چرا طلاق در طبقه متوسط جامعه افزایش پیدا کرده است؟
پارسینه: طلاق، تك عاملي نيست و عامل اقتصادي تنها يكي از عوامل مؤثر آن است. آنچه در حال حاضر در جامعه ما خودنمايي ميكند ازدواجهاي احساسي است كه کمتر ادراكي در آنها مشاهده میشود و همين با شناخت نبودن ازدواج، آن را به طلاق ميكشاند
امان ا... قرايي مقدم-جامعه شناس در روزنامه آرمان نوشت: طلاق، تك عاملي نيست و عامل اقتصادي تنها يكي از عوامل مؤثر آن است. آنچه در حال حاضر در جامعه ما خودنمايي ميكند ازدواجهاي احساسي است كه کمتر ادراكي در آنها مشاهده میشود و همين با شناخت نبودن ازدواج، آن را به طلاق ميكشاند.
موضوع مهم ديگري كه در اينباره مطرح است دوساختي شدن جامعه است. ساخت فكري دختران و ساخت فكري پسران با يكديگر متفاوت است و دختران امروزيتر از پسران فكر ميكنند. فرصتهاي شغلي و تحصيلي كه زنان در جامعه به دست آوردهاند نیز يكي از دلايل مهمي است كه باعث شده طلاق در طبقه متوسط افزايش پيدا كند و دليل آن هم اين است كه دختر و پسر توقعات يكساني ندارند.
طلاق در طبقه پايين جامعه معمولا كمتر رخ ميدهد و دليلش اين است كه دختران این طبقه خواستههاي جامعه مردسالار را راحتتر میپذیرند. از سوي ديگر، طلاق در طبقه بالاي جامعه به دليل اينكه معمولا زن و مرد از نظر فكري با يكديگر هماهنگ هستند و درك درستي از خواستههاي يكديگر دارند، كم است.
تفريحات بيرون از خانه و ريخته شدن قبح بسياري از مسائل نیز باعث شده كه طلاق افزايش پيدا كند. شهرنشيني هم از عوامل ديگري است كه احتمال طلاق را بالا ميبرد. يكي از موارد مهم ديگر نبود تجانس فكري و فرهنگي در ازدواج است، كساني كه از دو فرهنگ متفاوت هستند احتمال طلاقشان به نسبت كساني كه از يك فرهنگ هستند بيشتر است.
در گذشته به دليل اينكه ازدواجها بيشتر محلهاي بودند و افراد در يك موقعيت فرهنگي قرار داشتند، آمار طلاق هم پايين بود. نتايج تحقيقات مختلف نشان داده است كه هرچه طول دوران نامزدي بيشتر باشد، احتمال طلاق كمتر ميشود؛ زيرا معمولا هر چه دوران نامزدي بيشتر باشد احتمال شناخت درست از يكديگر افزايش پيدا خواهد كرد. يكي از موارد ديگري كه طلاق را افزايش ميدهد ازدواجهاي بيملاك هستند.
دخالت والدين، اعتقادات مذهبي و شغلی از جمله مواردي هستند كه احتمال طلاق را كاهش ميدهند. نتايج تحقيقات نشان ميدهد كه طلاق در بين زنان شاغل و كارمند كمتر از سايرین است. ازدواجهاي خويشاوندي نيز از جمله موارد ديگري است كه احتمال طلاق در آن كم است.
يكي از عوامل ديگر افزايش طلاق، بيماريهاي افراد و اعتياد است كه به از هم پاشيدن زندگي منجر ميشود. يكي از موارد ديگري كه طلاق را در جامعه ما افزايش داده، مشكلي است كه در آموزش و پرورش ما وجود دارد. خانواده و بعد از آن آموزش و پرورش در جامعه افراد را مسئوليتپذير بار نميآورد.
در جوامع روستايي كه فرزندان از كودكي مجبور ميشوند يكسري مسئوليتها را قبول كنند، آمار طلاق پايين است. از سوي ديگر سه چهار سال اول زندگي دوران تلاطم است اگر زن و مرد بتوانند مشكلات اين سه چهار ساله اول را تحمل كنند بعد از آن دوران آرامش فرا ميرسد و مشكلات آنها خيلي كمتر خواهد شد
امروز در اخبار شنیدم که در ایران هر سه دقیقه یک طلاق صورت میگیره.
وحشت ناکه