌شدند؛ اما بعد از انقلاب تا مدت‌ها اجازه این نوع کار را نداشتیم و شاید اولین تیتراژ سینمایی بعد از انقلاب که با ترانه همراه بود، اثر «یار دبستانی» باشد که برای فیلم «از فریاد تا ترور» با سروده‌ای از منصور تهرانی و صدای فریدون فروغی ساخته شد.

آیا فیلم باعث شهرت خواننده یا آهنگساز می‌شود؟

خاطرم هست چند کار توسط فریدون شهبازیان مانند «پاییزان» و «شیر سنگی» ساخته شد که با ترانه همراه بود و خوانندگان آن درپی اجرای این آثار معروف می‌شدند. حتی خاطرم هست اولین کاری که محمد اصفهانی آن را خواند و با آن به عرصه هنری وارد شد، تیتراژ سریال «آوای فاخته» بود.

دهه ۷۰ شروع خواندن تیتراژهای باکلام بود و این کار، روز به روز پررنگ‌تر شد که البته به‌خاطر سلیقه شرقی ما است. در سریال‌های آمریکایی، تیراژها کمتر با کلام هستند و اگر باشند، زمان آن کوتاه است؛ اما استفاده کردن از خواننده در سریال‌های ما اپیدمی شده است، مثلا در سریال «معمای شاه» گرچه سریال موفقی نبود، اما ترانه‌های آن شنیده شد. سالار عقیلی نیز جزو آن دسته افرادی است که شاید بخشی از شهرت خود را مدیون تیتراژهای تلویزیونی باشد.

چرا تا به حال موسیقی‌ فیلم‌های ایرانی در سطح بین‌المللی دیده نشده است؟

مشکلات بودجه و کمبود امکاناتی که برای تولید موسیقی داریم، در این امر تاثیرگذار بوده است. بودجه ساخت موسیقی فیلم در ایران در مقایسه با آنچه در خارج هزینه می‌شود، قابل مقایسه نیست، یعنی دستمزد آهنگسازی که در هالیوود کار می‌کنند برابر با چندین سال درآمد یک آهنگساز ایرانی است. آن‌ها برای ساخت موسیقی یک کارتون مانند «تام‌ و جری» با یک ارکستر ۱۰۰ یا ۲۰۰ نفره کار را انجام می‌دهند. ما اینجا هیچ‌وقت چنین امکاناتی را نخواهیم داشت و هیچ‌وقت تهیه‌کننده چنین بودجه‌ای را ندارد. بنابراین با بضاعت خود کار می‌کنیم. آهنگسازان ما بسیار خوش‌فکر هستند و خروجی کاری که ما داریم با توجه به بضاعت خودمان است، من نیز تا به حال با وجود این‌که کارهای خوبی ساخته شده، اثر خوبی را ندیده‌ام که بتواند به آن صورت در این زمینه رقابت کند.

برای ساخت موسیقی «تام و جری» از ارکستر ۱۰۰ یا ۲۰۰ نفره استفاده کردند.

در سطح بین‌المللی هم هیچ‌وقت نتوانسته‌ایم دیده شویم. احمد پژمان کسی بود که تلاش کرد در هالیوود کار کند، اما واقعا رقابت سختی در این حوزه وجود دارد، زیرا نخبه‌های آهنگسازی جمع و جذب هالیوود می‌شوند و برای آهنگسازان ما مشکل است که بخواهند در این زمینه حضور داشته باشند.

درباره نگرفتن جایزه بین‌المللی نیز مثلا در مراسمی مانند اسکار، بخشی برای موسیقی فیلم‌های خارجی وجود ندارد، یعنی در واقع شرکت داده نمی‌شویم که نامزد یا برنده ‌این جایزه شویم.

