نیاد ملی خواب آمریکا، خواب شبانه هفت تا ٩ساعته را به افراد در حالی توصیه میکند که با ورود فناوریهای نوین بهویژه ماهواره و اینترنت، مردمان این عصر، خواب خود را فدای استفاده از این وسایل ميكنند و تا پاسی از شب برای سرزدن به شبکههای اجتماعی یا استفاده از ماهواره بیدار میمانند تا جایی که جای ساعات خواب آنان در روزوشب جابهجا شده است. از سوی دیگر، تغییر آهنگ خواب هر فرد روی تنظیم خواب سایر افراد خانواده نیز تأثیر میگذارد و درواقع شببیداری یک نفر، اختلال خواب تقریبا کل یک خانواده را بهدنبال دارد. اگر آلودگیهای صوتی محیطی بهویژه ساختوسازهای نابهنگام شبانه را که موجب شکایت اکثر شهرنشینان در شهرهای بزرگ کشور است به این مسئله بیفزاییم، درمییابیم از کمیت و کیفیت خواب افراد در سالهای اخیر کاسته شده تا جایی که اختلال خواب در اکثر جوامع ازجمله جامعه ما پدیدهای رو به شیوع است. انجمن روانپزشکان ایران با توجه به این مسئله، «اختلالات خواب» را امسال به عنوان محور همایش خود انتخاب کرد. به مناسبت برپایی سیودومین همایش سالانه انجمن علمی روانپزشکان ایران که ٢١ تا ٢٤ مهر امسال در سالن همایشهای بیمارستان میلاد
برگزار شد، با دکتر «احمد جلیلی»، روانپزشک و رئیس انجمن علمی روانپزشکان ایران، گفتوگوی زیر را انجام دادهایم.
ابتدا بفرمایید خواب در حفظ سلامت یا برعکس بیماری فرد تا چه حد اهمیت دارد؟
خواب مسئلهای مهم در زندگی انسان به شمار میرود. با دقت در ادبیات قدیم ایران میبینیم خوروخواب همهجا با هم آمده است. یعنی همانطور که خوردن نقش مهمی در بقای انسان دارد و بدون صحیح و کافیخوردن، زندگی نمیتواند ادامه داشته باشد، مسئله خواب هم به همان درجه حائز اهمیت است و درصورتیکه خواب انسان مختل یا میزان آن کم و ناکافی یا حتی زیاد شود، سلامت و بقای فرد را مورد تهدید قرار میدهد. امروزه در جامعه با دو نوع اختلال خواب روبهرو هستیم؛ نخست اختلال خواب ناشی از بیماریها که از اهمیت زیادی نیز برخوردار است. خواب، هم در بیماریهای جسمی و هم در بیماریهای روانی به دلایل مختلفی مختل میشود که این امر اثر معکوس روی اختلال اولیه جسمی یا روانی برجای میگذارد. به عبارتی، اختلال خواب باعث تشدید مشکلات جسمی یا روانی میشود. برای مثال اگر فردی افسردگی یا حالات اضطرابی داشته و به علت همین مسئله خوابش دچار اخلال باشد، نخوابیدن باعث تشدید حالتهای اضطرابی و افسردگی در او خواهد شد. همینطور اگر کسی به اختلال قلبی مانند نارسایی مبتلا بوده، خوابش به دلیل این عارضه دچار اشکال شود، بیخوابی اثر منفی روی نارسایی قلب وی داشته،
این امر سبب تشدید بیماریاش میشود و این مشکل مانند یک حلقه معیوب ادامه مییابد.
در خبرها به نقل از جنابعالی آمده بود خوددرمانیهایی که مردم برای رفع اختلال خواب انجام میدهند، اثر منفی بر سلامت آنان بر جای میگذارد. لطفا در اینباره هم توضیح دهید.
