خرس کیلویی ۲۰ هزار تومان، گوزن زرد ۴۰ هزار تومان!
پارسینه: حال باید دید آیا جرایم جدید، اجرایی هم می شوند زیرا اگر جریمه صرفا برای ترساندن اعلام شود و اجرایی نشود، عملا به تعیین نرخ هماهنگ قاچاق حیوانات بیشتر شبیه خواهد شد و اثر بازدارنده ای نخواهد داشت.
از یک سو به نظر می رسد این نرخ ها احتمالا بازدارندگی لازم را در برابر تفنگ به دستان و افراد نا آگاهی که در طبیعت ایران پرسه می زنند نخواهد داشت و از دیگر سو بررسی جرایم کشورهای پیش رفته و موفق در زمینه حفظ حیات وحش نشان می دهد نرخ های ایرانی در اکثر دسته ها هیچ تناسب و حتی شباهتی هم به نرخ های جهانی ندارد.
ردیف | نام گونه | قیمت(ريال) |
1 |
یوزپلنگ |
250میلیون |
2 |
گوزن زرد |
50 میلیون |
3 |
گور خر، خرس سیاه |
60 میلیون |
4 |
پلنگ |
50 میلیون |
5 |
مرال، شوکا |
32 میلیون |
6 |
آ هو، جبیر |
20 میلیون |
7 |
روباه شنی، روباه ترکمنی، گربه پالاس، گربه شنی، شاه روباه، دو پای فیروز، فوک خزری |
30 میلیون |
8 |
خرس قهوه ای، کفتار، گرگ،کاراکال، سیاه گوش |
50 میلیون |
حیات وحش ایرانی هم قیمت گاو و گوسفند!
بد نیست بدانیم با ارقام جدیدی که به عنوان ضرر و زیان حیات وحش تعیین شده با توجه به وزن گونه های مختلف نرخ بسیای از آنها هم قیمت گاو و گوسفند و حتی کمتر از آن در نظرگرفته شده است.
به عنوان مثال وقتی وزن خرس قهوه ای حدود 250 کیلوگرم است در نظر گرفتن 5 میلیون تومان به عنوان جریمه برای کشتار آن یعنی هر کیلو خرس معادل 20 هزار تومان، پلنگ با 80 کیلو گرم وزن، کیلویی 62 هزار و 500 تومان و گوزن زرد ایرانی با 125 کیلوگرم وزن کیلویی 40 هزار تومان ارزش گذاری شده است.
بنابراین با توجه به نرخ گاو و گوسفند در قصابی که تقریبا کیلویی 20 تا ۳۰ هزار تومان به فروش می رسند، مشخص می شود هنوز موضوع حفاظت و حمایت از حیات وحش در خطر انقراض آنطور که باید برای مسئولان جا نیافتاده است.
پوست خرس دو و نیم برابر و پوست پلنگ ۶ برابر جریمه تعیین شده
آنطور که مدیر انجمن دیده بان حقوق حیوانات می گوید: در حال حاضر در بازار قاچاق پوست خرس ۱۲ میلیون تومان و پوست پلنگ ۳۰ میلیون تومان قیمت گذاری می شود در حالی که جریمه کشتن این دو جانور ۵ میلیون تومان است. فروشگاه هایی به صورت اینترنتی رسما مشغول خرید و فروش این اقلام هستند و با هیچ برخوردی هم مواجه نشده اند. گردانندگان این مجموعه ها به شکارچیانی دسترسی دارند که به راحتی سفارش کشتار حیات وحش می گیرند و با توجه به قیمت های فوق، نه تنها درآمدزا بودن شغلشان تضمین شده است، بلکه بعد از این برای اعلام قیمت محصولاتشان سند رسمی نیز خواهند داشت!
مرغ مگس ۲۰۰ هزار دلار، یوزپلنگ ایرانی فقط ۷ هزار دلار!
به گفته شهرام امیری شریفی، شهدخوارها یا مرغ های مگس سان از معروف ترین پرندگان مهاجر آمریکای شمالی هستند که جثه کوچک و وزن چند گرمی و پرواز خاصشان زبانزد است. اکثر مردم این پرندگان زیبا را را در شهرها مشاهده می کنند و با تعبیه ظروف شهد در فضای سبز آنها را جذب می کنند. این پرندگان، همانند سایر گونه های مهاجر تحت حمایت قوانین شدید حفاظتی هستند. بر طبق قانون، هرگونه شکار، صید این پرنده یا نگهداری و حمل لانه و تخم، به هر صورت جریمه ای تا ۲۰۰ هزار دلار و ثبت در سوابق فرد خاطی خواهد داشت! (۲۰۰ هزار دلار در حال حاظر به معنی بیش از ۶۰۰ میلیون تومان آن هم برای یک پرنده ۵ سانتیمتری است)
همچنین برای جلوگیری از شکار عقاب های طلایی و عقاب طاس (عقاب سر و دم سفید سمبل آمریکا)، و ساخت دست ساخته های بومیان آمریکا از پر و اجزای آنها، هیچ کس حتی مجاز به لمس جسد یا اجزای عقابی که به صورت طبیعی مرده نیست و سرپیچی از این قانون تا ۱۰۰ هزار دلار جریمه و تا یک سال حبس در بر خواهد داشت.
