زنگ خطر «کوچ اجباری مردم» از این استان ها به صدا در آمد
یک استاد جمعیت شناسی گفت: نشانهها و علایم تخریب محیط زیست و مهاجرتهای برنامهریزی نشده در کشور به طور کامل نمایان شده است اما هنوز تغییرات زیستمحیطی کشور و بحث مهاجرت و پیامدهای آن را جدی نگرفتهایم و اقدام موثری آنطور که باید به عمل نیامده است.
اطلاعات نوشت: پدیده مهاجرت در جامعه مقصد، بر شرایط زیستی تاثیر منفی گذاشته و بر منابع آب، خاک و هوا فشار وارد میکند، هر محیطی ظرفیت محدودی دارد و زمانی که سرانه جمعیتی نسبت به ظرفیتهای زیستی بالا میرود منطقه را به خطر میاندازد.
این موضوعی است که جامعه شناسان و اساتید حوزه جمعیت شناسی کشور به آن اذعان داشته و بر تاثیرات منفی موج مهاجرت یا بهتر بگوییم «کوچ اجباری مردم» از برخی استانهای جنوبی مانند خوزستان، سیستان و بلوچستان و فارس تاکید داشته و دارند.
بسیاری از کارشناسان، دلسوزان محیط زیست و اساتید دانشگاه نگران هستند که در آیندهای نهچندان دور، در اثر نگاه تشریفاتی به حوزه محیط زیست شاهد موجهای پیدرپی مهاجرت و کوچ اجباری مردم در اثر مشکلات زیست محیطی مانند خشکی تالابها و دریاچهها، ریزگردها، آلودگی هوا و بدی آب و هوا به استانهای مرکزی بویژه تهران باشیم.
برای واکاوی علمی و تخصصی دلایل شکل گیری این وضعیت و همچنین بررسی گذشته، حال و آینده، در قالب گپ و گفتی با محمود مشفق استاد جمعیت شناسی و مدیر گروه جمعیت شناسی دانشگاه علامه طباطبایی، موضوع مهاجرت مردم در اثر مشکلات زیستمحیطی مورد بحث و نقد و بررسی قرار گرفت.
محمود مشفق با بیان اینکه مهاجرت را میتوان به مهاجرتهای برنامهریزی شده و برنامهریزی نشده طبقه بندی کرد گفت: مهاجرتهای اجباری از نوع مهاجرت های برنامه ریزی نشده به حساب میآید، بر این اساس مهاجرت اجباری خود با توجه به عامل مسلط اثرگذار به ۲ زیرشاخه تقسیمبندی میشود، یک نوعی مهاجرتهای اجباری است که در اثر عوامل انسانی و اجتماعی مانند جنگ، انقلابها و ناامنیهایی اتفاق میافتد که روابط بین انسانها و شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در آن دخیل است.
*مهاجرت های اجباری مردم
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه نوع دیگر مهاجرتهایی است که باز هم اجباری است اما در اثر عوامل محیطی و طبیعی به وقوع میپیوندد، خشکسالی، گرد و غبار، ریزگردها، وقوع سیل، رانش زمین، بالا آمدن سطح آب دریاها یا خشک شدن دریاچهها از مهمترین عوامل مهاجرتهای محیطی به حساب میآید، خاطرنشان کرد: با توجه به افزایش این پدیده مقوله جدیدی تحت عنوان مهاجران یا پناهندگان محیطی در مطالعات مهاجرت جا باز کرده است، در آینده موضوع مهاجرت در اثر عوامل زیستمحیطی نهتنها کاهش پیدا نمیکند بلکه وخیمتر میشود، چرا که عوامل تخریب زای محیطزیست روز به روز بیشتر میشود.
مشفق افزود: بحث تغییرات محیطی زمانی اثرش ملموس میشود که تنها و اصلیترین منبع معیشت و درآمد مردم زمین کشاورزی و دامداری باشد، بیشتر مناطقی که در مسیر ریزگردها قرار دارند تنها منبع درآمدشان کشاورزی، دامداری و زراعت است.
وی اظهار داشت: زمانی که تنها منبع معاش افراد کشاورزی و دامداری است و زمین و محیط تخریب شده باشد هیچ گزینه دیگری جز مهاجرت پیش پای ساکنان قرار ندارد چون مهاجرت در چنین شرایطی نوعی راهبرد برای تداوم حیات است.
*نشانه هایی از مهاجرت برنامه ریزی نشده در کشور
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه محیط زیست و مهاجرت به طور متقابل به هم پیوسته هستند، نشانهها و علایم تخریب محیط زیست و مهاجرتهای برنامهریزی نشده در کشور به طور کامل نمایان است، عنوان کرد: این در حالی است که تغییرات زیستمحیطی کشور و بحث مهاجرت و پیامدهای آن را جدی نگرفتهایم، شاید در حد حرف یا رسانهها مواردی مطرح شود اما تاکنون اقدام موثری آنطور که باید به عمل نیامده است، در حال حاضر برخی مناطق با موضوعات زیست محیطی مواجه هستند که یکی از پاسخها به این وضعیت مهاجرت به مناطق خوش آب و هواتر است.
