شاه نعمت الله ولی، چهرهای رازآلود در پس روایتهای گوناگون
پارسینه: سید نورالدین نعمت الله بن عبدالله بن محمد کوه بنانی کرمانی مشهور به «ولی» موسس فرقه نعمتاللهی است. او از عرفای ایران در قرن هشتم و نهم هجری و از مولفان پرکار و عارفی غزلسرا بود که از شعر برای بیان مفاهیم عرفانی استفاده میکرد.
پارسینه: سید نورالدین نعمت الله بن عبدالله بن محمد کوهبنانی کرمانی مشهور به «ولی» موسس فرقه نعمت اللهیه است. او از عرفای ایران در قرن هشتم و نهم هجری و از مولفان پرکار و عارفی غزلسرا بود که از شعر برای بیان مفاهیم عرفانی استفاده میکرد.
اجداد شاه نعمت الله در حلب اقامت داشتند، پدرش سید عبدالله از حلب به کیج و مکران آمد و پس از مدتی توقف در مکران با خوانین شبانکاره فارس وصلت کرد و به همین خاطر به کوهبنان کرمان رفت و در آنجا سکونت کرد و شاه نعمت الله به سال ۷۳۱ در آن شهر متولد شد، در باب زادگاه او دو روایت هست: حلب و کوهبنان کرمان: دکتر فرزام محقق زندگی نامه شاه نعمت الله، ولی، حلب را مرجح میداند و مینویسد «بی شبهه میتوان گفت که تولد شاه ولی بر خلاف مشهور، شهر حلب بوده نه کوهبنان و صاحبان تذکرهها و نویسندگان از دو سه قرن پیش تاکنون خطا رفته اند».
شاه نعمت الله شجرهی نسب خود را در قطعهای آورده است که به این بیت ختم میشود:
نوزدهم جد من رسول خداست آشکار است نسبت پنهانی
اگر شاه نعمت الله در حلب زاده شده باشد پس تحصیلات اولیة خود را در آنجا نزد پدرش میرعبدالله آغاز کرده است، اما شاه ولی در چه تاریخی و به چه سبب به کیج و مکران آمده اند درست معلوم نیست و خواه ناخواه برههای از زندگی شاه ولی در تاریکی قرار میگیرد.
او پس از تکمیل اطلاعات خود در فنون و علوم ظاهری به سیر و سلوک پرداخت و در مصر، دیار مغرب، مکه، مدینه، خراسان و ماورا النهر، خاصه در سمرقند سیاحت و اقامت کرد. امیر تیمور، او را به بهانه کثرت مریدان، به تَرک ترکستان وادار کرد. وی پس از مدتی در کرمان اقامت کرد و در ماهان، خانقاه و باغ و حمام بنا کرد. پادشاهان و امیران آن زمان، از جمله شاهرخ و میرزا اسکندر بن عمر شیخ، نسبت به وی لطف فراوان داشتند. وسعت و دامنه نفوذ معنوی و تعالیم عرفانی او به جایی رسید که علاوه بر امرا و سلاطین ایران، برخی از پادشاهان دکن هندوستان مانند سلطان شهاب الدین احمد شاه ولی بهمنی (۸۲۵-۸۳۸) و فرزندش علا الدین (۸۳۸-۸۶۲) به شاه نعمت الله ولی و بعدها به خاندان و بازماندگانش خالصانه ارادت ورزیدند.
از این رو، زمینه مساعدی برای رواج و توسعه روزافزون زبان فارسی در اقصی نقاط هندوستان به وجود آمد. او علاوه بر تحصیل علوم مرسوم، به عبادت، ریاضت و هدایت مردم مشغول بود. پس از به وجود آمدن حکومت قاجار، مشایخ سلسله نعمتاللهی تدریجاً از هندوستان به ایران آمدند و این طریقه تصوف را در ایران گسترش دادند. پس از آن سلسلههای دیگری شکل گرفت که همه از پیروان طریقه نعمتاللهی بودند. معروفترین این سلسلهها عبارتند از: سلسله کوثریه؛ سلسله اخوّت (صفی علیشاهیه)، سلسله گنابادیه، سلسله شمسیه، سلسله مونس علیشاهیه.
ورود به تصوف
شاه نعمت الله برای پیشرفت در علوم و فراگیری بیشتر علوم دینی به شیراز سفر کرد. او برای یافتن مرشد و مراد خود به این سو و آن سو و در خدمت شیوخ و مشایخ زیادی قدم برداشت.
وی علوم مقدماتی را نزد شیخ رکن الدین شیرازی تحصیل کرده و علم بلاغت را خدمت شیخ شمس الدین مکی و حکمت را نزد سید جلال الدین خوارزمی و اصول و فقه را نزد قاضی عضدالدین ایجی آموخت و چون علوم ظاهری طبع او را قانع نمیکرد سالها به ریاضت و تصفیه و تزکیه باطن مشغول گردید و در پی مراد به سیر و سفر پرداخت تا عاقبت به مکه مشرف شد و از دست شیخ عبدالله یافعی یکی از عرفای عصر خویش خرقه پوشید و به مراد خویش نایل آمد و دست ارادت بدو داد.