امروزه در ایران، هنرمندان خاص و محدودی به‌عنوان آهنگساز فیلم شاخص شده‌اند، حضور چند فرد نام‌آشنا به‌خاطر نبودن رقیب است یا این‌که فاصله زیادی بین کار آن‌ها با بقیه وجود دارد؟

با توجه به این‌که موسیقی فیلم، کاری تخصصی است، کسانی که در این زمینه تخصص دارند واقعا کم هستند. در کانون آهنگسازان سینما ۸۰ نفر عضویت دارند و ۳۰-۴۰ نفر آن‌ها فعال هستند، این واقعا رقم زیادی نیست. افراد فعالی هم که به عضویت این کانون درنیامده‌اند، کم هستند. این کار با مشکلات بسیار زیادی روبه‌رو است، دستمزد هنرمندان این حوزه در مقابل هنرمندان خارجی کم است. آهنگسازان فیلم در خارج شاید بتوانند با پول یک کار، مدت‌ها به راحتی زندگی کنند، در حالی که در ایران، آن‌ها مجبورند برای امرار معاش، کارهای دیگری مانند موسیقی‌ترانه و موسیقی کارهای تلویزیونی در کنار کار خود انجام دهند.

شاید کسانی باشند که به‌شکل تخصصی کار موسیقی فیلم را انجام ‌می‌دهند، اما آن‌ها هم این مشکلات را دارند و دستمزدها آن‌قدر نیست که به‌طور تخصصی تمام تمرکزشان را روی این کار بگذارند.

کار آن‌ها را چطور ارزیابی می‌کنید؟

کسانی که در زمینه موسیقی فیلم در ایران فعال هستند، کار خوب انجام می‌دهند. در خارج از کشور، کارهای‌شان را با بهترین ارکسترها ضبط می‌کنند، دستیارها و استودیوهای حرفه‌ای دارند که ما نداریم و این، در نتیجه کار به خوبی نمایان است.

استقبال از آلبوم‌های موسیقی فیلم در ایران چگونه است؟

عرضه موسیقی فیلم‌ به‌صورت آلبوم، سابقه زیادی دارد که هم مخاطب خاص دارد و هم مخاطب عام. مثلا آلبوم‌های موسیقی‌ جان ویلیامز جزو آثار پرفروش است. در کشور ما هم این اتفاق‌ها زیاد افتاده، به‌عنوان مثال موسیقی فیلم‌های «خواهران غریب»‌ و «از کرخه تا راین»، «محمد رسول‌الله» و موسیقی سریال «امام علی (ع)» فروش زیادی داشتند. آلبوم‌های موسیقی فیلم به‌طور کلی می‌توانند به‌عنوان موسیقی بدون کلام، در کنار موسیقی‌های دیگر باشند.
آلبوم موسیقی خواهران غریب

وضیعت امروز موسیقی فیلم در ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

یکی از مشکلاتی که ما در زمینه موسیقی فیلم داریم، این است که فرصت رخ‌نمایی و ظهور نداریم، زیرا فیلم‌های ما به سمت ملودرام‌های اجتماعی دیالوگ‌محور می‌روند و آهنگ‌ ندارند. بنابراین بسیاری از فیلم‌ها جایی برای بافت ملودی ندارند و ما مجبوریم به سمت موسیقی مینیمال برویم. در کل، فکر می‌کنم حضور موسیقی فیلم در چند سال اخیر بسیار کم‌رنگ بوده، البته دلیل آن، کم‌کاری آهنگسازان ما نیست.

همچنین
حضور موسیقی فیلم در چند سال اخیر کم‌رنگ شده است.
نسبت به موسیقی فیلم نگاه غیرحرفه‌ای می‌شود، بسیاری از تهیه‌کنندگان برای کاهش هزینه خود، کار را به افرادی سفارش می‌دهند که آهنگساز فیلم نیستند. در کشورهای دیگر، پیش می‌آید که گروه‌هایی غیرمتخصص موسیقی فیلم بسازند، اما یک متخصص بر کار آن‌ها نظارت دارد.

منبع: خبرگزاری ایسنا

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار