فروش طلای عیار پایین به اسم ۱۸
پارسینه: مدیرعامل صندوق توسعه صادرات طلا و جواهر از ورود طلا با عیار پایین از هند و آسیای جنوب شرقی به ایران خبر داده و می گوید: در شناسنامه این محصولات، عیار 18 به ثبت رسیده که باید از ورود و توزیع آن در بازار جلوگیری شود.
بازار پر زرق و برق طلا و جواهر طی سالهای اخیر باعث شده تا سرمایههای زیادی توسط مردم وارد این بازار شود اما در این میان، عدم نظارت کافی بر طلا و مصنوعات عرضه شده در بازار باعث سودجویی برخی و متضرر شدن دستهای از خریداران شده است.
اخیراً شاهد طرح موضوع ایجاد تنوع در عیار طلا در کشور هستیم. به نظر شما طرح موضوع ایجاد تنوع در عیار طلا چه تبعات و نتایجی را خواهد داشت؟
فخر موحدی: طی چند سال گذشته مباحثی جدی در رابطه با تغییرات و تنوع عیار مصنوعات تولید شده در جهان مطرح و مورد بررسی قرار گرفته است و هر از چند گاهی شاهد اظهار نظرات موافقین و مخالفین در رابطه با موضوع تنوع عیار هستیم و عده ای مثل همیشه موضوع را تفسیر و ایده پردازی و مصادره به مطلوب کردند، اما با تأسف، بدون برنامه ریزی و صرفاً بدون توجه به اینکه موضوعی به این درجه از حساسیت ابعاد گوناگونی دارد که از جمله می توان جامعه، صنف، مسئولین و حوزه ی بین الملل را نام برد و تعجب اینجاست که چرا موافق و مخالف، موضوعی با این درجه از اهمیت را به صورت علمی و از منظر کارشناسی و دنیایی که در آن زندگی می کنیم مورد بررسی قرار نمی دهند؟ این معضلی است که در بیشتر زمینه ها با آن دست به گریبان هستیم و عزمی ملی در مسئولین و تمام فعالان رشته های گوناگون را می طلبد.
همچنین لزوم تغییر نگاه سنتی به صنعت زیورآلات را نیز پر اهمیت تر جلوه می دهد، لذا لازم است برای بررسی موضوع و رسیدن به نقطه ی موجود و ورود به فضایی که در آن قرار داریم، پیش زمینه ای را جهت روشن شدن ابعاد این بحث مطرح نمایم که لازمه ی ورود به هر بررسی تخصصی و گفتمانی عقلایی برای شناسایی و طرح موضوع مورد اختلاف و حدود بحث خواهد بود.
عیار فلزات ساخته شده از طلا در ایران بر اساس چه سیستمی طراحی شده و کشورهای دیگر با این موضوع چطور برخورد کرده اند؟
فخر موحدی: طلا و جواهرات به طورمعمول برحسب عیار سنجیده میشوند که بیانگر محتوا و میزان طلای بهکار رفته است (برای نمونه 18عیار یا K18). به جای این شیوه میتوان از روش دیگری برای توصیف میزان خلوص زیورآلات استفاده کرد و میزان طلای بهکار رفته در آن را در هزار محاسبه کرد. برای مثال 750 (18 عیار یا 75 درصد طلا) بیانگر ترکیب موجود در مصنوع مورد نظر است.
از آنجا که قیمتی که خریدار بابت مصنوعات میپردازد به میزان طلای بهکار رفته در آن ارتباط دارد، برای مصرف کننده مهم است که بداند چه میزان طلا در مصنوع خریداری شده، مورد استفاده قرار گرفته است. اکثر جواهرات جهان دارای برچسب حاوی درجه عیار و خلوص هستند که در واقع بخشی از نشان عیار محسوب میشود.
طلای خالص (24 عیار) از نظر تئوریکی بهمعنای آن است که در جواهر 100 درصد طلا بهکار رفته است. این طلای خالص که به اصطلاح "چاک کام " نامیده میشود، گویای آن است که حداقل در ترکیب قطعه مورد نظر 99 درصد طلا استفاده شده است. بنابراین در این شرایط درجه منفی مقاومت و سختی 1 درصد است.
عیارهای پایینتر از 24 میزان آلیاژهای بهکار رفته در ساخت مصنوعات را مشخص میکند. 18عیار به معنی 18.24 Ths صد در صد طلا مساوی 75 درصد طلا است. از نظر درجه خلوص، قطعه مورد نظر750 عیار است که شامل750 قسمت طلا در هزار میشود.
عده ای معتقدند که اگر در عیار طلا تنوع ایجاد شود به سالم سازی بازار کمک میشود و مشتریان نیز با اختیار بیشتری می توانند مصنوع مورد نظر خود را انتخاب کنند. به نظر شما با توجه به اینکه در حال حاضر و با وجود عدم تنوع بالای عیار طلا در بازار شاهد تقلب در عیار و سکه های تقلبی هستیم ، آیا تنوع عیار موجب آشفتگی و سردر گمی بیشتر خریداران و مردم نخواهد شد؟
فخر موحدی: البته، مخالفت با کاهش عیار طلا به دلیل تغییر رنگ و یا وجود اقلیم های مختلف جوی و فرهنگ های مختلف در ایران، مخالفت منطقی و دلیل درستی نیست. به نظرم موضوع از جای دیگری نشأت می گیرد، بگذارید کمی فنی تر صحبت کنیم؛ اولاً، برای جلوگیری از تغییر رنگ طلا، می توان با استفاده از روش های نوین آبکاری و یا استفاده از آلیاژهای با کیفیت بالا تا حدودی بهره جست و این مورد در سایر زمینه ها نیز استفاده می شود. اصل موضوع، در خصوص مشکلاتی است که به دلیل عدم وجود و یا عدم توانایی سیستم های نظارتی به وقوع می پیوندد و آن هم بحث تقلب است.