شاه نعمت الله به سیر و سفر در ممالک مصر و حجاز و ترکستان و ایران پرداخت و به نشر عرفان و تصوف همت گمارد. او بیست و چهار ساله بود که در مکه با شیخ عفیف الدین یافعی دیدار کرد. شیخ یافعی از عرفای بزرگ و با عظمت آن دوران به شمار میآمد. شیخ یافعی به سلسلههای طریقت شاذلیه و قادریه متصل میشد. شاه نعمت الله هفت سال را با شیخ عارف سپری کرد و از او علوم و دانشهای معنوی زیادی آموخت. شاه نعمت الله بعد از آن به مصر رفت و در آنجا به سوی جهان فرهنگ ایرانی روی آورد. وی در بازگشت به ایران پس از ازدواج با نوه دختریِ میر حسینی هروی، به سوی کوهبنان کرمان عزیمت کرد و در آنجا به ریاضت طویل المدتی پرداخت که مکان مورد نظر به نام تخت امیر معروف است. در طول این مدت، افراد بسیاری در نزد او به تحصیل علوم و معارف صوفیه پرداختند واز محضر ایشان کسب فیض کردند.
جایگاه در شعر و عرفان
شاه نعمتالله، ولی عارف و شاعر قرن هشتم هجری است وی در درجه اول عارفی بود که از شعر و غزل برای بیان مسائل تصوف و پرورش شاگردان استفاده میکرد. تالیفات و رسالات علمی و عرفانی و ادبی وی به فارسی و عربی بیش از سیصد رساله و تصنیف کوچک و بزرگ است که مهمترین آثار او دیوان اشعار اوست که مشتمل بر ۱۲ هزار بیت از قصیده ها، غزلها و مثنوی و رباعیات وی است.
به اعتقاد ادوارد براون ایرانشناس انگلیسی، شاه نعمتالله بیشتر در تصوف و عرفان شهرت داشت تا شعر و شاعری. او به سبب پیروی از مکتب محیالدین عربی، به اصطلاحات خاص عرفان او کاملا مسلط بود و به کار بردن این اصطلاحات را در آثار خود امری عادی میدانست.
شاه ولی مانند دیگر شاعران قرن هشتم و نهم به غزل بیشتر توجه داشت و آن را برای بیان معانی عرفانی مناسبتر میدانست. سبک غزلیات شاه ولی منحصر به فرد بود، اما در قصیده سرایی از سبک خاقانی تقلید میکرد.
به سبب ارتباط پادشاه دکن با شاه ولی و محبوبیت او و نوادگانش نزد حاکمان هندوستان، سلسله نعمتاللهی در آنجا رواج یافت و موجب شد که شعر و ادب فارسی در آن دیار رونق پیدا کند.
پیشگوییهای شاه نعمتالله و اشعار
شماره رسالات او در موضوعات عرفانی و مطالب نزدیک بدان بسیار زیاد و اشعارش نیز فراوان است. دیوان رایج شاه نعمت الله ولی بیشتر از ۱۳ هزار بیت دارد و مشتمل بر چند قصیده و تعداد کثیری غزل و چند مثنوی و رباعی است. در قصیده منسوب به او که با مطلع «قدرت کردگار میبینیم» شروع میشود بسیاری از وقایع و اخبار آینده در آن اشاره شده است که مشهور و معروف است و بعدها به منظور یا مناسباتی، ابیاتی بر آن اضافه شده است که شخصیت شاه نعمتالله را برای عوام شگفت انگیز ساخته و بر شمار معتقدان وی افزوده است.
ادوارد براون معتقد است که غالب ایرانیها از اینگونه اشعار که مشتمل بر غیبگویی و اشاره به حوادث آینده هستند، به نفع خود استفاده کردهاند. مثلاً بابیه بر این باور بودند که سال ظهور باب در اشعار شاه ولی ذکر شده است.
حضرت مهدی (عج) در کلام شاه نعمتالله
شاه نعمتالله، ولی در اشعار و آثار خود به ظهور مهدی موعود و شخصیت او توجه داشت. او با تکیه بر روایات اهل سنت رسالهای با عنوان «مهدیه» درباره ظهور حضرت مهدی (عج) نوشته است. همان طور که گفته شد از قصاید معروف شاه نعمتالله، قصیده «قدرت کردگار میبینم / حالت روزگار میبینم» راجع به پیشگوییهایی است که برخی آن را بیان نشانه ها ظهور دانسته اند.
