بزرگانی که سوژه پیامکها شدند!
پارسینه: جالبتر این که به تازگی در قالب پیامکهای دکتر شریعتی حتی از برخی متفکران و سیاستمداران دیگر نیز نام برده میشود و به نظر میرسد در صورتی که در بر همین پاشنه بچرخد، طی سالهای آینده با لیستی بلند بالا از شخصیتهای مطرحی که تبدیل به سوژه پیامک شدهاند مواجه خواهیم بود.
شاید آن زمان که سالها پیش دکتر شریعتی نوشت "نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد" هر آیندهای را برای خود تصور میکرد، جز این که سخنانش زمانی سوژه خیل انبوهی از پیامکها شود.
شما در هر سن، شغل، تحصیلات و جایگاهی که باشید بیشک حداقل چندین بار پیامکهایی با مضمون شوخی با بزرگان فکری، اجتماعی و سیاسی کشور به دستتان رسیده و حتی به طور ناخواسته وارد این حیطه شدهاید.
مروری بر یک داستان غمانگیز
پیش از این بسیاری از ما حتی آنهایی که سواد اندکی داشتند به واسطه تابلوها و قابهایی که در اماکن مختلف نصب شده بودند و جملاتی زیبا از دکتر شریعتی را در برمیگرفتند حداقل در حد چند جمله با ایشان آشنا میشدیم.
پس از گذشت مدتی، به واسطه پیشرفتهای تکنولوژیک و وارد شدن فناوری جدیدی به نام پیامک، تا مدتها جملات این استاد دانشگاه میان جامعه موبایل به دست، دست به دست میشد و تکنولوژی جدید راهی برای ترویج بیشتر افکار یک نویسنده شده بود.
اما پس از گذشت مدتی کم کم کار به جایی رسید که بسیاری از جملات نویسندگان دیگر و یا هر جمله زیبایی که بود به وی نسبت داده میشد، موضوعی که با موضعگیری علاقمندان و آنهایی که آشنایی بیشتری با تالیفات شریعتی داشتند مواجه شد و پس از مدتی کمکم شکل جدیدی به خود گرفت.
شاید در اولین دفعاتی که جملاتی به اشتباه به این نویسنده نسبت داده میشد، منتقل کنندگان این جملات در برابر انتقادات و موضوعگیریهای صورت گرفته به فرافکنی می پرداختند، اما به تدریج حجم این فرافکنیها چنان گسترش یافت که دیگر جملاتی با مضمون طنز هم به این نویسنده نسبت داده میشد و بدین ترتیب موج جدیدی در میان پیامک بازان ایجاد شد و پیامکهایی با این موضوع تبدیل به بخشی از پیامکهای جامعه شد.
در این میان شاید بتوان گفت که دکتر شریعتی قربانی این نوع شوخیهای پیامکی بود که به واسطه استقبال بخشی از جامعه 50 میلیونی موبایل به دست، تبدیل به سوژهای داغ شد و کمکم کار به جایی رسیده است که اگر نگوییم هر روز، حداقل هر هفته چندین پیامک طنز با موضوع شوخی با افکار، ایدهها و جملات او دست به دست میچرخد.
بحثی که میتواند تعمیم پیدا کند
اما ارسال این پیامکها آنقدر در جامعه ترویج پیدا کرد که پس از گذشت مدتی این موضوع حتی مورد توجه رسانهها هم قرار گرفت و خبرنگاران مسوولان مختلفی چون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را در این زمینه مورد سوال قرار دادند.
سیدمحمد حسینی نیز از لزوم برخورد با طراحان این پیامکها گفته و این گونه اعلام می کند که "اگر برای انتشار پیامکهای تخریبی علیه دکتر شریعتی گروههایی سازماندهی شدهاند باید شناسایی و دستگیر شوند."
وی که این صحبتها را بهار امسال مطرح کرده بود در ادامه این گونه گفته بود که در این خصوص ممکن است بخشی از ماجرا به شوخ طبعی مردم ما برگردد، اما گاهی به نظر میرسد این قضایا دارد جهت پیدا میکند و این موضوع به تخریب این شخصیتها و لوث کردن افکار و اندیشههای آنها منجر میشود.
حسینی در همان دوره خاطرنشان کرده بود: به هر حال لازم است که خود مردم از انتقال این پیامکها اجتناب کنند و مراقب باشند چرا که در غیر این صورت ممکن است به مقدسات و اصول اساسی ما هم تعمیم پیدا کند.