در حال حاضر ما دارای سیستم استاندارد توزیع طلا با عیار 18، 20، 22 و 24 هستیم و در همین راستا گروه هایی به تولید در شبکه ی توزیع و بخشی هم در قسمت نظارت فعالند، تمام قسمت های قبل از تولید و فروش، باید چنان فعالیت شفاف و قابل پیگیری داشته باشند که بخش آخر، یعنی نظارت اصلاً مشکلی نداشته باشد ولی این گونه نیست.
کار بخش نظارت به صورت دقیق اجرا نمی شود یعنی ابزار و لوازم کافی و از جمله بودجه درست و مکفی ندارند که بخواهند مشکل های قابل پیش بینی را قبل از به وجود آمدن کنترل کنند، بنابراین تمام مشکل های احتمالی به سمت مصرف کننده ی نهایی ارجاع می شود.
شاید بیشتر مخالفتی که از طرف ارگان های ذیربط در این رابطه عنوان شده به خاطر همین موضوع باشد واقعیت این است که هم اکنون با وجود استاندارد عیار 18 توان نظارت و کنترل جدی و دقیق را نمی توان اعمال کرد، چه رسد به آن که تعداد عیارهای استاندارد کشور چند عیار شود، آن وقت باید پیدا کرد پرتقال فروش را.
تولیدکنندگان کجای این حلقه هستند؟
توجه کنید افرادی که در خصوص تولید و تولیدکننده و نوع و سبک تولید و غیره صحبت کرده و توضیح می دهند باید شرایط آن و اطلاعات کافی داشته باشند. به نظرم مشکل اصلی صنعت طلا و جواهر مثل خیلی از صنایع دیگر صرفاً در نوع تولید با عیارهای مختلف خلاصه نمی شود. برای درک بهتر و روشن تر شدن موضوع، مثالی می زنم، مشکل صنعت خودرو ما در چیست؟ در نوع تولید، قیمت، کیفیت، مدل، رنگ، هزینه هایی مثل حقوق، تعداد پرسنل، کمیت، مواد اولیه، تجهیزات مستهلک، دانش فنی، بالا بودن هزینه ها و غیره. واقعاً می توان برای مشکل صنعت خودرو و برای هر یک از پارامترها و زیر مجموعه های تولید، ساعت ها بحث کرده و در نهایت به پاسخ رسید.
اگر بخواهیم موارد دیگر را نیز به عنوان اجزایی از زنجیره ی اقتصادی یک کالا نام ببریم باز هم جا دارد. لذا، درباره تمام موارد فوق در هر یک از گروه های کالایی، بایستی بررسی دقیقی انجام و سپس اظهار نظر راجع به آن ها صورت گیرد.
این مواردی که ذکر شد، حساسیت های ویژه ای به دلیل خصوصیت های خاص صنعت طلا و جواهر در پنهان و آشکار دارد. به عبارت دیگر، زنجیره تولید صنعت طلا و جواهر از قسمت های گوناگون مواد اولیه، واردکنندگان، تولیدکنندگان داخلی و خارجی، بنکداران داخلی و خارجی، حمل کنندگان(کیفی ها)، فروشندگان داخلی و خارجی و در نهایت رکن اصلی این گروه یعنی مصرف کنندگان تشکیل شده است. پس، هرگونه رفتار، اظهارنظر و تصمیمی، باعث تغییر و یا ایجاد متغیرهایی در این زنجیره خواهد شد و در صورت عدم بررسی کارشناسانه و تصمیم عاقلانه آن اقدامات منجر به مشکلاتی می گردد که جبران آن ممکن نیست.
در این میان، تهدیدها و فرصت ها در حوزه ی داخلی و خارجی چه مواردی هستند؟
فخر موحدی: تهدید ها و فرصت ها را در حوزه ی داخلی و خارجی می توان دسته بندی کرد. از جمله برجسته ترین تهدیدهای حوزه ی داخلی، "تقلب و کم فروشی های احتمالی" است.
بخشی از این مشکل را قوای حاکمیتی می تواند حل کند و بخشی دیگر که مستقیماً به مردم مرتبط است را اهالی شاغل در این صنعت، در واقع بخش اعظم مشکلات در قسمت عدم توانایی نظارت بر روی عیار به وجود می آید، این بخش می تواند به عنوان یک تهدید برای این رشته نمود کند و باید گفت در صورت عدم نظارت کافی، تعداد زیادی سوء استفاده کننده به این سمت گرایش پیدا می کنند و باقی مانده آبروی این صنعت را نیز خواهند برد و با توجه به این که هیچ وابستگی به این رشته ندارند و از همه مهم تر اعتقادی هم به بازخواست درگاه الهی نداشته و صرفاً به دنبال کسب سود و سوداگری از هر طریقی هستند، متأسفانه باید به این معضل اشاره کرد که در حال حاضر هم این گروه ها فعالیت می کنند و شاید دل نگرانی مخالفین این طرح، عدم توانایی در کنترل و نظارت باشد. مسائل فنی نیز می تواند تهدید باشد ولی به نظرم چندان مهم نیست که نتوان آن را به دستاورد و یا راهکاری برای آن ایجاد کرد.
