مهم ترين انگيزه قتل در ایران چیست؟
پارسینه: 90 درصد قتل با سلاح سرد در نزاع هاي خياباني روي ميدهد كه معمولا نيز طرفهاي درگير را جوانان تشكيل ميدهند و اكنون علاوهبر قتل درجرايم ديگري مانند سرقت به عنف، زورگيري و تجاوز به عنف از سلاح سرد استفاده مي شود.
سرهنگ هادي مصطفايي، معاون مبارزه با جرايم پليس آگاهي ناجا ديروز از كاهش 10 درصدي وقوع قتل در كشور طي 9 ماهه نخست امسال خبر داد و گفت: نزاع در صدر مهمترين انگيزه هاي قتل قرار دارد.
به گفته وي، نرخ وقوع قتل در كشور از هر 100 هزار نفر، 2.9 نفر است كه حدود 24 درصد از قربانيان سال جاري زن بودهاند كه اين افراد بيشتر از سوي اطرافيان خود قرباني شده اند.
به گفته مصطفايي، 12.8 درصد از نزاع ها را نزاع هاي خياباني تشكيل داده كه بقيه آنها مربوط به اختلافات ريشه اي بوده است. از اين ميان مسائل منكراتي و اخلاقي انگيزه 18 درصد قتل ها و اختلافات خانوادگي 15 درصد قتل ها را شامل مي شود و انگیزه 22 درصد از قتلها هنوز مشخص نشده است و منوط به انجام تحقیقات بیشتر است.
معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی ناجا درباره بحث نسبتهای خانوادگی بین متهم و قربانی گفت: در 9 ماهه امسال در 31 درصد از قتلها مابین قربانی و متهم نسبت فامیلی وجود داشته است که این رقم نسبت به مدت مشابه سال قبل کاهشی نشان میدهد چون در 9 ماهه سال قبل در 34 درصد از قتلها فی مابین قربانی و متهم رابطه خانوادگی وجود داشت.
قتل 1100 نفر در سال با سلاح سرد
سلاح سرد يكي از لوازم قتاله در كشور ما محسوب مي شود و سالانه 1100 نفر با چاقو، قمه، شمشير و پنجه بوكس جان خود را از دست ميدهند. اين در حالي است كه تعداد زيادي از افرادي كه به اتهام قتل در زندانها دوران حبس خود را سپري مي كنند هيچ گونه سابقه كيفري ندارند و براي نخستينبار و به اتهام قتل راهي زندان ها شده اند.
به گفته دكتر شهيدي،روانشناس و استاد دانشگاه مسائل اقتصادي ميتواند تاثير زيادي بر وقوع قتل داشته باشد. او به تهرانامروز ميگويد:«زماني كه مشكلات اقتصادي راه را بر مردم سد ميكند هم زمينه بزهكاري در جامعه زياد مي شود و هم آستانه تحمل شهروندان پايين مي آيد و در مواجهه با كوچكترين مسئلهاي بر افروخته شده و كنترل خود را از دست مي دهند.»
در دسترس بودن انواع سلاح هاي سرد و قيمت پايين آنها موضوع ديگري است كه مي توانددر افزايش قتل با سلاح سرد موثر باشد.شهيدي در اين باره ميگويد:« عملكرد نامناسب نيروهاي نظامي نيزميتواند علت ديگري بر وقوع قتل با سلاح سرد باشد؛ از سوي ديگر تمهيداتي نيز براي كاهش آسيب پذيري افراد در قبال مشكلات اجتماعي و اقتصادي آنها انديشيده نمي شود و برخوردهاي فيزيكي ناشي از اين مشكلات سبب بروز مشكلات جدي تري مي شود كه قتل يكي از آنهاست. »
به گفته اين استاد دانشگاه، در برخي مواقع افراد در موقعيتهايي قرار ميگيرند كه نميتوانند خشم و عصبانيت خود را كنترل كنند و اين عصبانيت به جرح و قتل طرف مقابل منتهي مي شود، اين در حالي است كه اگر چه به فرد عنوان قاتل اطلاق مي شود اما اين رفتار وي به علت حس خونخواري يا تربيت نادرست وي نيست،بلكه اين فرد به اين علت كه هوش هيجاني پاييني دارد قادر به شناسايي و كنترل هيجانات خود نيست و ناخودآگاه منجر به كشته شدن فرد ديگري ميشود.»
