پديده ای به نام مهاجرت عيدانه
پارسینه: بازارها شب عيد شلوغ است و بازار شهرهاي بزرگ شلوغتر. از اواسط بهمن تا دقيقههاي پاياني سال، روزهاي پرفروش شغلهاي عيدانه است. شغلهاي فصلي و مقطعي كه با آمدن بهار بساطشان جمع شده و تا اواخر سال بعد خبري از آنها نميشود
بازارها شب عيد شلوغ است و بازار شهرهاي بزرگ شلوغتر. از اواسط بهمن تا دقيقههاي پاياني سال، روزهاي پرفروش شغلهاي عيدانه است. شغلهاي فصلي و مقطعي كه با آمدن بهار بساطشان جمع شده و تا اواخر سال بعد خبري از آنها نميشود.
به همين خاطر چشمشان به اين بازار دو ماههاي است كه البته در همه شهرها داغ و پر جنب و جوش نيست. تصوير بازار شب عيد شهرهاي كوچكتر و دورتر از مركز كمرنگ و از رونق افتادهتر از قبل است.
اين قاب تصوير كمروح، فروشندگان را به اميد داشتن سفرهاي پررونقتر راهي شهرهاي بزرگتر ميكند. پديدهاي كه در چند سال اخير و همزمان با تشديد ركود ظهور پيدا كرد و امسال دامنه نفوذ بيشتري داشته است. در بازار ايام پاياني سال نه فقط كارگران فصلي ساختماني بيكار به سراغ شغلهاي دم عيدي ميروند بلكه كولهبار فروشندگان و كارگران شهرهاي اطراف مراكز هم براي جا نماندن از خريدهاي عيد بسته و بساطشان همه جاي شهر پهن ميشود.
در ميدانهاي نزديك بازار تعدادشان بيشتر است. آمدهاند براي آنكه بتوانند سهمي از سفره شب عيد داشته باشند. يكي از كم سن و سالترينشان كه در سبزهميدان بدون بساط نشسته ميگويد از ايلام آمده. يك هفته است هر روز از صبح اينجا نشسته و برخي روزها براي نظافت منازل به چندين منزل رفته و برخي روزها نرفته است. كل درآمدش از صبح تا بعدازظهر ٥٠هزار تومان است. آمده تا شايد شب عيدي جيب پرپول به شهر بازگردد!
بازار موقتي كه با خانهتكاني شروع ميشود
كارگراني كه از فعاليتهاي ساختماني فراغت زمستانه پيدا كردهاند؛ زودتر از باقي كارجويان مشغول ميشوند. از دو ماه مانده به عيد كاسبي نظافتچيها و شركتهاي خدماتي سكه ميشود. برعكس قديمترها كه نزديك ايام نوروز اهالي خانه آستينها را براي رفتو روب بالا ميزدند، امروز به خدمت گرفتن كارگران نظافتچي بين همه خانوادهها باب شده است. هرچند يكي از دلايل همهگير شدن استفاده از اين خدمات، شاغل بودن خانمهاي خانه است اما آنهايي هم كه به حرفه خانهداري ميپردازند براي فخرفروشي هم كه شده كارگري را حتي براي نيم روز استخدام ميكنند.
قيمت كارگران در مناطق مختلف شهر متفاوت است. نرخ نظافت منازل از چهار هزار و ٥٠٠ تومان در ساعت شروع ميشود و تا ١٢ هزار تومان در هر ساعت ممكن است متغير باشد. هزينه ناهار يا شام به هر حال يك وعده غذاي كارگر به عهده مشتري است. در اين بازار برعكس ديگر مشاغل دستمزد خانمها بيشتر است. دليل هم ظرافت و وسواسي است كه خانمها در كار نظافت دارند. گزارشها از بازار خدمات نظافت منازل نشان ميدهد استقبال از اعزام كارگران خانم بسيار بيشتر از آقايان است كه همين مساله بر قيمت هم تاثير ميگذارد.
قاليها اعلاشويي ميشود
ديگر دوره شست و شوي قالي با دستگاههاي شلاق زن گذشته است. فرشهايي كه پس از يك بار شستوشو اگرچه سفيد و براق ميشدند اما تار و پودشان چنان وا رفته و از فرم خارج ميشد كه رغبتي به ادامه استفاده از آن باقي نميماند. به همين دليل مصرفكنندگان ترجيحشان سپردن قالي به پاروبه دستاني بود كه نزديك عيد سرو كلهشان در كوچه و خيابانهاي شهر پيدا ميشد. اما تكنولوژي در اين بخش هم به مدد صنف قاليشويان آمده است. حميد محمدي، رييس اتحاديه قاليشويان در گفتوگو با «اعتماد» ميگويد: دستگاههاي شلاق زن جاي خود را به دستگاههاي فرچهاي دادهاند و با يك اعلاشويي توسط اين دستگاهها قالي را مانند روز اولش تحويل ميگيريد. او قيمت هر متر قاليشويي براي فرشهاي ماشيني را شش هزار تومان اعلام كرد كه اين نرخ براي اعلاشويي قاليها تعيين شده است.