خوددرمانی از سوی مردم بدون مراجعه به متخصصان و تجویز دارو توسط افرادی که اطلاعات کافی در مورد عملکرد و اثربخشی داروهای روانی ندارند، از عوامل مهم و اساسی است که مخل سلامت روان جامعه تلقی میشود. درحقیقت مردم با تهیه مستقیم دارو از داروخانهها دست به خوددرمانی میزنند و اسباب تأسف است که برخی داروخانههای ما هنوز بدون نسخه نسبت به فروش داروها بهویژه داروهای اعصابوروان از قبیل داروهای آرامبخش و خوابآور اقدام میکنند که متأسفانه ما در کلینيکها شاهد عوارض وخیم این پدیده هستیم. البته برخی داروخانهها در این زمینه سختگیر هستند و بدون نسخه دارو نمیفروشند. اما اغلب آنها نسبت به فروش بدون نسخه داروها اقدام میکنند.
آیا اختلال خواب، بیماری است؟
خیر، اختلال خواب علامتی از یک بیماری است. یک اختلال جسمی یا اختلال روانپزشکی و اگر ما بخواهیم فقط با مصرف داروی آرامبخش یا خوابآور بیخوابی را درمان کنیم، هم موفق نمیشویم و هم ضررها و زیانهای زیادی را بهدنبال خواهد داشت. برای مثال اگر کسی به علت درد شکستگی دست دچار بیخوابی شده باشد در صورتی که ما فقط به او داروی مسکن و خوابآور دهیم و به فکر درمان او نباشیم، نهتنها مشکل او را حل نکردهایم، بلکه امکان دارد بر مشکلش نیز بیفزاییم. بههمینترتیب اگر بخواهیم مشکل کسی را که به دلیل حالتهای اضطرابی یا افسردگی دچار بیخوابی است، بدون درمان ریشهای این بیماریها فقط از طریق تجویز داروهای خوابآور برطرف کنیم، فقط به شکل موقت مشکل او را حل کردهایم.
در قسمت قبل اشاره کردید به دلیل تهیه خودسرانه داروهای خوابآور و آرامبخش از سوی مردم از داروخانهها، شاهد پیامدها و عوارض وخیمی در کلینیکها هستید. لطفا در اینباره بیشتر توضیح دهید.
مردم بر این تصورند برای درمان بیخوابیشان اگر سرخود از داروهای خوابآور که اکثرا با آن آشنایی دارند، استفاده کنند، مشکلشان حل میشود. این درحالی است که برخی از این داروها را فقط برای مدت ١٠ روز میتوان به کار برد. اما شاهدیم بیمارانی که خودسرانه نسبت به تهیه و مصرف این داروها اقدام میکنند، در مواردی اظهار میدارند سالهاست از این دارو استفاده میکنند که متأسفانه این مسئله سبب وابستگی به دارو و مزمنشدن بیماریشان شده است.
لطفا در مورد اختلالات خواب ناشی از بیماریهای روانی بیشتر توضیح دهید.
هر بیماری روانیای میتواند اختلال خواب بههمراه داشته باشد؛ اختلال خواب به صورت کم یا زیادشدن خواب و به صورت کاهش کیفیت خواب. به هر شکل ممکن است، این اختلال خود را نشان دهد و میشود گفت که در تمام بیماریهای روانی در اغلب موارد، اختلال خواب وجود دارد. مواردی مانند اسکیزوفرنی، اضطراب، حالات خُلق بالا یا شیدایی یا هر مشکل روانپزشکی دیگری فرد را معمولا به اختلال خواب دچار میکند که برای رفع اختلال مذکور، نخست باید اصل بیماری را درمان کرد. در مواقعی که اصل بیماری را درمان میکنیم، بدون نیاز به تجویز داروی خوابآور، درمان سبب بهبود تدریجی خواب بیمار میشود.
آیا داروهای آرامبخش لزوما خوابآور هستند؟
برخی داروهای آرامبخش و ضدافسردگی، خاصیت خوابآوری هم دارند. اما یک دسته داروها فقط برای خواب بوده و اثر ضدافسردگی و ضداضطراب ندارند؛ بهعبارتی درمانکننده بیماری خاصی نبوده و تنها در صورت اختلال خواب شدید تجویز میشوند.