ابوالفضل ابوترابي، عضو هيات رئيسه كميسيون قضايي مجلس نيز با يادآوري اين نكته كه پنجه بوكس، قمه، زنجير، شمشير و چاقوهاي ضامندار از مصاديق سلاح سرد است،مي گويد:«تصويب و اجراي ممنوعيت حمل، نگهداري و فروش سلاح سرد در صورتي كه به تصويب برسد ميتواند عامل موثري در كاهش قتل با اين سلاحها باشد همانطور كه ممنوعیت سلاح گرم در جامعه باعث کاهش وقوع جرایم با این سلاح شد.»
به گفته وي، 90 درصد قتل با سلاح سرد در نزاع هاي خياباني روي ميدهد كه معمولا نيز طرفهاي درگير را جوانان تشكيل ميدهند و اكنون علاوهبر قتل درجرايم ديگري مانند سرقت به عنف، زورگيري و تجاوز به عنف از سلاح سرد استفاده مي شود.
قتل هايي كه ثبت نمي شود
سعيد خراطها ، جرم شناس نيز با بيان اين نكته كه بسياري از آمار قتلها ثبت نمي شود ميگويد:« برخي قتل ها ثبت نمي شود و خانواده ها به دلايلي آنها را گزارش نمي كنند؛ از سوي ديگر برخي از قتل ها مربوط به آمار مفقودي هايي است كه به قتل رسيده اند اما به اين علت كه پرونده آنها به نتيجه نرسيده در دسته قتل ها قرار نمي گيرند و جزو آمار محاسبه نمي شوند. »
به گفته وي، گسترش خشونت در جامعه مي تواند يكي از دلايل بروز قتل و بالا رفتن آمار قتل باشد. خراطها معتقد است اجراي احكام در ملأعام و برخوردهاي شديدي كه با مجرمان انجام مي شود بدون اينكه بتواند علت بروز جرم را در جامعه از بين ببرد بيشتر باعث افزايش خشونت در جامعه مي شود .
خراطها ادامه مي دهد:«خشونت غيررسمي تابع الگوپذيري از شرايط رسمي و قانوني است در عين حال نبايد ارتباط مستقيم بين قتل را با فقر، بيكاري، فاصله طبقاتي، كمبود درآمد و ناتواني خانوده در تامين معيشت فراموش كرد.»
به گفته اين جرم شناس، قتل تابع عوامل مختلفي است. فردي سرقت ميكند و درحين سرقت ضربه اي را به فرد ديگري مي زند و او را ميكشد به همين علت سرقت و شرايط اقتصادي مي تواند يكي از دلايل بروز قتل باشد يا اينكه وقتي به فرد فشار اقتصادي وارد ميشود خانواده را به طلاق ميكشد، خشونت تشديد ميشود و فشارهاي عصبي افزايش پيدا ميكند، فرد در حل مسائل ناتوان ميشود و افزايش قتل را در پيدارد. »
خراطها تاكيد مي كند:«برخي از قتلها تابع شيوع مواد مخدر صنعتي مثل شيشه است كه آمار قتل خانوادگي را هم بالا ميبرد و چون اين نوع مواد فرد را به اطرافيان مشكوك و شخص مثلا احساس ميكند همسرش خيانت كردهاست. بنابراين، بايد او را از بين ببرد. اين به معناي فروريختن نظام خانواده است كه عنصر اصلي يك جامعه را تشكيل ميدهد. افراد نسبت به هم صفآرايي ميكنند. پدر خانواده نقش اصلي خود را در خانواده از دست ميدهد. مادر نقش اصلي را ايفا نميكند و بچهها جايگاه خود را از دست ميدهند و هر كدام شاكياني هستند كه كنار هم زندگي ميكنند.»
به گفته اين جرمشناس، «بسياري از قتلهايي كه اتفاق ميافتد برنامهريزي شده نيست و اين فحاشي، عصبانيت و خشونت افسار گسيختهاست كه منجر به قتل ميشود. در بسياري موارد در قتل خانوادگي چيزي از پيش طراحي نمي شود و قتل با ابزار دمدستي انجام ميشود.اين موضوع ازتشديد نابهنجاريهاي خانوادگي حكايت ميكند. عوامل افزايش قتل چه خانوادگي و چه غيرخانوادگي حلقههاي متصل به هم هستند و نميتوان يكي را عامل اصلي دانست.»
خراطها ، نقص قوانين و اطاله دادرسي در پرونده هاي خانوادگي را از عوامل ديگري نام مي برد كه به قتل منجر مي شود. به عقيده وي،«قتل رخدادي در حوزه خشونت است اما خشونت خودش با حلقههاي مجاور يعني با مسائل جنسي، فكري، فرهنگي، اقتصادي و سياسي در ارتباط است.»
منبع:تهران امروز
ارسال نظر