مشکل اصلی و تهدید اساسی، ورود کالاهای ساخته شده در ترکیه، ایتالیا، هند، تایلند، هنگ کنگ، چین، مالزی و سنگاپور سرازیر شدن آن ها به کشور با انگ و مارک تولیدکنندگان داخلی است، این نکته آن قدر مهم است که تمام افراد و گروههای موافق و مخالف را به فکر می اندازد. در واقع، داستان اصلاً این مواردی که موافقان و مخالفان عنوان می کنند، نیست.
در گام نخست، دولت بایستی با وضع تعرفه های بالا جلوی واردات بدلیجات را بگیرد، مثلاً 1000 یا 2 یا 3 هزار درصد حتی بیشتر. چون مصرف بدلیجات در آینده نه تنها مشکلات بهداشتی برای سیستم های ایمنی بدن را در پی خواهد داشت بلکه صرف هزینه برای خرید بدلیجات یعنی دور ریختن پول در روشنایی روز و آتش زدن سرمایه ای که در این روزگار به سختی جمع می شود.
در گام دوم، باید فرهنگ سازی و اطلاع رسانی دقیق از روش های تولید با عیار پایین تر 750.18 عیار به صورت آموزش های اجباری برای واحدهای تولیدی، فروشگاهی توسط تشکل های صنفی انجام شود و پس از آن به اطلاع رسانی برنامه ریزی شده ای برای آحاد مردم به صورت پیوسته اقدام شود.
گام سوم، به مسئولین و ارگان های حاکمیتی مربوط است و آن، تهیه ابزار و ادوات کنترل نظارت دقیق بر توزیع مصنوعات استاندارد در ایران است. همان گونه که می دانید، بازار ایران بسیار بزرگ است و مصرف زیورآلات طلایی در آن نهادینه و به صورت الگویی فرهنگی درآمده، لذا هر حرکت نسنجیده ای می تواند، شیرازه و اساس این صنعت را در کشور منهدم کند.
فخر موحدی: بگذارید با زبان ارقام و آمار صحبت کنیم. تا آنجا که من اطلاع دارم، حدود 2600 واحد دارای پروانه یا جواز کسب در صنعت طلا و جواهر فقط در تهران وجود دارد. حدوداً 3000 واحد هم بدون پروانه در بخش فروش فعالیت می کنند که اگر به این تعداد، آمارهای مطرح شده مثل تعداد تولیدکنندگان و گالری دارها که از 4 تا 6 هزار واحد در تهران عنوان می شوند را اضافه کنیم، جمعاً به تعدادی حدود 10 تا 12 هزار واحد فعال با پروانه و بدون پروانه فقط در تهران خواهیم رسید، آمار تخمینی کل کشور را به همین منوال و با همین روش می توان به دست آورد.
براساس داده های آماری که ارقامی بسیار متفاوت را نشان می دهد، حدوداً 35000 تا 45000 واحد فعال در رسته های تولیدی (خرد، کوچک، متوسط، و بزرگ) واحدهای تولیدی، فروشگاهی و گالری در کل کشور در صنعت طلا و جواهر داریم. از این تعداد، بخشی به تولید، بخشی به فروش و بخشی به واردات اقدام می کنند. تعداد واحدهای فعال با مجوز مشخص است. تعداد واحدهای فعال بدون مجوز مشخص نیست، تعداد واحدهای دارای نشان استاندارد مشخص است، تعداد کُدهای واحدهای تولیدی نیز مشخص است. تعداد بازرسان استاندارد در حوزه ی طلا، مشخص است.
تعداد بازرسی های انجام شده توسط سازمان ملی استاندارد، ادارات کل و اتحادیه ها نیز مشخص است، تعداد بازرس های آن سازمان که تخصص کافی در زمینه ی طلا و جواهر داشته باشند نیز مشخص است، تعداد پرونده های تخلف عیار، از نقص جزئی، نقص عمده و نقص بحرانی در استاندارد و از عیار زیر 750 نیز در اتحادیه مشخص است. آمار اکثر عیارسنجی های انجام شده در واحدهای ری گیری را می توان از اتحادیه های مربوطه به وسیله ی پاکت هایی که ارائه می شود، بررسی کرد و آمار عدم تطابق با عیار استاندارد در حوزه مصنوعات و بازرسی های انجام شده را می توان به دست آورد.
اینها تماماً آماری است که اگر نسبت ها را به یکدیگر بگیریم و ضرب و تقسیم کنیم، با شرایط فعلی، نه امکانات تخصصی و نه امکانات مالی را نمی توان تأمین کرد.
تقلب در تولید طلا به چه صورت انجام میشود و چگونه میتوان طلای تقلبی را از اصل تشخیص داد؟
فخر موحدی: برخی از واردکنندگان ایرانی، از تولیدکنندگان طلا در کشورهای هند و آسیای جنوب شرقی تقاضا میکنند که طلای با عیار پایین یا به اصطلاح "عیار پست" تولید کنند و در مقابل، در شناسنامه این طلا، عیار 18 را به ثبت رسانند و به آن کد دهند.
زمانی که از تولیدکنندگان هندی، ترک، تایلندی و حتی ایتالیایی در مورد عیار طلای تولیدشده برای مشتریان ایرانی سوال میشود، اگرچه از پاسخ طفره میروند، اما در نهایت اظهار میکنند که اغلب واردکنندگانی که کار با علامت استاندارد برای ایران و با کد تولید به ما سفارش میدهند، عیاری پایین تر از استاندار رسمی کشور را طلب میکنند و حتی کدهای متعدد تولید را هم با خود همراه دارند و از ما میخواهند که اختصاصی برای ایرانیها تولید کنیم، این موضوعی تاسف بار است.