در قسمت قبل اشاره داشتید که برخی از داروهای خوابآور تنها برای مدت کوتاهی مثلا ١٠ روز باید استفاده شود. طولانی مصرفکردن این داروها چه مشکلاتی برای بیمار دارد؟
مشکلات تمرکز و حافظه از عوارض طولانیمصرفکردن این داروهاست که در بروشور آن نیز ذکر شده، اما عدهای بدون توجه به نحوه مصرف صحیح این داروها، سالها از آن استفاده میکنند و اظهار میدارند که با قطع دارو نمیتوانند بخوابند که این مسئله از عوارض وابستگی به دارو به علت مصرف ناصحیح آن است. یکی از علل مصرف نابجای داروهای اعصاب، مصرف دارو به دلیل استفاده از آن توسط یکی از نزدیکان بیمار است که وی بدون توجه به اینکه پزشک دارو را برحسب شرایط بیمار تجویز کرده به دلیل پاسخ مناسب وی به درمان از همان دارو به نحوی خودسرانه استفاده میکند. متأسفانه افراد گاهی به توصیه افراد غیرمتخصص و غیرآگاه در حوزه مسائل پزشکی، بیشتر از پزشکان اعتماد دارند. برای مثال در مواقعی که داروهایی برای بیماران تجویز میشود که باید در مدت طولانی آن را مصرف کنند از مصرف بلندمدت دارو پرهیز میکنند و با این توجیه که این داروها اعتیادآور است یا بهلحاظ مسائل اقتصادی، از مصرف طولانیمدت دارو خودداری میکنند. اما از سوی دیگر دارویی را که نباید در طولانیمدت استفاده کنند، به شکل خودسرانه مصرف میکنند.
دلایل شیوع اختلال خواب در جامعه چیست؟
همانطور که اشاره شد، بیماریهای روانی و فیزیکی منجر به اختلال خواب میشوند، اما در کنار آن نامساعدبودن شرایط و مکان خواب نیز از علل اختلال خواب بهشمار میرود. برای مثال آلودگیهای صوتی، سرما، گرما، سروصدای محیط، اختلال خواب برخی از افراد خانواده، ایجاد سروصدا در ساعتهای استراحت مردم و... برای مثال افرادی که در کنار فرودگاهها، راهآهن و... زندگی میکنند به دلیل آنکه اکثر این خانهها دارای عایق صدا نیست، خواب راحتی ندارند و این مسئله از پیامدهای زندگی شهری است که منجر به اختلال خواب در جامعه شده است. تردد خودروهای سنگین در روز برای فعالیتهای ساختوساز و نیز ساختمانسازی شبانه که برخلاف قوانین شهرسازی صورت میگیرد و هماینک در شهرهای بزرگ کشور شاهدیم، از عوامل دیگر اختلال خواب بهشمار میروند. درحالیکه برای داشتن شهری سالم شهرداری موظف است که به این مسائل رسیدگی کند، اما درحالحاضر متأسفانه به آن توجه نمیشود. درمجموع موارد فوق از عواملی است که در ابتدا اختلال خواب ایجاد میکند و در صورت ادامه، به یک بیماری روانی از قبیل اضطراب، افسردگی و دیگر حالات روانی تبدیل میشود. با توجه به اینکه ما متأسفانه شاهد
تمام مواردی که منجر به بیخوابی میشود از قبیل علل روانی، جسمانی و محیطی در اجتماع خود هستیم، باید گفت، پدیده بیخوابی در جامعه ما نیز از شیوع نسبتا زیادی برخوردار است.
در مصاحبههای قبلی اشاره داشتید که ورود تکنولوژیهای جدید از قبیل ماهواره و بهویژه اینترنت طی سالهای اخیر از علل اصلی اختلال خواب به دلیل تغییر عمدی ساعات خواب است. لطفا دراینمورد بیشتر توضیح دهید.