مشفق خاطرنشان کرد: زمانی که مهاجران تازه وارد به یک منطقه هجوم میآورند، باعث افزایش جمعیت خواهند شد و افزایش جمعیت خود عاملی برای تخریب محیطزیست خواهد شد، زمانی که تراکم جمعیت از حد ظرفیت تحمل محیط بالا میرود باعث عبور از آستانهها و خط قرمزهای محیط زیستی میشود یعنی در هر دو حالت محیط زیست قربانی است.
*تاثیر مهاجرت بر شرایط زیستی
مدیر گروه جمعیت شناسی دانشگاه علاوه طباطبایی گفت: مهاجرت در جامعه مقصد، بر شرایط زیستی تاثیر منفی گذاشته و بر منابع آب، خاک و هوا فشار وارد میکند، هر محیطی ظرفیت محدودی دارد و زمانی که سرانه جمعیتی نسبت به ظرفیتهای زیستی بالا میرود منطقه را به خطر میاندازد لذا جابهجاییهای بدون برنامه خود عاملی برای تخریب محیط است.
به گفته وی، زمانی که یک منطقهای دچار تخریب زیستمحیطی میشود ۳ اکوسیستم که حیات آن وابسته و هم بسته هم هستند به تدریج رو به فرسایش میگذارد البته در زمینه انسانها نقش اصلی را دارند، این سطوح شامل:
۱- اکوسیستم انسانی، تخریب نتایج دموگرافیک دارد، یعنی افرادی به تدریج مهاجرت میکنند تغییرات جمعیتی و دموگرافیکی ایجاد میکنند و موازنه جمعیت را به هم میزنند و عدهای افراد سالمند که توان مهاجرت ندارند در منطقه باقی میمانند. در حال حاضر بسیاری از روستاها ساختارشان سالمند شده و به تدریج تخلیه جمعیتی در آنها اتفاق خواهد افتاد.
۲- زیست جانوری منطقه که برای زیست انسانی هم مهم است تخریب میشود
۳- پوشش گیاهی هم تحت تاثیر قرار میگیرد. بدین معنی که پوشش سبز رفته رفته به سمت بیابانی شدن به پیش میرود.
در برخی مناطق این شرایط آغاز شده و چنانچه چارهای برای آن اندیشیده نشود روند سریعتری را هم به خود خواهد گرفت، بحث جدی و استراتژیکی است که متاسفانه ما عمقی به آن توجه نکردهایم.
*آثار زیانبار «کوچ اجباری مردم»
این استاد دانشگاه به بیان اینکه توجه نداشتن به نتایج زیانبار کاربریهای صنعتی و تکنولوژیک، پیامد نابرابری در بحث توسعه زیستمحیطی و جغرافیایی است، عنوان کرد: اگر این عوامل به تدریج اصلاح نشوند رنگ و بوی سیاسی پیدا میکنند، یعنی موضوع زیستمحیطی که میتوان در فرصت مناسب به آن پاسخ مناسب داد و آن را حل کرد، در صورت نداشتن چارهاندیشی بموقع در بلند مدت به موضوعات سیاسی تبدیل میشود، بنابراین باید توجه داشت تغییرات زیستمحیطی و پیامدهای جمعیتی به سرعت در حال وقوع است اما ما به کندی عمل میکنیم.
به باور مشفق، به طور کلی میتوان گفت حجم جابهجاییهای مهاجرتی کشور در ۳ دهه گذشته به نسبت بالا و رو به افزایش بوده، یا به عبارتی جمعیت کشور در سطح ملی متحرک تر شده است و به طور مسلم این جابهجاییها منجر به تغییراتی اساسی در الگوهای توزیع مکانی و فضایی جمعیت در سطح کشور شدهاند.
استاد جمعیت شناسی دانشگاه تاکید کرد: استانهایی که بیشتر توسعه یافتهاند به عنوان نقاط جذب مهاجران عمل کردهاند و استانهای کمتر توسعه یافته بهعنوان نقاط دفع مهاجران عمل کردهاند، قابلیت جذب و دفع مهاجرتی استانها تابع مکانیسمهای اقتصادی و جمعیتی آنها بوده است، استانهایی چون استانهای تهران، قم، اصفهان، سمنان و یزد همواره مهاجرپذیر بودهاند و استانهایی چون همدان، کردستان، لرستان، چهارمحال و بختیاری، ایلام، خوزستان، کرمان، اردبیل، سیستانوبلوچستان، کرمانشاه و آذربایجانغربی مهاجرفرست.
وی با اشاره به اینکگه ساماندهی و احیای شرایط زیست محیطی کشور باید در سطوح منطقهای، ملی و فراملی پیگیری شود، مدیران سازمان حفاظت محیط زیست باید با اولویت بندی مشکلات، موضوعات حاد زیست محیطی را در اولویت قرار دهند گفت: ضروری است با برنامه ریزیهای بلند مدت و کوتاه مدت از یک طرف برای ایجاد امید در جامعه و ماندگاری افراد در شهر و دیارشان عمل و از سوی دیگر، از طریق کنوانسیونها و معاهدات بینالمللی میتوان منابع ریزدگردها و گردغبارها را که منشاء خارجی دارند پیگیری و به بهبود اوضاع کمک کرد.
ارسال نظر