در حالی که اگر از آنها سوال شود که آیا این کار را نیز برای تولیدات داخلی خود صورت میدهید، آن را نفی میکنند. بنابراین به نظر میرسد که به دلیل ممنوعیت واردات طلای ساخته شده به کشور که به نوعی قاچاق هم محسوب میشود، در حالیکه حتی مصرفکنندگان ایرانی این موضوع را که در طلای با فاکتور و خریداری شده از طلافروشان ممکن است تقلب وجود داشته باشد یا عیار طلا پایین باشد، به مخیله خود راه نمیدهند.
تنوع عیار به نفع چه کسانی و به ضرر چه گروهی است؟
فخر موحدی: این موضوع ابعاد گوناگون داخلی و بین المللی دارد، در مقطع کنونی به نفع واحدهای بزرگ تولیدی، فروشندگان و البته قاچاقچیان و تولیدکنندگان خارجی است اما اگر تولیدکنندگان ما به سرعت بتوانند خودشان را پیدا کنند یعنی مسیر تولید و بازار شناسی داشته باشند شاید در طی 2 تا 3 سال بتوانند خلاء به وجود آمده را پر کنند، اما در نهایت اجرای بدون برنامه ریزی این کار به ضرر تولیدکنندگان کوچک و کارگاه ها که بخش بزرگی از صنعت را تشکیل داده اند، بوده و در نهایت مشکلات عدیده ای برای مصرف کننده نهایی ایجاد خواهد کرد، چون فرهنگ سازی و اجرای این کار زمان بر است و بدون برنامه و از زاویه ای بسته نمی توان به اجرای آن اقدام کرد! هر چند در ظاهر، تابلوی ایجاد اشتغال و جلوگیری از بیکار شدن را بلند کرده باشند.
تولید چند عیاری چه تاثیری بر واردات و صادرات دارد؟
فخر موحدی: اساساً ما برای صادرات مصنوعات طلا محدودیتی در عیار نداریم و بر اساس سفارش مشتری می توانیم اقدام به تولید و صادرات کنیم، ولی نکته اصلی همین جا شروع می شود! سؤال هایی نظیر مزیت نسبی در کیفیت تولیدات؟ کمیت تولیدات؟ طراحی، ساخت؟ قیمت تمام شده؟ و سایر سؤال هایی که برای من به عنوان شخصی که چند نسل در این صنعت فعالیت کرده و می کند، بی جواب مانده است! بسیار راحت و صریح عرض می کنم که ما در قالب موارد صادراتی کمتر از 30 درصد مزیت نسبی در تولیداتمان به عنوان صادرات داریم و اگر مسائل و نوسان گیری های ارزی، مالیاتی، اعتباری و غیره در بین نباشد، بیشتر صادرات ما در گروه کالاهای مختلف تعطیل می شود.
زیورآلات و مصنوعات نیز مستثنی نیستند، لذا اگر عده ای اقدام به صادرات در مقاطعی کاملاً مشخص نموده اند و دستشان رو شده باید خودشان پاسخگوی رفتارشان باشند و افرادی هم که از آنها حمایت می کنند باید مراقب رفتارشان باشند که از چه گروه یا افرادی، به چه قیمتی و برای چه کاری حمایت می کنند.البته باید دست فردی را که با تمام مشکلات داخلی و بین المللی می تواند اقدام به صادرات کند بوسید و به او مدال افتخار داد و در مقابل، با سوداگران با اشد مجازات برخورد کرد.
بنابراین با تجربه ای که دارم و تقریباً آشنایی با این بازار در اقصی نقاط دنیا، می توانم عرض کنم که در کمتر کشوری درخواست بازارها به سمت مصنوعات تولید شده ایرانی در زمینه طلا و جواهر باز است و بیشتر حرف هایی که از فعالان این عرصه می شنویم به شوخی شباهت دارد تا واقعیت و تا زمانی که بازار مصرفی بزرگ در اختیار است و انگیزه های تولیدی به واسطه گری تغییر کرده، نمی توان توقعی بیش از این داشت.
به تازگی صادرات طلا و جواهر ممنوع شده، فکر می کنید این ممنوعیت صادرات طلا در ماه های اخیر، آیا ارتباطی با مطرح شدن بحث کاهش عیار داشته باشد؟
فخر موحدی: باید با واقعیت ها زندگی کنیم و ملاحظات و شرایط زمانی و مکانی را در نظر داشته باشیم. هر کسی در هر جایگاهی که باشد خصوصاً مسئولین بخش های دولتی و خصوصی باید "بصیرت" داشته باشند و اگر ملاحظاتی نداشته باشد، اشتباهی به جایگاه مسئولیت تکیه زده است. حرف هایی که به درد تبلیغات و شعارهای انتخاباتی می خورد گاهی مشکلاتی برای جامعه و مملکت ایجاد می کند که جبران آن کار ساده ای نیست. مثلاً، وقتی گفته می شود، خریدار مصنوعات طلا و جواهر باید مطابق نیاز خود حق انتخاب عیار را هم داشته باشد. فکر کنم گوینده یا در تخیل بوده و یا مشاوران شان آن ها را درست راهنمایی نکرده اند مگر می شود صنعتی با این حساسیت را در کشوری با این تنوع اقلیمی و فرهنگی با کالاهای دیگر، مقایسه کرد؟ لذا، باید در بیان مطالب دقت داشت و صرفاً هر مطلبی را که دیکته می کنند، به زبان نیاورد. اگر عوارض و تبعات ناشی از اظهارنظرها و تصمیم گیری های مسئولین گذشته و حال، مورد بازخواست قرار می گرفت. اکنون شاهد چنین مشکلاتی در جامعه نبودیم.