آیا ضرر و زیان مصوب اخذ می شود؟
او در ادامه می گوید: سالانه در کشور تعداد زیادی یوزپلنگ از دست می روند و ضرر و زیان کشتن یوزپلنگ که تا کنون ۲۰ میلیون تومان بوده ، حتی برای یک بارهم اخذ نشده است.
به گفته شهرام امیری شریفی، در آخرین مورد و در آذرماه سال جاری یک یوزپلنگ توسط سگ های گله یک چوپان از پای در آمد و هنوز خبری از جریمه این فرد اعلام نشده است.
او به پیگیری های دیده بان حقوق حیوانات در این باره اشاره می کند: در جریان پیگیری در مورد اجرا شدن یا عدم اجرای این جریمه، در مورد چوپان مورد اشاره که فردی افغانی است مشخص شد برخی از افرادی که در زمینه حفظ حیات وحش کار می کنند معتقدند با گرفتن ۲۰ میلیون تومان از چوپان بی نوا یوز زنده نمی شود پس اجرای این جریمه اهمیتی ندارد.
آنطور که شریفی می گوید: هنوز بسیاری از افراد تصور می کنند هدف از جریمه کردن شکارچیان متخلف ، زنده کردن حیوانات مرده است!
حال باید دید آیا جرایم جدید، اجرایی هم می شوند زیرا اگر جریمه صرفا برای ترساندن اعلام شود و اجرایی نشود، عملا به تعیین نرخ هماهنگ قاچاق حیوانات بیشتر شبیه خواهد شد و اثر بازدارنده ای نخواهد داشت.
ضرورت به روز رسانی ضرر و زیان اعلام شده
دبیر دیده بان حقوق حیوانات نیز با اشاره به اینکه سال گذشته با فراخوان دیده بان حقوق حیوانات فروش قریب به ۶۰۰ سمندر لرستانی مستقیما گزارش و پیگیری شد، تا جایی که نزدیک به ۵۰۰ سمندر از آدرس های مختلف ضبط شد می گوید: شاید جالب باشد بدانید که تا پارسال نرخ ضرر و زیان این سمندر ۴ هزار تومان و قیمت فروش آن در خیابان از ۱۰ تا ۳۰ هزار تومان بود. با این اوصاف می توان دریافت که احساس مورد تمسخر واقع شدن که به قاضی هنگام صدور حکم برای متخلفان تک فروش دست می داد چندان هم غیر منطقی نبود.
به اعتقاد رضا شیرازی، جریمه ۴ هزار تومانی دوزیستان شاید زمانی خیلی هم ناچیز به نظر نمی رسید ولی با توجه به تورمی که نیازی به توصیف ندارد، پس از چند سال این جریمه را به کسری از قیمت خرید و فروش قاچاق گونه مورد بحث تبدیل کرده تا جایی که آمار خرید و فروش فوق از یک جاندار در خطر انقراض فقط در ۱۵ روز و فقط در شهر تهران به شکلی است که عنوان شد.
او به جریمه عجیب ۷۲۰ هزارتومانی که تاکنون برای کشتارخرس قهوه ای در نظر گرفته می شد، اشاره می کند: این رقم در سالهای اخیر عملا از قیمت قنداق سلاح شکاری بسیار پایین تر بود و شاید به همین دلیل بود که امسال در یک ماه چندین مورد کشتار خرس گزارش شد.
حال باید دید آیا قانونگذاران برای جلوگیری از تحلیل رفتن ارقام جدید، به روز شدن آنها بر اساس تورم یا اخذ تصمیم های دوره ای (مانند جرایم راهنمایی و رانندگی) راپیش بینی کرده اند یا خیر؟
راه جلوگیری از ارتشاء چیست و آیا جرایم اعلامی مستقیما صرف حفظ حیات وحش می شود؟
وقتی میزان جرایم پرشمار از حدی فراتر می روند، اجرا و نظارت بر اجرای آنها با چالش هایی مواجه می شود. یکی از این چالش ها که همیشه بررسی می شوند، ساز و کار جلوگیری و برخورد با رشوه است. در شرایطی که محیط بانان پاک و جان بر کف ایرانی در سخت ترین شرایط آب و هوایی برای حفاظت و حراست از حیات وحش و محیط زیست در بکر ترین نقاط کشورمشغول خدمت هستند اما ماهیانه حقوقی در حدود ۴۰۰ هزار تومان دریافت می کنند به وجود خطری بالقوه پی خواهیم برد.
