گوناگون

پاسخ وزیر نیروی دولت اصلاحات به شایعه باروری ابرها

پاسخ وزیر نیروی دولت اصلاحات به شایعه باروری ابرها

پارسینه: سیل‌های اخیر که به راه افتاد، بازار شایعات هم داغ شد. برخی انگشت اتهام به سمت سدها نشانه گرفتند؛ عده‌ای به بزرگنمایی نقش سدها در مهار سیلاب پرداختند و افرادی هم مدعی شدند که بارورسازی ابرها عامل بروز سیل بوده است. اما واقعیت این بارش‌های سیل آسیا چه بود و آیا راهی برای مدیریت بهتر شرایط وجود داشت؟

برای بررسی چرایی وقوع سیلاب‌های اخیر و نقش سدها در این برهه از زمان سراغ وزیر نیروی دولت‌های هفتم و هشتم رفتیم. حبیب‌الله بیطرف معتقد است که در دهه‌های اخیر باور واقع‌بینانه‌ای در ایران نسبت به قدرت سیل وجود نداشت و به همین خاطر آزادسازی مسیل‌ها و ایجاد سازه‌های مناسب برای عبور سهل و روان سیل از رودخانه‌ها رقم نخورد. اما برای جلوگیری از خسارت‌های ناشی از این بخش باید به علم مهندسی رودخانه توجه بیشتری کرد و مدیریت جدی‌تری انجام داد. مدیریتی با نگاه فنی و مهندسی نه سیاسی.

به نظر شما آیا بارندگی‌های اخیر آثار مثبت نیز برای کشور داشت؟
سال آبی جاری که از مهرماه 1397 آغاز شد، یکی از سال‌های پر باران در تاریخ کشور است. تاکنون به‌طور متوسط بالغ بر 290 میلیمتر بارندگی در ایران رقم خورده که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل و حتی درازمدت افزایش قابل توجهی داشته است. ضمن آنکه بیش از 5 ماه تا پایان سال‌جاری آبی باقی مانده و به نظر می‌آید حداقل 50 تا 60 میلیمتر دیگر به این میزان اضافه شود. این بارش‌ها خسارت‌هایی را به بار آورد اما چون در سراسر کشور اتفاق افتاد، بخشی از خشکسالی‌های تجمعی سال‌های قبل را جبران خواهد کرد. البته آثار چشمگیر و مستقیمی در شرایط منابع آبی استراتژیک و زیر زمینی کشور ندارد اما در بلندمدت می‌تواند باعث بهبود وضعیت سفره‌های آب زیرزمینی نیز شود.

آیا امکان استفاده بیشتر از روان آب‌ها وجود نداشت؟
بله. اگر روی رودخانه‌های بزرگ و پرآب کشور سدهای بیشتری ساخته شده بود، امکان ذخیره‌سازی آب باکیفیت بیشتری نیز در اختیار داشتیم. این سدها می‌توانستند از گذر آب‌ها به رودخانه و دریا جلوگیری کنند. بخصوص در استان خوزستان که نزدیک به 10 میلیارد مترمکعب آب در اثر بارندگی‌های اخیر به وجود آمد و بیش از نیمی از آن به خاطر فقدان مخازن ذخیره‌سازی مناسب و کافی وارد خلیج فارس شد. اگر کارون 2، خرسان 1، 2و 3، بازفت را روی رودخانه کارون به بهره‌برداری رسانده بودیم و یا از سد بختیاری روی رودخانه دز می‌توانستیم استفاده کنیم، این منابع آبی هدر نمی‌رفت و در دریاها گم نمی‌شد. این سدها با ذخیره‌سازی باران هم می‌توانستند منبعی برای ایجاد آب قابل تنظیم در فصول زراعی باشند و هم از بروز خسارت‌های ناشی از سیل جلوگیری کنند.
اما برخی به این سدها و حتی سدهای در دست بهره‌برداری ایراد وارد می‌کنند و آنها را مخرب بر می‌شمارند. آیا این نگاه از نظر علمی قابل رد است؟
نگاه به منابع آب و مدیریت آن امروزه در کشور ما سیاسی شده است. غافل از آنکه این نوع نگاه یکی از آفت‌های جاری و مخرب است و نباید به اسم دلسوزی برای محیط زیست هر ادعایی را مطرح کرد. مبحث منابع آب، مدیریت و ذخیره‌سازی آن یک موضوع علمی است و باید با توجه به ابعاد علمی و فنی مختص خود دیده شود. در ساخت سد ملاحظات فنی و مهندسی و زیست محیطی رعایت می‌شود و ساخت آن بی‌علت نیست.