درحالحاضر متأسفانه این مشکل بسیار در جامعه شایع شده است و همانطور که اشاره کردید، مردم تنظیم خواب خود را به طور عمدی بههم میزنند. بهعبارتی به دلایل مختلف شب را بیدار میمانند و ساعاتی را که قرار است بدن خواب مفید داشته باشد از دست میدهند و تا نیمههای روز بعد میخوابند. با گذشت دو هفته از این روال، ریتم خواب عوض میشود. یعنی فرد شبها بیدار میماند و روزها میخوابد. گاهی برخی خانوادهها مراجعه کرده و اظهار میدارند که فرزند ما اصلا شب نمیخوابد و جای روز و شبش عوض شده است. در گذشته این مسئله بهندرت وجود داشت، افرادی که عمدتا اهل مطالعه بودند به دلیل آنکه نیازمند تمرکز و سکوت بودند، شبها به مطالعه پرداخته و روز بعد بهجای آن میخوابیدند. در قدیم با آمدن رادیو تا زمانی که این رسانه برنامه داشت که ٢٤ساعته هم نبود، برخی برای شنیدن برنامههای رادیو بیدار میماندند و با خاموششدن فرستنده رادیو میخوابیدند. با ورود تلویزیون به خانهها به دلیل آنکه برنامههای آن تا ساعات پایانی شب ادامه داشت، شیوع اختلال خواب گسترش یافت. آمدن ویدئو نیز به این پدیده دامن زد و ظهور ماهواره نیز این مسئله را تشدید کرد و امروز
با توسعه اینترنت بهخصوص رواج شبکههای اجتماعی این پدیده به اوج خود رسیده است. امروز کمتر فردی را شاهدیم که نسبت به استفاده از اینترنت تا ساعات پایانی شب توسط سایر اعضای خانواده شکایت نداشته باشد. نکته درخورتوجه آن است که وقتی یکی از اعضای خانواده ریتم خواب خود را تغییر میدهد، این مسئله در ریتم خواب سایر اعضای خانواده نیز اثرگذار است و باعث شکایت آنان از اختلال خواب میشود تا جایی که برخی از افرادی که به دلیل تغییر ریتم خواب دیگر اعضای خانواده بهطور ناخواسته دچار اختلال خواب شدهاند، خود برای درمان این عارضه بستری میشوند. متأسفانه افرادی که بهدنبال استفاده اغراقآمیز از اینترنت و شبکههای اجتماعی، آنهم در ساعات پایانی شب هستند به این روند اعتیاد پیدا میکنند که بهراحتی هم تغییر روند خواب آنان امکانپذیر نیست. از دیگر عوارض این پدیده برای افرادی که شاغل هستند، اختلال خُلق، بداخلاقی و بدبرخوردی در محیطهای کاری به دلیل خواب ناکافی است. در مواقعی هم که به این افراد گفته میشود که بهموقع بخوابند، عنوان میکنند که در ساعات اولیه شب خوابمان نمیبرد که برای تنظیم مجدد خواب این عده، حداقل دو هفته زمان لازم
است. در مورد این پدیده در جهان تحقیقات زیادی صورت گرفته و درحالحاضر تأثیر منفی ریتم خواب معکوسشده را در اغلب بیماریهای جسمی از قبیل بیماریهای قلبی، عروقی، روانی و حتی سرطانها شاهد هستیم زیرا خواب بهموقع موجب میشود هر ٢٤ ساعت بدن از نو تنظیم شود. برای مثال وقتی که ما خسته هستیم، تمرکز نداریم. با خواب مغزمان تنظیم مجدد میشود و پس از بیداری از نو قادریم تمرکز پیدا کنیم. اما با تغییر ساعت خواب، این روند تغییر پیدا میکند. ساعت مفید خواب معمولا از ساعت ١٠:٣٠ تا ١١ شب بهبعد است و هرچه از ساعت سه و چهار صبح عبور کرده به طرف روز برویم، از خاصیت خواب کاسته میشود. درواقع خواب روز نهتنها قادر به تنظیم مغز نیست که باعث ملال و خستگی هم شده و اثربخشی لازم را برای فرد ندارد. حتی مشاهده شده که آمار بیماریهای روانی نزد افرادی که ریتم خوابشان را تغییر دادهاند، بیشتر است. این مسئله زنگ خطری است که جامعه را تهدید میکند و برای پیشگیری از آن نیازمند اقدامهای فرهنگی هستیم. هرچند آماری در این زمینه در دسترس نیست، اما از مصاحبه با بیماران متوجه میشویم که متأسفانه این پدیده بهشدت در جامعه در حال شیوع است که عوارض
این امر سلامت روان افراد را تهدید میکند.
منبع: شرق / بنفشه پورناجی
ارسال نظر