فروشگاههاي پيادهرويي
به جز كارگراني كه روزهاي شلوغ نظافت را ميگذرانند آنهايي كه هنري و كالايي دارند براي عرضه آن در پيادهروها جايي براي خودشان قبضه ميكنند. اگر شانس با آنها يار باشد و ماموران شهرداري بساطشان را جمع نكنند؛ فرصتي براي فروش كالاهايشان پيدا ميكنند. از شير مرغ تا جان آدميزاد در پيادهروها پيدا ميشود. هر كالاي با ربط و بيربط به عيد روي پارچههاي پهن شده در خيابان در معرض ديد قرار ميگيرد تا شانسي براي فروش داشته باشند. از لباس و كيف و كفش گرفته تا لوازم آشپزخانه و كيكپزي. در اين راه باريكه شلوغ، نه جايي براي پرو هست و نه دقت در كيفيت اجناس. با قيمت كم ميخري تا يكبار استفاده كني و ادامه حيات جنس خريده شده هم بسته به شانس و اقبال خريدار متغير است.
دامي به نام حراج
نوشتههاي حراج روي مقوا در كنار بساط حراجيها مسالهاي است كه تاثير رواني مطلوبي بر خريداران ميگذارد. شاهد ادعايمان هم شلوغي خيابان بازار است كه با فريادهاي دستفروشان شلوغتر شده است. ميگويند «حراج را از دست ندهيد! ارزاني از ما خريد از شما! گران نخريد! عجيب اما واقعي و...» اما گاهي اوقات اين حراجي شامل پوشاك زمستاني ميشود كه ديگر فصل آن به آخر رسيده است. يا مربوط به اجناسي است از همان دست كالاهاي يكبار مصرف. مغازهداران فروششان تحتتاثير حضور دستفروشان است و به همين دليل خود نيز گاه ترجيح ميدهند بخشي از اجناس خود را به اين كارزار بياورند اما نه آن كالاهاي پرمخاطب و خوش جنسشان را.
سفالگران لالجين در تهران
نماي ديگري از بازار با رنگ و تمثالهاي زيبا جذابترين بخش ايام پاياني سال را به خود اختصاص ميدهد. سفالگران لالجين دست به كار ساخت سفالهايي با تمثال ميمون شدهاند تا براي تزيين سفره هفت سين و سبز كردن سبزهها استفاده شود. بعضيشان خودشان سفالهاي ساخته و پرداختهشده را به شهرها ميآورند تا با فروش بدون واسطه سود بيشتري ببرند.
ظرفهاي سفالي لعابدار هم كه در اين بازار جاي خود را دارد. براي انواع سينها كاربرد دارد و سفرهها را سنتي و رنگين ميكند. گاهي در ميان دستفروشاني كه در بازار شب عيد را قبضه كردهاند، مغازهداراني هم ديده ميشوند كه اجناس خود را مقابل مغازهشان گاهي كمتر از قيمت داخل مغازه و گاهي هم معادل آن در كف خيابان پهن ميكنند و به جمع دستفروشان نو رسيده اضافه ميشوند. بالاخره سود شبهاي نزديك به نوروز قابل چشمپوشي نيست.
هفت سين فروشي كوتاهترين شغل عيدانه
كوتاهترين عمر در بين اين شغلهاي فصلي، هفتسين فروشي است. اما در يك هفته مانده به عيد نوروز پرتقاضاترين بازار است. لگن لگن ماهي، بغلبغل سبزه، ديگ ديگ سمنو، بسته بسته سماق و سنجد و سير؛ شهر پر از هفتسين ميشود. هفتسينفروشي براي هيچ كس شغلي دايم نيست، عمر هفتسين كوتاه است و مغازهداران و دستفروشاني كه روزهاي آخر سال به مدد سينهاي هفتگانه نوروز، درآمدي فرعي پيدا ميكنند، از ماهي و سبزه گرفته تا آيينه و سنجد و حاجي فيروزهاي قد و نيمقد را جلوي چشم رهگذران پهن ميكنند تا گوشهاي از كار را گرفته باشند.
آنهايي هم كه هنري در تزيينات دارند؛ هفتسينهايي آماده و خلاقانه را به نمايش ميگذارند. كافي است يكي از اين هنرها به مذاقها خوش آيد. آنوقت است كه ديگر دستاندركاران هم آستينها را بالا زده و از آن نمونه سري سري توليد و روانه بازار ميكنند. در كنار هفتسين فروشي، فروش انواع ترقه و فشفشه هم براي برگزاري شب باستاني چهارشنبهسوري فروش يكهفتهاي بالايي دارد.
ارسال نظر