اخیراً شاهد طرح موضوع ایجاد تنوع در عیار طلا در کشور هستیم. به نظر شما طرح موضوع ایجاد تنوع در عیار طلا چه تبعات و نتایجی را خواهد داشت؟
فخر موحدی: طی چند سال گذشته مباحثی جدی در رابطه با تغییرات و تنوع عیار مصنوعات تولید شده در جهان مطرح و مورد بررسی قرار گرفته است و هر از چند گاهی شاهد اظهار نظرات موافقین و مخالفین در رابطه با موضوع تنوع عیار هستیم و عده ای مثل همیشه موضوع را تفسیر و ایده پردازی و مصادره به مطلوب کردند، اما با تأسف، بدون برنامه ریزی و صرفاً بدون توجه به اینکه موضوعی به این درجه از حساسیت ابعاد گوناگونی دارد که از جمله می توان جامعه، صنف، مسئولین و حوزه ی بین الملل را نام برد و تعجب اینجاست که چرا موافق و مخالف، موضوعی با این درجه از اهمیت را به صورت علمی و از منظر کارشناسی و دنیایی که در آن زندگی می کنیم مورد بررسی قرار نمی دهند؟ این معضلی است که در بیشتر زمینه ها با آن دست به گریبان هستیم و عزمی ملی در مسئولین و تمام فعالان رشته های گوناگون را می طلبد.
همچنین لزوم تغییر نگاه سنتی به صنعت زیورآلات را نیز پر اهمیت تر جلوه می دهد، لذا لازم است برای بررسی موضوع و رسیدن به نقطه ی موجود و ورود به فضایی که در آن قرار داریم، پیش زمینه ای را جهت روشن شدن ابعاد این بحث مطرح نمایم که لازمه ی ورود به هر بررسی تخصصی و گفتمانی عقلایی برای شناسایی و طرح موضوع مورد اختلاف و حدود بحث خواهد بود.
عیار فلزات ساخته شده از طلا در ایران بر اساس چه سیستمی طراحی شده و کشورهای دیگر با این موضوع چطور برخورد کرده اند؟
فخر موحدی: طلا و جواهرات به طورمعمول برحسب عیار سنجیده میشوند که بیانگر محتوا و میزان طلای بهکار رفته است (برای نمونه 18عیار یا K18). به جای این شیوه میتوان از روش دیگری برای توصیف میزان خلوص زیورآلات استفاده کرد و میزان طلای بهکار رفته در آن را در هزار محاسبه کرد. برای مثال 750 (18 عیار یا 75 درصد طلا) بیانگر ترکیب موجود در مصنوع مورد نظر است.
از آنجا که قیمتی که خریدار بابت مصنوعات میپردازد به میزان طلای بهکار رفته در آن ارتباط دارد، برای مصرف کننده مهم است که بداند چه میزان طلا در مصنوع خریداری شده، مورد استفاده قرار گرفته است. اکثر جواهرات جهان دارای برچسب حاوی درجه عیار و خلوص هستند که در واقع بخشی از نشان عیار محسوب میشود.
طلای خالص (24 عیار) از نظر تئوریکی بهمعنای آن است که در جواهر 100 درصد طلا بهکار رفته است. این طلای خالص که به اصطلاح "چاک کام " نامیده میشود، گویای آن است که حداقل در ترکیب قطعه مورد نظر 99 درصد طلا استفاده شده است. بنابراین در این شرایط درجه منفی مقاومت و سختی 1 درصد است.
عیارهای پایینتر از 24 میزان آلیاژهای بهکار رفته در ساخت مصنوعات را مشخص میکند. 18عیار به معنی 18.24 Ths صد در صد طلا مساوی 75 درصد طلا است. از نظر درجه خلوص، قطعه مورد نظر750 عیار است که شامل750 قسمت طلا در هزار میشود.
عده ای معتقدند که اگر در عیار طلا تنوع ایجاد شود به سالم سازی بازار کمک میشود و مشتریان نیز با اختیار بیشتری می توانند مصنوع مورد نظر خود را انتخاب کنند. به نظر شما با توجه به اینکه در حال حاضر و با وجود عدم تنوع بالای عیار طلا در بازار شاهد تقلب در عیار و سکه های تقلبی هستیم ، آیا تنوع عیار موجب آشفتگی و سردر گمی بیشتر خریداران و مردم نخواهد شد؟
فخر موحدی: البته، مخالفت با کاهش عیار طلا به دلیل تغییر رنگ و یا وجود اقلیم های مختلف جوی و فرهنگ های مختلف در ایران، مخالفت منطقی و دلیل درستی نیست. به نظرم موضوع از جای دیگری نشأت می گیرد، بگذارید کمی فنی تر صحبت کنیم؛ اولاً، برای جلوگیری از تغییر رنگ طلا، می توان با استفاده از روش های نوین آبکاری و یا استفاده از آلیاژهای با کیفیت بالا تا حدودی بهره جست و این مورد در سایر زمینه ها نیز استفاده می شود. اصل موضوع، در خصوص مشکلاتی است که به دلیل عدم وجود و یا عدم توانایی سیستم های نظارتی به وقوع می پیوندد و آن هم بحث تقلب است.
