باران کوثری:یلدا بیشتر می خوابم!
پارسینه: مرا ببخشید که امسال مثل زهرمار تلخم. حالم خوش نیست. و از انار و هندوانه و سرخوشی خبری نیست. تنها دلخوشیام این است که امشب طولانیتر است و بیشتر میخوابم. این روزها شبها بهترند، شبهای طولانیتر بهتر ... این روزها من فقط خوابم میآید. به اندازه همه آن شبهای بیداری خوابم میآید. مرا از شبنشینی معاف کنید، امسال من می خوابم. شب یلدایتان بخیر!
«باران کوثری» در یادداشتی به مناسبت شب یلدا در روزنامه اعتماد نوشت:
حتما حکایت آن جوجه گنجشک را شنیدهاید که فکر میکرد با پاهایش آسمان را نگه داشته. من آن جوجه گنجشک بودم. از شب و خواب میترسیدم و فکر می کردم اگر چشمانم را ببندم آسمان میافتد و جهان به هم میریزد.
بیدار مینشستم منتظر صبح که همه بیدار شوند و با هم دنیا را نجات دهیم! بچه بودم و پر از توهماتی که از مغزم بزرگتر بودند و از سر کوچکم بیرون میزدند.
اما شبهای یلدا فرق می کرد. همه بیاصرار من بیدار مینشستند تا صبح. ترسی نبود از تنهایی و تاریکی و شب پر بود از شور و بیداری و حرف و انار. چه سرخوش بودم من شبهای یلدا! یادش به خیر !
اما این روزها، شبها بهترند. شبها که همه چیز آرام و ساکن و ساکت است. شبها که کسی حرفی نمیزند، چیزی نمینویسد، فیلمی نمیسازد، قلم نمیزند، تئاتر بر صحنه نمیبرد، آواز نمیخواند. شبها که خاموش و آرامند و ما همه خوابیم و فراموشکار، نه حرکتی، هیچی...
مرا ببخشید که امسال مثل زهرمار تلخم. حالم خوش نیست. و از انار و هندوانه و سرخوشی خبری نیست. تنها دلخوشیام این است که امشب طولانیتر است و بیشتر میخوابم. این روزها شبها بهترند، شبهای طولانیتر بهتر ... این روزها من فقط خوابم میآید. به اندازه همه آن شبهای بیداری خوابم میآید. مرا از شبنشینی معاف کنید، امسال من می خوابم. شب یلدایتان بخیر!
ارسال نظر