پس چرا در سدسازی‌های کشور اینقدر تعلل شده و اجازه داده شده تا در مسیل و حاشیه رودخانه‌ها ساخت و ساز صورت گیرد؟
متأسفانه در تمام این سال‌ها باور واقع‌بینانه‌ای در ایران نسبت به قدرت سیل وجود نداشت. همه فکر می‌کردند که سیل پدیده‌ای جزئی و کم خطر است و به همین دلیل آن را در طول ده‌ها سال گذشته نادیده گرفتند. بخصوص تصمیم گیران حوزه شهری و روستایی اعم از شهرداری‌ها، بخشداری‌ها و استانداری‌ها که به ساخت و ساز در مسیل‌ها توجه نکردند. یعنی یا باوری به قدرت سیل نداشتند و یا به‌طور کلی از قدرت سیل غافل بودند. اینکه وقتی سیل بیاید راه خود را باز می‌کند و هر چه در مسیر است را با خود می‌برد. در روزهای اخیر این واقعیت را در چند استان کشور شاهد بودیم و اطلاع‌رسانی گسترده‌ای هم که در این زمینه انجام شد، نشان داد عدم باور به قدرت سیل مسبب اصلی خسارات بوده است. چراکه اگر این باور در شهرسازی‌ها و طرح‌های توسعه روستاها وجود داشت، حتماً مسیل مناسب سیل را در نظر می‌گرفتند و اجازه ساخت و ساز در آن محدوده را نمی‌دادند.
همچنین علم مهندسی رودخانه مقوله مهمی است که باید به آن بها داد. گرچه وزارت نیرو و آب منطقه‌ای استان‌ها مطالعاتی را در باب مهندسی رودخانه‌ها انجام داده‌اند اما متأسفانه اعتبارات کافی برای آزادسازی مسیرها و ایجاد سازه‌های مناسب برای عبور سهل و روان سیل وجود نداشته است. با این حال با توجه به اینکه کشور پرخطری هستیم و یکی از مخاطرات مهم هم در خسارت وارد کردن به مردم و کشور این سیل‌های طغیانی است، باید به این مسأله بیشتر توجه کنیم تا از بروز خسارت جلوگیری شود.

در بخشی از صحبت‌هایتان به نقش سدها در مهار سیلاب اشاره کردید. اما شما به خاطر همین سدسازی و دفاع از آن در مجلس دهم نتوانستید رأی اعتماد بگیرد. چرا؟
ما در توسعه کشور باید نگاه جامع اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و فرهنگی را باور کنیم. باید به مجموع این مسائل توجه کرد تا به توسعه پایدار رسید. اما یکی از تهدیدهای جامعه امروز، جنجال آفرین‌ها و افرادی هستند که تحت عنوان طرفداری از محیط زیست از ایجاد سازه‌های کنترلی روی رودخانه‌ها ممانعت می‌کنند. طبیعتاً اگر به این مسائل نگاه صرفاً سیاسی نباشد، این جوسازی‌ها به جایی نخواهد رسید و کشور می‌تواند راه عقلانیت خود را طی کند. اما اگر فشارها و نگاه‌های سیاسی و جوسازی‌هایی که بر اساس منافع شخصی بروز کرده، مانع تصمیم گیری عاقلانه و نگاه کارشناسانه به مسائل شود، نتیجه همین خواهد شد که ملاحظه کردیم.

سدهای ساخته شده در دولت‌های هفتم و هشتم در مهار سیلاب‌های اخیر چقدر نقش داشتند؟
کارون 3 و 4، کرخه از جمله سدهایی است که در دوره سازندگی و اصلاحات شروع شدند و به اتمام رسیدند و این روزها کارکرد بسیار چشمگیری را در کنترل سیل و کاهش خسارت‌ها برعهده داشتند. اگر سیلاب 8 هزار و 500 متر مکعب بر ثانیه در رودخانه کرخه مهار نمی‌شد، خسارات آن در پایین دست شاید 10 برابر خسارت 2 هزار و 500 متر مکعبی بود که تاکنون رها شده است. یا مثلاً مجموع سیلاب دز و کارون که در پایین دست می‌توانست خسارت عظیمی را رقم بزند، اگر این سدها نبودند، اتفاق می‌افتاد و اهواز در آب فرو می‌رفت و خسارت گسترده‌ای به جان و مال مردم و زیرساخت‌ها وارد می‌شد. لذا کنترل و محدود شدن خسارت در این منطقه ناشی از کارکرد صحیح و تأثیرگذار سدهای موجود بوده است و این موضوع را مردم ایران و حتی جهان مشاهده کردند.

آیا هنوز هم در ایران ظرفیت سدسازی وجود دارد؟
کشورهای پیشرفته و صنعتی سدسازی را تا نیمه‌های قرن بیستم تمام کردند و بعد از آن صرفاً به مدیریت بهره‌برداری و افزایش راندمان سدها پرداختند. حتی برخی از کشورهای بزرگ مثل چین و روسیه تعداد قابل توجهی سد ساختند تا حجم قابل توجهی از مخازن ذخیره‌سازی برای ایجاد آب قابل تنظیم، مدیریت عرضه، مهار سیلاب و تولید انرژی فراهم کنند.
کشور ما الآن نزدیک به 200 سد بلند مخزنی دارد که مأموریت ذخیره‌سازی آب، کنترل سیلاب و بعضاً تولید برق را برعهده دارند. به نظر می‌رسد نزدیک به 150 سد دیگر نیز در دست مطالعه وجود داشته باشد که باید در 7 تا8 سال آینده به اتمام برسند و ما هم وارد مرحله مدیریت بهره‌برداری شویم.
حجم مخازن قابل بهره‌برداری ایران اندکی بیش از 50 میلیارد متر مکعب است که ذخیره قابل توجهی از منابع آب را برای نیازهای کشور اعم از کشاورزی، شرب و صنعت و حتی تولید برق در اختیار قرار می‌دهد. اما با توجه به نوسان بارندگی در ایران و بروز دوره‌های طولانی مدت خشکسالی باید با رعایت استانداردها و خطوط قرمز محیط زیستی مخازن بیشتری ایجاد کنیم و هر چقدر این مخازن بیشتر باشد، امکان ذخیره‌سازی آب فراهم می‌شود و می‌توان در سال‌های کم آب از آن استفاده کرد.

