پایان خوش ۲۵ سال جستجو برای یافتن خانواده
همشهری نوشت: پسر جوان که در ۲ سالگی توسط والدینش رها شده بود ۲۵سال تمام از هر راهی که میتوانست به جست و جوی خانوادهاش پرداخت تا اینکه در آستانه نوروز توانست آنها را پیدا کند. به گزارش همشهری، سال ۷۱خادمان حرم امام رضا(ع) ۲دختر و یک پسر خردسال را که در یکی از صحنها سرگردان بودند پیدا کردند. پسربچه، دو ساله بهنظر میرسید و ۲دختر دیگر ۳و ۴ساله بودند. خادمان برای چند ساعت آنها را در بخش گمشدگان نگهداری کردند اما هیچکس دنبالشان نیامد. شواهد نشان میداد آنها خواهر و برادر هستند اما هیچکس آنها را نمیشناخت و معلوم نبود چطور گم شدهاند. درحالیکه تلاش خادمان برای یافتن والدین آنها به جایی نرسیده بود، ۳دختر و پسر خردسال به بهزیستی مشهد تحویل داده شدند تا در آنجا نگهداری شوند. آنها برای پدر و مادرشان بیقراری میکردند اما هیچکس برای پیدا کردنشان به بهزیستی مراجعه نکرد. با گذشت مدتی از این ماجرا، پسر بچه که حامد نام دارد در اختیار خانوادهای که نمیتوانستند بچه دار شوند قرار گرفت و چندماه بعد حضانت دو خواهرش به نامهای نرگس و نیلوفر نیز به خانواده دیگری سپرده شد تا پسر خردسال از ۲خواهرش جدا شود.
۲۵سال بعد
حامد در این مدت با خانواده جدیدش در یکی از شهرهای غربی کشور زندگی میکرد. او چیز زیادی از کودکی بهخاطر نداشت و فکرش را هم نمیکرد زن و شوهری که با آنها زندگی میکند پدر و مادر واقعیاش نیستند. او روزی بهطور اتفاقی در خانهشان برگهای پیدا کرد و با دیدن آن فهمید فرزندخوانده آن خانواده است و پدر و مادر واقعیاش در جای دیگری زندگی میکنند. او میدانست که ۲خواهر هم دارد. بنابر این در شرایطی که هیچ رد و نشانهای از عزیزانش نداشت تلاشهایش را برای یافتن آنها آغاز کرد.
جست و جوی مجازی
حامد که یکی از کاربران اینستاگرام است تلاش کرد از این راه خواهرانش را پیدا کند. او که نام آنها را میدانست در اینستاگرام هر کسی را که با این نامها میدید فالو میکرد. او یک به یک درباره این افراد تحقیق میکرد تا در بین آنها خواهرانش را پیدا کند. او چندهزار دختر را که هم نام خواهرانش بودند فالو کرد اما نتوانست گمشدههایش را بیابد. در این میان او با صفحهای به نام گمشدگان آشنا شد که زن خیری به نام شایلین اللهوردی آن را اداره میکرد. او از این صفحه مجازی کمک خواست و نام و مشخصات حامد در این صفحه منتشر شد. زمان زیادی طول نکشید تا اینکه پسر جوانی با حامد تماس گرفت و مدعی شد برادر اوست. حامد تا آن زمان نمیدانست که برادری هم دارد. برادرش گفت آنها در مجموع ۵فرزند هستند که پدر و مادرشان سالها قبل بهخاطر مشکلات مالی حامد، نرگس و نیلوفر را در حرم امام رضا(ع) رها کردهاند. در این سالها پدرخوانده حامد فوت شده بود. با اینکه حالا برادر و پدر و مادرش را پیدا کرده بود اما قصد نداشت مادرخواندهاش را رها کند. حامد مشتاق بود بداند خواهرانش در چه شرایطی زندگی میکنند. به همین دلیل بار دیگر از طریق صفحه گمشدگان به جست و جوی خواهرانش پرداخت تا اینکه چند روز قبل در آستانه نوروز توانست آنها را هم پیدا کند. او پی برد نرگس ازدواج کرده و نیلوفر هم با پدر و مادرخواندهاش زندگی خوبی دارد. حامد فهمید خواهرانش زندگی خوبی دارند و تمایل زیادی ندارند آرامشی که حالا در زندگیشان وجود دارد از بین برود. به همین دلیل با وجود اینکه توانسته بود بعد از ۲۵سال گمشدههایش را پیدا کند اما ترجیح داد به زندگی با مادرخواندهاش ادامه دهد.
مادرم را با دنیا عوض نمیکنم
حامد که حالا ۲۷سال دارد درباره سرگذشت عجیبش به همشهری میگوید:« وقتی ۹سال داشتم بچهها میگفتند پدر و مادر واقعیات افراد دیگری هستند. من از این حرفها ناراحت میشدم اما باور نمیکردم. فکر میکردم پدر و مادرم در زلزله کشته شدهاند. تا اینکه وقتی بزرگ شدم راز بزرگ زندگیام را فهمیدم. بعد از آن بود که برای پیدا کردن عزیزانم هر کاری که از دستم بر میآمد انجام دادم. همیشه نگران وضعیت خواهرانم بودم اما حالا که آنها را پیدا کردهام دیگر دغدغهای ندارم. حتی اگر آنها نخواهند من را ببینند.» وی ادامه میدهد:« اما اوضاع درباره پدر و مادرم فرق میکند. من همه این سالها با مادرخواندهام زندگی کردهام و دیگر حاضر نیستم که او را ترک کنم. او از سن خیلی کم من را بزرگ کرده و مادر واقعیام است و او را با دنیا عوض نمیکنم.» حامد اما توصیههای جالبی به افرادی که مثل او گمشدهای دارند میکند: «در زندگی همیشه باید امیدوار بود. با امید میشود به همهچیز رسید. فرزندخواندگی اصلا چیز بدی نیست. من خودم اگر توانایی داشته باشم حتما سعی میکنم کودکان بیسرپرست را به فرزندخواندگی قبول کنم. دوست دارم کمکی که پدر و مادرخواندهام طی ۲۵سال گذشته به من کردهاند در حق دیگران جبران کنم. این کار به انسان آرامش میدهد.»
حامد تو کوه غیرتی اگر دختر بودم آرزوم داشتن چنین داداشی بود