او غیر از قصیده مزبور، در اشعار و آثار دیگر خود نیز از امام عصر (عج) و نشانههای ظهور او یاد کرده است. از جمله:
هادی کز نسل او مهدی هویدا میشود/ شاید ار گویند او را اهل حق نور هدی
مذهب
در مذهب شاه نعمتالله اختلاف است. افرادی مانند عبدالرزاق کرمانی، صنعالله نعمتاللهی و مستوفی بافقی تشیع شاه نعمتالله را مسلّم میدانستند در مقابل دکتر حمید فرزام معتقد است با اینکه او به امام علی (ع) و فرزندانش ارادت داشت؛ اما سنی مذهب بود.
اغلب نویسندگان و مورخان و صاحب تراجم احوال که از عهد صفویه تاکنون به شرح احوال وی پرداخته اند به تقلید و اقتباس از یکدیگر مطلقاً او را پیرو مذهب تشیع دانسته اند و این به سبب اشعاری از اوست در منقبت مولای متقیان. ولی آقای فرزام به این نتیجه رسیده است که شاه نعمت الله مذهب تسنن داشته است. به خاطر انکار اسلام ابوطالب یا تصریح او به نفی رافضی بودن از خود و ترغیب برگزیدن راه سنی این نتیجه را حاصل میکند که دیگر تردیدی در تسنن شاه ولی برجا نمیماند.
درگذشت
شاه نعمت الله، ولی در سال ۸۳۴ در صد و سه سالگی بدرود حیات گفت. جسدش را در ماهان، استان کرمان، به خاک سپردند به همین مناسبت به نام «ماه ماهان» نیز شناخته می شود. شاه نعمت الله متجاوز از یکصدسال عمر یافت و هفتادوچهار سال آن را مستقلاً بر مسند قطبیت و ارشاد عباد متکی و به هدایت طالبان حقیقت اشتغال داشت. وی در سال ۸۳۴ خلافت و جانشینی خود را به فرزندش سیدبرهان الدین خلیل الله تفویض و وی را مامور تربیت سالکان و مراقبت و حفاظت خانقا و مریدان فرمود و خود رخت به عالم بقا کشید.
شاه نعمت الله به علت نفوذ فراوان و شهرتی که در عهد خود حاصل کردند مریدان بسیاری داشت و آوازه مقامات و کراماتش، ایران و سرزمین هند را فراگرفته بود.
بقعه مزار شاه نعمت الله ولی
هسته اولیه بنای آرامگاه شاه نعمت الله، ولی گنبدی منفرد بود که احمد شاه بهمنی دکنی، پادشاه دکن هندوستان در سال ۸۴۰ ه. ق. دستور ساخت آن را داد وی از مریدان و هواخاهان خاص او به شمار میرفت. آرامگاه وی در آغاز یک بنا بود که در میان باغ بزرگ قرار داشت. در دورههای بعدی بناهای دیگری در کنار این سازه ساخته شد و آرامگاه به شکل امروزی خود درآمد.
الحاقات این مجموعه بیشتر به دوران شاه عباس اول صفوی و محمد شاه و ناصر الدین شاه قاجار تعلق دارند، چرا که این افراد ارادت خاصی برای عرفا و بزرگان شیعه داشتند و بیشترین توسعه این مجموعه در دوران قاجار رخ داد.
مقبره بنایی مشتمل بر حرمی چهار ضلعی و دارای طاق گنبدی آراسته به نقاشیهای روی گچ که برای تکمیل تزیینات آن از کاشیکاریهای معرق به رنگهای لاجوردی و فیروزهای بهره جستهاند و نمای بیرونی آن را با نقوش اسلیمی سفید و زرین تزیین کردهاند. از دیگر امتیازات بقعه، سنگ مزار آن است که از جنس مرمر ساخته شده و اطراف آن نام دوازده امام (ع) و آیه تطهیر با خطی زیبا حکاکی شده است. این بقعه محل تجمع و چله نشینی دراویش است.
منابع:
• تحقیق در احوال و نقد آثار و افکار شاه نعمتالله ولی، حمید فرزام، تهران: انتشارات سروش، چاپ دوم، ۱۳۷۹.
• تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران در دورة تیموریان و ترکمانان، دکتر حسین میر جعفری، تهران: سمت، ۱۳۷۹
• دیوان اشعار شاه نعمت الله ولی
مردم بدبخت ایران گرفتار خرافات درویش بازی و پیشگویی و غیب گویی
بس کنید خرافات و صوفی گری و فرقه بازی رو ای بابا ایرانی واقعی اهل فرقه و فرقه بازی نیست مهربان و شجاع و مقتدر است چون کوروش
جز پیامبر و معصوم هیچ کسی رو من یکی قبول ندارم به تقدس
شیرین جان این نعمت الله ولی و گنبد و بارگاه طلا درست کردن برای امامان از برکات صفوی بود
کاربر عزیز ناشناس سلام ، صفوی بودن من ربطی به تاریخ کشور نداره چرا شما منو به صفویان ارجاع میدی !!!!!!