شریعتی تنها نیست
اما همان طور که وزیر ارشاد هم پیشبینی کرده بود به دنبال استقبال مردم از این نوع پیامکها، دیگر شریعتی تنها سوژه این بخش نیست و هستند چهرههای سیاسی دیگری که این روزها پا به پای او پیش میروند و پیامکهای آنها هم اگر از شریعتی بیشتر نباشد، کمتر نیست. جالبتر این که به تازگی در قالب پیامکهای دکتر شریعتی حتی از برخی متفکران و سیاستمداران دیگر نیز نام برده میشود و به نظر میرسد در صورتی که در بر همین پاشنه بچرخد، طی سالهای آینده با لیستی بلند بالا از شخصیتهای مطرحی که تبدیل به سوژه پیامک شدهاند مواجه خواهیم بود.
وقتی هیچ کس پاسخگو نیست
اما نکته جالبی که در این زمینه وجود دارد آن است که تاکنون هیچ نهاد و سازمانی تصمیم به مقابله جدی با این جریان نگرفته و حتی وزیر ارشاد هم که زمانی از لزوم پیگیری و مقابله با این جریان و فرهنگسازی در برابر آن صحبت کرده بود، بعدها اقدام جدیتری در این بخش انجام نداد و درنهایت شاید همگان منتظر ماندند تا فرد دیگری مسئولیت مقابله با این آفت را برعهده بگیرد.
و اما راهی که می توان رفت
اما همین روزها که بازار این پیامکها تا این حد گرم شده اگر به دنیای مجازی و سایتهای اینترنتی سری بزنید، در کمال تعجب خواهید دید که حجم چنین شوخیهایی به مراتب کمتر است و حداقل وقتی درباره پیامکهایی با نام این شریعتی جستوجو میکنید، بیشتر صفحاتی که به شما معرفی میشوند، جملات واقعی این نویسنده را منتشر کردهاند و نه شوخیهایی که نام او را یدک می کشند. اما این که چرا این اتفاق میافتد را شاید بتوان با نظارتی که بر روی سایتها صورت میگیرد مرتبط دانست.
اگر چه سالهاست تاکید میشود که مضمون پیامکها در کشور کنترل نمیشود و کاربران تلفن همراه به غیر از موارد خاص زیر نظر نیستند، اما با این وجود گهگاه صحبتهایی از فیلتر شدن پیامکها هم شنیده میشود.
سال گذشته همین ماههای سال بود که بحثهایی درباره فیلترینگ پیامکها در رسانههای کشور مطرح شد و این گونه اعلام شد که در یک بازه زمانی پیامهایی که حاوی واژههایی چون "نماینده مجلس"، "استانداری" و یا "تاریخ" بودند از حساسیت برخوردار بوده و شبکه تلفن همراه مانع از ارسال آنها میشده است.
اگرچه اپراتورهای تلفن همراه هیچگاه موضوع فیلتر شدن پیامکها را قبول نکردند اما در این زمینه علی اکبر اولیا - نماینده وقت مجلس شورای اسلامی - گفته بود: در ارسال پیامک نقصهایی وجود دارد که ما نمیخواهیم نام آنها را سانسور بگذاریم، اما بعضا برخی کلمات که در پیامک وجود دارد باعث میشود آن پیامک ارسال نشود.
مدتی پیش نیز این گونه شنیده میشد که در پی نوسانات بازار ارز، پیامکهایی که حاوی کلمه "دلار" بودند به مقصد نمیرسیدند.
حال اگر چه راهحلهای سلبی همواره راهکارهای ناخوشایندی محسوب میشدهاند و حتی میتوان گفت که راهکار مناسبی برای یک جامعه دموکرات نیستند، اما در شرایطی که هیچ نهادی مقابله با این جریان را در دستور کار خود نمیبیند و چهرههای نامدار کشور یکی پس از دیگری مورد شوخیهای مکرر قرار میگیرند و شان و منزلت آنها زیر سوال میرود این سوال وجود دارد که اگر حتی بهطور موقت هم شده سازمان تنظیم مقررات ارتباطات و سایر نهادهای قانونگذار میتوانند برای فروکش کردن تب ارسال این پیامکها هم که شده ارسال آنها را متوقف کنند تا شاید درغیاب فرهنگسازی این بار با توسل به جبر حرمت بزرگان مملکت محفوظ بماند؟
ارسال نظر