ملاک ساخت سدها سال‌های خشک است یا تر؟
این موضوع مبنای علمی و کارشناسی دارد. اقلیم و روند نزولات جوی هر کشور مشخص می‌کند که چه حجمی از ذخایر را بر روی رودخانه‌ها باید ایجاد کرد. طبیعتاً ملاک حجم مخازن، دوره‌های ترسالی است اما در دوره‌های خشکسالی باید مدیریت بهره‌برداری انجام شود؛ با این پیش‌بینی که ممکن است سال‌های بعد بازهم خشک باشد.
پس چرا در سال‌های اخیر حجم مخزن و سازه‌های برخی از سدهای در دست ساخت و مطالعه دستخوش تغییر قرار گرفت؟ آیا این موضوع نگران کننده نیست؟
بعضی قضاوت‌های ساده اندیشانه، غیرعلمی و غیرکارشناسی باعث می‌شود که تصمیم گیری‌های کلان و ملی دستخوش رکود، تعلل و یا تغییر شود. والا مدیران دلسوز و کارشناسان واقعیت را می‌دانند.

یکی از انتقاداتی که به وزارت نیرو وارد می‌شود این است که باید با توجه به پیش‌بینی‌های هواشناسی و قبل از بارش‌ها بخشی از آب مخازن سدها را رها می‌کردند تا امکان مدیریت مخزن بدون جاری شدن سیلاب فراهم شود. آیا این کار نتیجه می‌داد؟
طبیعتاً مدیریت بهره‌برداری سدها و کنترل سیلاب در زمان بارندگی‌ها اقتضای خاص خود را دارد. مدیر مربوطه هم باید با تکیه بر اطلاعات دقیق هواشناسی و هم روندهای سیلابی که در سال‌های گذشته بوده تصمیمات لازم را اتخاذ کنند و احتمالاً این اتفاق هم افتاده است. البته در گرگان حجم آبی که بر اثر نزولات جوی جاری شد 4 برابر حجم مخازن سدهای موجود بوده است. لذا در آنجا مسلم است که با کمبود حجم مخازن ذخیره‌سازی آب روبه‌رو بوده‌ایم. به عبارت دیگر این نشان دهنده اشتباه در برآوردهای محاسباتی برای حجم مخازن سدهاست.

آیا از بارش‌های اخیر می‌توان استنباط کرد که وارد دوره ترسالی شده‌ایم؟
خیر. امسال در ترسالی هستیم اما نمی‌توان به راحتی و با اطمینان اعلام کرد که سال آینده نیز شاهد این وضع خواهیم بود. در ایران ما شاهد دوره‌هایی بوده‌ایم که چند سال ترسالی داشته‌ایم اما بعد از آن در دوره‌های 10 تا 20 سال خشکسالی در برخی از حوضه‌ها قرار گرفته‌ایم.

به نظرتان آیا امکان شکستن سدها و بروز سیلاب در نتیجه بارش و آب شدن برف‌ها وجود دارد؟
محال است که سدهای بزرگ دچار شکستگی و ایجاد خسارت شوند. دلیل آن هم این است که مهندسین مشاور سدهای بزرگ را بر اساس محاسبه حداکثر سیل محتمل (PMF) در رودخانه طراحی می‌کنند. یعنی حتی دوره سیلابی را ده‌ها هزار سال عقب‌تر می‌برند و از آنجایی که وقوع این سیل غیرممکن است، هیچ‌گاه شکستگی پیش نخواهد آمد. به عبارت دیگر سدی که آن سیل عظیم را بتواند از دریچه‌های خود عبور دهد، محال است که دچار شکستگی شود.

عده‌ای می‌گویند که باروری ابرها با کمک روس‌ها عامل سیلاب‌های اخیر بوده است. آیا از نظر علمی ممکن است؟
خیر باروری ابرها معمولاً در مکان‌هایی انجام می‌شود که کم بارش هستند اما ابرهای مستعد دارند. این بارش هم در همان محل انجام می‌شود. اما مسلم است بارش‌های اخیر تحت تأثیر باروری ابرها نبوده؛ چراکه در نقشه‌های هواشناسی مسیر حرکت، مبدأ و محل پیدایش ابرهای باران‌زا و شدت آن مشخص شده بوده است. نزولات جوی و بارندگی‌های سه هفته اخیر به شرایط اقلیمی و آب و هوایی کره زمین مربوط است نه بارورسازی ابرها.

منبع: روزنامه ایران

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار