نمی شد بنزین را این جوری گران کرد؟
پارسینه: یکی از کارهای حکومت همین است که مردم را از خود نرنجاند و نسبت به رای و نظر آنها بیاعتنا نباشد. هر آدم عاقلی میپذیرد که دولتها برای خودشان برنامه و اصول و قواعدی دارند که نباید از آنها تخطی کنند. ضرورتها ایجاب میکنند که دولتمردان تصمیمات مهم و سخت بگیرند، پای تصمیمشان هم به هر قیمتی بایستند. خیلی هم خوب. اما آیا نمیشود ساز و کاری اندیشید که هزینه تصمیمها چنین افسارگسیخته بالا نرود و دولت –بلکه حکومت- بین خود و مردم شکاف بیش از اندازه نیندازد؟
بر فرض که دوره ریاضت اقتصادی فرارسیده و دولت دیگر با پول نفت نمیتواند جبران مافات کند، آیا با زبان هم نمیتواند؟ وقتی راه دور است و پول کم و کار سخت، آیا زبان خوش هم قحط آمده؟ منظورم از زبان خوش همین قربانصدقههای مرسوم و از مد افتاده و ملالآور نیست. امروز رسانهها پیشرفت کردهاند و به مصادیقی از زبان خوش رسیدهاند که با آن عالمی را سر کار میگذارند. همه دنیا دارند از این زبان خوش مدرن و موثر استفاده میکنند جز ما که کماکان چسبیدهایم به شیوههای قدیمی و از دور خارج شده. اینکه میگوییم دولت باید فکری به حال وضعیت رسانهایاش بکند منظور این نیست که فعالیتهایش را فهرست کند و بیست و چهار ساعته به مردم حقنه کند. منظور این هم نیست که روزنامهها و تلویزیون مدام از خدمات شایسته دولت تعریف و تمجید کنند. نه، منظور این است که دولت با استفاده از ابزار مدرن و کارآمد دل مردم را به دست بیاورد و هزینه تصمیمات سخت و حیاتیاش را نگذارد که بالا برود. دولت مدام گله میکند که چرا رسانه ملی با او همراه نیست و چرا رسانههای دیگر در این موقع حساس کنونی دل به دلش نمیدهند و برایش هورا نمیکشند. همین حرفها حجت موجه ماست که
دولت در امر رسانه ضعیف است و شناخت درستی از این دنیای پیچیده و زیرکانه ندارد. وقتی خدا توییتر و تلگرام و اینستاگرام را جلوی دستتان گذاشته چرا بیجهت برای تلویزیون رسمی سر و دست میشکنید و از روسایش توقعی میکنید که به دیوار بخورد؟ مگر ترامپ حرفهایش را در رسانه ملی امریکا میزند؟ فرض بگیرید همین پریشب، محض نمونه عرض میکنم، فرض کنید همین پریشب قبل از گرانی بنزین رییسجمهور در اتومبیلش، در راه برگشت به منزل با گوشی موبایل از خودش بهطور سلفی فیلم میگرفت و بابت گرانی بنزین از مردم عذر میخواست و با لحنی صمیمی شرایط کشور را دو، سه دقیقه توضیح میداد و از آنها میخواست که کمی بیش از قبل طاقت بیاورند و او و کابینهاش را تنها نگذارند و...
آیا باز هم فکر میکنید مردم اینچنین عصبانی میشدند و احساس غبن میکردند؟ فقط هم بحث این نیست که رییسجمهور با مردم حرف بزند و با آنها ایجاد صمیمیت کند. چه بسا چنین رفتاری به کاراکتر ایشان نخورد. سلمنا. اما یادتان باشد که مردم معترض همانها هستند که موقع پیروزی تیم والیبال و فوتبال شعار روحانی متشکریم سر میدادند. قطعا تکلیف مالایطاق است که بگویم آنها را در این شش سال با خود همراه نگه میداشتید. نمیشد، اما عرضم این است که هرگز کسی اینچنین علیه خود قیام نکرده است که دولت محترم و رییسش. شاید به من بگویید الان چه وقت سرزنش دولت؟ دولت را از هر سو دارند میزنند، روزنامههای همسو که نباید بزنندش. ما طی این شش سال حامی بیجیره و مواجب دولت تدبیر و امید بودهایم، مروت و برادری حکم میکند این روزها هم پشتش را خالی نکنیم.ای به چشم؛ بهخصوص حالا که همه دست بالا کردهاند و از تصمیم بنزین تنزهطلبی میکنند خوب نیست که ما هم پا پس بکشیم و رفیقمان را تنها بگذاریم. پا هم پس نمیکشیم. اصلا برای همین همراهی است که اصرار میکنیم هوای مردم را داشته باشید. اگر عرض ما را نمیشنوید لااقل نصیحت امام را بشنوید و در جلب رضایت
مردم، خصوصا مردم فرودست و زاغهنشین بکوشید. پشت و پناه حکومت همین مردمی هستند که بندگان خدا بابت بنزین به مضیقه میافتند و اگر یارانه نرسد بخشی از زندگیشان معطل میماند. اینها همانهایی هستند که در اهواز شعار سر دادند «ما که هوا نداریم، هنوز هواتو داریم. پس هوایشان را داشته باشید.»
منبع:
روزنامه اعتماد
ارسال نظر