واضح است که بحث جرایم مربوط به افرادی است خطاکار و شکارچیان که در حیطه مسوولیت محیط بانان، عملی قابل پیگرد انجام داده اند. این افراد با جرایم سابق هم بلافاصله قبل از دستگیری دست به سلاح می بردند و لوله سلاحشان را به سمت محیط بان نشانه می رفتند و ۱۱۳ محیط بان را شهید و تعداد بیشتری را زخمی کرده اند. محیط بانانی هم به دلیل برخورد با متخلفان به زندان رفته اند. آیا از این به بعد هم می توان انتظار داشت محیط بان بتواند تفنگ به دستان خطاکار و کشتارچیان را اعمال قانون کند؟ و اگر چنین کرد، با پیشنهاد هایی چندید برابر حقوقش مواجه نخواهد شد؟
حالا در این شرایط باید دید آیا ارقام جدید اعلام شده، مستقیما صرف حفاظت از حیات وحش خواهد شد تا اثربخش باشد؟ به عنوان مثال آیا حقوق محیط بان بالا خواهد رفت یا امکانات حفاظتی بیشتر خواهد شد یا قرار است این مبالغ به صندوق دولت واریز شود وصرف یارانه کارخانه های خودروسازی شود؟!
نکته مهم تر اینکه تا کنون شکارچیان برای فرار از جرایم چندصد هزار تومانی به راحتی به محیط بانان شلیک می کردند و از این پس باید منتظر برخوردهای بیشتری بود، مگر اینکه اقتدار لازم نمایش داده شود و تمامی سلاح به دستان طبیعت رو، شناسایی و قابل دسترسی اطلاعاتی باشند.
پرندگان مهاجر میهمانان در فریدونکنار
احتمالا تا کنون گزارش های تکان دهنده از قتل عام پرندگان مهاجر را در فریدونکنار شاهد بوده اید. این کشتار به شکلی انجام می شود که از زیستگاه های اطراف فریدونکنار به مزاح به عنوان بن بست مهاجرتی پرندگان یاد می شود. در واقع شرایط به گونه ای است که پرنده های ورودی به این منطقه به دلیل وجود دامگاه ها و شلیک ها و تله های هوایی و زمینی و انواع و اقسام زنده گیری و کشتار، جان سالم به در نمی برند.
یک فعال حقوق حیوانات در این باره می گوید: با ارقام جدید، فروشندگان متخلف در بازار فروش پرندگان فریدونکنار عملا باید هر سال ضرر و زیان میلیاردی پرداخت کنند!
به گفته پیام شهابی، در این منطقه فرد شناخته شده ای رسما پرندگان بزرگ جثه مهاجر را اسیر کرده و به باغ های پرندگان می فروشد و گفته می شود با هیچ برخورد قانونی هم مواجه نیست. دامگاه داران نیز دامگاه ها را ملک شخصی می دانند و عملا اجازه ورود ماموران را نمی دهند. درحقیقت دراین املاک شخصی هر پرنده ای که به هوای غذا فرود بیاید، جان خواهد باخت و هر مزاحمی با بدترین برخوردها مواجه خواهد شد.
حالا باید دید آیا با جرایم جدید، با این مراکز نیز برخوردی خواهد شد زیرا اینگونه شکار ها موجب شده درناهای سیبری که درگذشته در فریدونکنار فرود می آمدند، در دهه گذشته عملا نابود شوند و از این گونه فقط یک عدد باقی بماند که آن هم سال گذشه از یک شلیک نافرجام جان سالم به در برد!
به هر حال با توجه به جمیع جوانب، تبدیل جرایم مختصر به جرایم فعلی، یک گام به جلو محسوب می شود. گامی که با توجه به خطرساز بودن آن برای حافظان حیات وحش، نیازمند پشتیبانی قوی و اجرای قاطعانه و بدون تخفیف و استثنا است تا شاید بتوان در سالهای آینده ، با نمایش صلابت محیط بانان در انتظار گام های قوی تر بعدی برای قطع دست متجاوزان به تنوع زیستی ایران بود.
ارسال نظر