در حال حاضر ما دارای سیستم استاندارد توزیع طلا با عیار 18، 20، 22 و 24 هستیم و در همین راستا گروه هایی به تولید در شبکه ی توزیع و بخشی هم در قسمت نظارت فعالند، تمام قسمت های قبل از تولید و فروش، باید چنان فعالیت شفاف و قابل پیگیری داشته باشند که بخش آخر، یعنی نظارت اصلاً مشکلی نداشته باشد ولی این گونه نیست.
کار بخش نظارت به صورت دقیق اجرا نمی شود یعنی ابزار و لوازم کافی و از جمله بودجه درست و مکفی ندارند که بخواهند مشکل های قابل پیش بینی را قبل از به وجود آمدن کنترل کنند، بنابراین تمام مشکل های احتمالی به سمت مصرف کننده ی نهایی ارجاع می شود.
شاید بیشتر مخالفتی که از طرف ارگان های ذیربط در این رابطه عنوان شده به خاطر همین موضوع باشد واقعیت این است که هم اکنون با وجود استاندارد عیار 18 توان نظارت و کنترل جدی و دقیق را نمی توان اعمال کرد، چه رسد به آن که تعداد عیارهای استاندارد کشور چند عیار شود، آن وقت باید پیدا کرد پرتقال فروش را.
تولیدکنندگان کجای این حلقه هستند؟
توجه کنید افرادی که در خصوص تولید و تولیدکننده و نوع و سبک تولید و غیره صحبت کرده و توضیح می دهند باید شرایط آن و اطلاعات کافی داشته باشند. به نظرم مشکل اصلی صنعت طلا و جواهر مثل خیلی از صنایع دیگر صرفاً در نوع تولید با عیارهای مختلف خلاصه نمی شود. برای درک بهتر و روشن تر شدن موضوع، مثالی می زنم، مشکل صنعت خودرو ما در چیست؟ در نوع تولید، قیمت، کیفیت، مدل، رنگ، هزینه هایی مثل حقوق، تعداد پرسنل، کمیت، مواد اولیه، تجهیزات مستهلک، دانش فنی، بالا بودن هزینه ها و غیره. واقعاً می توان برای مشکل صنعت خودرو و برای هر یک از پارامترها و زیر مجموعه های تولید، ساعت ها بحث کرده و در نهایت به پاسخ رسید.
اگر بخواهیم موارد دیگر را نیز به عنوان اجزایی از زنجیره ی اقتصادی یک کالا نام ببریم باز هم جا دارد. لذا، درباره تمام موارد فوق در هر یک از گروه های کالایی، بایستی بررسی دقیقی انجام و سپس اظهار نظر راجع به آن ها صورت گیرد.
این مواردی که ذکر شد، حساسیت های ویژه ای به دلیل خصوصیت های خاص صنعت طلا و جواهر در پنهان و آشکار دارد. به عبارت دیگر، زنجیره تولید صنعت طلا و جواهر از قسمت های گوناگون مواد اولیه، واردکنندگان، تولیدکنندگان داخلی و خارجی، بنکداران داخلی و خارجی، حمل کنندگان(کیفی ها)، فروشندگان داخلی و خارجی و در نهایت رکن اصلی این گروه یعنی مصرف کنندگان تشکیل شده است. پس، هرگونه رفتار، اظهارنظر و تصمیمی، باعث تغییر و یا ایجاد متغیرهایی در این زنجیره خواهد شد و در صورت عدم بررسی کارشناسانه و تصمیم عاقلانه آن اقدامات منجر به مشکلاتی می گردد که جبران آن ممکن نیست.
در این میان، تهدیدها و فرصت ها در حوزه ی داخلی و خارجی چه مواردی هستند؟
فخر موحدی: تهدید ها و فرصت ها را در حوزه ی داخلی و خارجی می توان دسته بندی کرد. از جمله برجسته ترین تهدیدهای حوزه ی داخلی، "تقلب و کم فروشی های احتمالی" است.
بخشی از این مشکل را قوای حاکمیتی می تواند حل کند و بخشی دیگر که مستقیماً به مردم مرتبط است را اهالی شاغل در این صنعت، در واقع بخش اعظم مشکلات در قسمت عدم توانایی نظارت بر روی عیار به وجود می آید، این بخش می تواند به عنوان یک تهدید برای این رشته نمود کند و باید گفت در صورت عدم نظارت کافی، تعداد زیادی سوء استفاده کننده به این سمت گرایش پیدا می کنند و باقی مانده آبروی این صنعت را نیز خواهند برد و با توجه به این که هیچ وابستگی به این رشته ندارند و از همه مهم تر اعتقادی هم به بازخواست درگاه الهی نداشته و صرفاً به دنبال کسب سود و سوداگری از هر طریقی هستند، متأسفانه باید به این معضل اشاره کرد که در حال حاضر هم این گروه ها فعالیت می کنند و شاید دل نگرانی مخالفین این طرح، عدم توانایی در کنترل و نظارت باشد. مسائل فنی نیز می تواند تهدید باشد ولی به نظرم چندان مهم نیست که نتوان آن را به دستاورد و یا راهکاری برای آن ایجاد کرد.
مشکل اصلی و تهدید اساسی، ورود کالاهای ساخته شده در ترکیه، ایتالیا، هند، تایلند، هنگ کنگ، چین، مالزی و سنگاپور سرازیر شدن آن ها به کشور با انگ و مارک تولیدکنندگان داخلی است، این نکته آن قدر مهم است که تمام افراد و گروههای موافق و مخالف را به فکر می اندازد. در واقع، داستان اصلاً این مواردی که موافقان و مخالفان عنوان می کنند، نیست.
در گام نخست، دولت بایستی با وضع تعرفه های بالا جلوی واردات بدلیجات را بگیرد، مثلاً 1000 یا 2 یا 3 هزار درصد حتی بیشتر. چون مصرف بدلیجات در آینده نه تنها مشکلات بهداشتی برای سیستم های ایمنی بدن را در پی خواهد داشت بلکه صرف هزینه برای خرید بدلیجات یعنی دور ریختن پول در روشنایی روز و آتش زدن سرمایه ای که در این روزگار به سختی جمع می شود.
در گام دوم، باید فرهنگ سازی و اطلاع رسانی دقیق از روش های تولید با عیار پایین تر 750.18 عیار به صورت آموزش های اجباری برای واحدهای تولیدی، فروشگاهی توسط تشکل های صنفی انجام شود و پس از آن به اطلاع رسانی برنامه ریزی شده ای برای آحاد مردم به صورت پیوسته اقدام شود.
گام سوم، به مسئولین و ارگان های حاکمیتی مربوط است و آن، تهیه ابزار و ادوات کنترل نظارت دقیق بر توزیع مصنوعات استاندارد در ایران است. همان گونه که می دانید، بازار ایران بسیار بزرگ است و مصرف زیورآلات طلایی در آن نهادینه و به صورت الگویی فرهنگی درآمده، لذا هر حرکت نسنجیده ای می تواند، شیرازه و اساس این صنعت را در کشور منهدم کند.
فخر موحدی: بگذارید با زبان ارقام و آمار صحبت کنیم. تا آنجا که من اطلاع دارم، حدود 2600 واحد دارای پروانه یا جواز کسب در صنعت طلا و جواهر فقط در تهران وجود دارد. حدوداً 3000 واحد هم بدون پروانه در بخش فروش فعالیت می کنند که اگر به این تعداد، آمارهای مطرح شده مثل تعداد تولیدکنندگان و گالری دارها که از 4 تا 6 هزار واحد در تهران عنوان می شوند را اضافه کنیم، جمعاً به تعدادی حدود 10 تا 12 هزار واحد فعال با پروانه و بدون پروانه فقط در تهران خواهیم رسید، آمار تخمینی کل کشور را به همین منوال و با همین روش می توان به دست آورد.
براساس داده های آماری که ارقامی بسیار متفاوت را نشان می دهد، حدوداً 35000 تا 45000 واحد فعال در رسته های تولیدی (خرد، کوچک، متوسط، و بزرگ) واحدهای تولیدی، فروشگاهی و گالری در کل کشور در صنعت طلا و جواهر داریم. از این تعداد، بخشی به تولید، بخشی به فروش و بخشی به واردات اقدام می کنند. تعداد واحدهای فعال با مجوز مشخص است. تعداد واحدهای فعال بدون مجوز مشخص نیست، تعداد واحدهای دارای نشان استاندارد مشخص است، تعداد کُدهای واحدهای تولیدی نیز مشخص است. تعداد بازرسان استاندارد در حوزه ی طلا، مشخص است.
تعداد بازرسی های انجام شده توسط سازمان ملی استاندارد، ادارات کل و اتحادیه ها نیز مشخص است، تعداد بازرس های آن سازمان که تخصص کافی در زمینه ی طلا و جواهر داشته باشند نیز مشخص است، تعداد پرونده های تخلف عیار، از نقص جزئی، نقص عمده و نقص بحرانی در استاندارد و از عیار زیر 750 نیز در اتحادیه مشخص است. آمار اکثر عیارسنجی های انجام شده در واحدهای ری گیری را می توان از اتحادیه های مربوطه به وسیله ی پاکت هایی که ارائه می شود، بررسی کرد و آمار عدم تطابق با عیار استاندارد در حوزه مصنوعات و بازرسی های انجام شده را می توان به دست آورد.
اینها تماماً آماری است که اگر نسبت ها را به یکدیگر بگیریم و ضرب و تقسیم کنیم، با شرایط فعلی، نه امکانات تخصصی و نه امکانات مالی را نمی توان تأمین کرد.
تقلب در تولید طلا به چه صورت انجام میشود و چگونه میتوان طلای تقلبی را از اصل تشخیص داد؟
فخر موحدی: برخی از واردکنندگان ایرانی، از تولیدکنندگان طلا در کشورهای هند و آسیای جنوب شرقی تقاضا میکنند که طلای با عیار پایین یا به اصطلاح "عیار پست" تولید کنند و در مقابل، در شناسنامه این طلا، عیار 18 را به ثبت رسانند و به آن کد دهند.
زمانی که از تولیدکنندگان هندی، ترک، تایلندی و حتی ایتالیایی در مورد عیار طلای تولیدشده برای مشتریان ایرانی سوال میشود، اگرچه از پاسخ طفره میروند، اما در نهایت اظهار میکنند که اغلب واردکنندگانی که کار با علامت استاندارد برای ایران و با کد تولید به ما سفارش میدهند، عیاری پایین تر از استاندار رسمی کشور را طلب میکنند و حتی کدهای متعدد تولید را هم با خود همراه دارند و از ما میخواهند که اختصاصی برای ایرانیها تولید کنیم، این موضوعی تاسف بار است.
در حالی که اگر از آنها سوال شود که آیا این کار را نیز برای تولیدات داخلی خود صورت میدهید، آن را نفی میکنند. بنابراین به نظر میرسد که به دلیل ممنوعیت واردات طلای ساخته شده به کشور که به نوعی قاچاق هم محسوب میشود، در حالیکه حتی مصرفکنندگان ایرانی این موضوع را که در طلای با فاکتور و خریداری شده از طلافروشان ممکن است تقلب وجود داشته باشد یا عیار طلا پایین باشد، به مخیله خود راه نمیدهند.
تنوع عیار به نفع چه کسانی و به ضرر چه گروهی است؟
فخر موحدی: این موضوع ابعاد گوناگون داخلی و بین المللی دارد، در مقطع کنونی به نفع واحدهای بزرگ تولیدی، فروشندگان و البته قاچاقچیان و تولیدکنندگان خارجی است اما اگر تولیدکنندگان ما به سرعت بتوانند خودشان را پیدا کنند یعنی مسیر تولید و بازار شناسی داشته باشند شاید در طی 2 تا 3 سال بتوانند خلاء به وجود آمده را پر کنند، اما در نهایت اجرای بدون برنامه ریزی این کار به ضرر تولیدکنندگان کوچک و کارگاه ها که بخش بزرگی از صنعت را تشکیل داده اند، بوده و در نهایت مشکلات عدیده ای برای مصرف کننده نهایی ایجاد خواهد کرد، چون فرهنگ سازی و اجرای این کار زمان بر است و بدون برنامه و از زاویه ای بسته نمی توان به اجرای آن اقدام کرد! هر چند در ظاهر، تابلوی ایجاد اشتغال و جلوگیری از بیکار شدن را بلند کرده باشند.
تولید چند عیاری چه تاثیری بر واردات و صادرات دارد؟
فخر موحدی: اساساً ما برای صادرات مصنوعات طلا محدودیتی در عیار نداریم و بر اساس سفارش مشتری می توانیم اقدام به تولید و صادرات کنیم، ولی نکته اصلی همین جا شروع می شود! سؤال هایی نظیر مزیت نسبی در کیفیت تولیدات؟ کمیت تولیدات؟ طراحی، ساخت؟ قیمت تمام شده؟ و سایر سؤال هایی که برای من به عنوان شخصی که چند نسل در این صنعت فعالیت کرده و می کند، بی جواب مانده است! بسیار راحت و صریح عرض می کنم که ما در قالب موارد صادراتی کمتر از 30 درصد مزیت نسبی در تولیداتمان به عنوان صادرات داریم و اگر مسائل و نوسان گیری های ارزی، مالیاتی، اعتباری و غیره در بین نباشد، بیشتر صادرات ما در گروه کالاهای مختلف تعطیل می شود.
زیورآلات و مصنوعات نیز مستثنی نیستند، لذا اگر عده ای اقدام به صادرات در مقاطعی کاملاً مشخص نموده اند و دستشان رو شده باید خودشان پاسخگوی رفتارشان باشند و افرادی هم که از آنها حمایت می کنند باید مراقب رفتارشان باشند که از چه گروه یا افرادی، به چه قیمتی و برای چه کاری حمایت می کنند.البته باید دست فردی را که با تمام مشکلات داخلی و بین المللی می تواند اقدام به صادرات کند بوسید و به او مدال افتخار داد و در مقابل، با سوداگران با اشد مجازات برخورد کرد.
بنابراین با تجربه ای که دارم و تقریباً آشنایی با این بازار در اقصی نقاط دنیا، می توانم عرض کنم که در کمتر کشوری درخواست بازارها به سمت مصنوعات تولید شده ایرانی در زمینه طلا و جواهر باز است و بیشتر حرف هایی که از فعالان این عرصه می شنویم به شوخی شباهت دارد تا واقعیت و تا زمانی که بازار مصرفی بزرگ در اختیار است و انگیزه های تولیدی به واسطه گری تغییر کرده، نمی توان توقعی بیش از این داشت.
به تازگی صادرات طلا و جواهر ممنوع شده، فکر می کنید این ممنوعیت صادرات طلا در ماه های اخیر، آیا ارتباطی با مطرح شدن بحث کاهش عیار داشته باشد؟
فخر موحدی: باید با واقعیت ها زندگی کنیم و ملاحظات و شرایط زمانی و مکانی را در نظر داشته باشیم. هر کسی در هر جایگاهی که باشد خصوصاً مسئولین بخش های دولتی و خصوصی باید "بصیرت" داشته باشند و اگر ملاحظاتی نداشته باشد، اشتباهی به جایگاه مسئولیت تکیه زده است. حرف هایی که به درد تبلیغات و شعارهای انتخاباتی می خورد گاهی مشکلاتی برای جامعه و مملکت ایجاد می کند که جبران آن کار ساده ای نیست. مثلاً، وقتی گفته می شود، خریدار مصنوعات طلا و جواهر باید مطابق نیاز خود حق انتخاب عیار را هم داشته باشد. فکر کنم گوینده یا در تخیل بوده و یا مشاوران شان آن ها را درست راهنمایی نکرده اند مگر می شود صنعتی با این حساسیت را در کشوری با این تنوع اقلیمی و فرهنگی با کالاهای دیگر، مقایسه کرد؟ لذا، باید در بیان مطالب دقت داشت و صرفاً هر مطلبی را که دیکته می کنند، به زبان نیاورد. اگر عوارض و تبعات ناشی از اظهارنظرها و تصمیم گیری های مسئولین گذشته و حال، مورد بازخواست قرار می گرفت. اکنون شاهد چنین مشکلاتی در جامعه نبودیم.
ارسال نظر