گوناگون

چرا تیم ترامپ فاجعه ای در سیاست خارجی است؟

پارسینه: Salon در گزارشی تحت عنوان «فاجعه در سیاست خارجی» نوشت: هیچ چیز در دوران ترامپ قرار نیست بی حاشیه بماند. ترامپ تیمی چیده که نسبت به ایران حساس است. جیمز متیس وزیر دفاع ترامپ و مایک فلین مشاور امنیت ملی بخشی از این تیم هستند. متیس گفته «داعش هیچ چیزی بیش از بهانه ایران برای ادامه به رویکردهای تهاجمی اش نیست. ایران دشمن داعش نیست آنها از حضور داعش در منطقه سود برده اند. ایران ابزارهای لازم برای حمایت از گروه های مسلح عراق را در موصل در اختیار آنها قرار داده و به دولت سوریه نیزدر جبهه ها علیه داعش کمک میکند» اما این واقعیت ها بر نظر متیس تاثیری نخواهد گذاشت.

به گزارش «انتخاب»؛ فلین نیز در زمان اوباما زمانی که ریاست آژانس اطلاعات دفاعی را بر عهده داشت به دنبال مدارکی بود که نقش ایران در حمله به سفارت آمریکا در بنغازی لیبی را ثابت کند.

دلیل حساسیت بیش از حد این افراد بر روی ایران، قدرتمند شدن این کشور در غرب آسیا نسبت به سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳ است: آمریکا دو دشمن سنتی ایران یعنی طالبان در افغانستان و رژیم بعث در عراق را نابود کرده است. برای برگرداندن ایران به مرزهایش، سیاست گذاران استراتژیک آمریکا در وهله اول تلاش کردند که به دنبال متحدان این کشور در سوریه بروند و سپس در لبنان. هیچ کدام از این روش ها عمل نکرد.

در سال ۲۰۰۶ آمریکا بحرانی را حول محور برنامه هسته ای ایران ایجاد کرد که به سازمان ملل و کشورهای اروپایی تسری پیدا کرده و به ایجاد نظام تحریم ها علیه ایران انجامید. این روش نیز کارساز نبود. نظام تحریم ها در سال ۲۰۱۵ با توافق هسته ای از هم پاشید و ایران نیز با جمعیتی دو برابر نیم جمعیت عراق نمیتواند به راحتی توسط آمریکا بمباران شود. میهن پرستی در ایران بسیار عمیق است و هیچکس از حمله غرب به تهران استقبال نمی کنند.

عربستان سعودی از تهدیدات منطقه ای می ترسد و این شامل رویکردهای ایران و رویکردهای عثمانی ترکیه است. اما زمانی که منافع ترکیه و عربستان با هم تصادم کرد نظیر اتفاقی که با روی کار آمدن اخوان المسلمین در مصر افتاد سعودی ها از بازوی دیپلماتیمشان برای فشار وارد کردن بر ترک ها استفاده کردند. اما در سوریه در عوض سعودی ها و ترک ها در کنار هم کار میکنند و برای سرنگونی نظام اسد تلاش می کنند. امروز اهداف ترکیه تغییر کرده است و تنش های بین سعودی و ترکیه نیز بالا خواهد گرفت.

ایران از انقلاب اسلامی هیچ همکاری ای با غرب یا با سعودی نداشته است. پادشاه های عربستان از اینکه ایران چالش مستقیمی برای سلطنت های عربی آنها باشد می ترسند. حساسیت ها بیش از همه به تئوری های حکومتی مربوط است. کشورهای اسلامی دیگر به پادشاه علاقه ای ندارند . در این تصورات سعودی در کنار سم پراکنی های اسرائیل تعریف ایران را برای صنایع امنیتی آمریکا تغییر داده است. ایران برای آنها دیگر یک مکان جغرافیایی نیست بلکه خانه شیطان است. چنین فانتزی هایی دیگر در سیاست خارجی جایی ندارد اما این فانترزی با بی سوادی ای که این روز ها جامعه را در بر گرفته همراه شده است.

شایعات مخالف معتقد است که دولت سوریه نایب ایران برای سلطه شیعیان در این کشور است. حزب بعث با مشکلات بی شماری روبه رو است. از این گذشته گزارش هایی درمورد گذار دموگرافیک نیز به گفته منابع آمریکایی در سوریه در حال اتفاق است اما مناطقی که از آنها به عنوان نقاط گذار نام برده شده است هیچ مرز فرقه ای ندارند و بیشتر دارای مرزهای سیاسی اند. از طرفی این گروه های افراط گرای مخالف دولت سوریه اند که با ورودشان به هر روستا و شهر مناطق را از اقلیت ها پاکسازی کرده اند.

چیزی که این گزارش ها به ما نمی گوید این است که چطور قدرت ایران به واسطه تناقضات داخلی سوریه افزایش یافته است. بعد از مداخله روسیه در سوریه از مقامات ایرانی پرسیدم که چرا روسیه بود که به جنگ ورود کرد نه ایران. آنها پاسخ درستی به من ندادند اما به دو نکته جالب اشاره کردند . اول اینکه ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای بخش نظامی بزرگی برای دخالت در این سطوح ندارد. دخالت سوریه میتواند تعادل آمریکا در منطقه را به هم بریزد. دوم اینکه ورود ایران به جنگ می توانست باعث ایجاد حساسیت در اسرائیل شود. به همین دلیل قاسم سلیمانی شخصا به طور مخفیانه به روسیه رفت و از پوتین خواست روسیه برای حفاظت از سوریه وارد این کشور شود.

ورود سوریه به جنگ این شایعه را که دولت سوریه نایب ایران است به هم می زند از طرفی این کشور، کشوری با اکثریت غیر شیعه است.

ترس از جاه طلبی های ایران در منطقه ریشه توهمات عربستان است. این توهم اطلاعات خامی را برای تئوری های جامعه اطلاعاتی آمریکا و وزارت خارجه این کشور هم فراهم کرده است. این تئوری ها دقیقا همان چیزی است که متیس و فلین به آن استناد می کنند.

به طور عجولانه تیم ترامپ علی رغم تعهداتشان در برجام سعی میکنند این توافق را پاره کنند. اروپا با توجه به تحریم های روسیه دیگر نمیتواند مسیر دریافت انرژی از ایران را قطع کند. چین و روسیه دیگر هرگز با تحریم های سازمان ملل علیه ایران موافقت نخواهند کرد. آمریکا توافق هسته ای را به دلیل فشارهای اروپا و آگاهی از این واقعیت که بدون ایران هیچ راهی برای ثبات در عراق و سوریه نیست امضا کرده است. اگر تیم ترامپ توافق هسته ای را نابود کند به منزوی شدن هرچه بیشتر آمریکا خواهد انجامید.

گزینه های پیش روی تیم ترامپ در قبال ایران بسیار محدود است. آنها از سویی نمی توانند با روسیه دوست باشند و از ایران و چین بگذرند. این مشکل سیاست خارجی ترامپ است. پشتیبان های مالی اصلی ترامپ یعنی روبرت و ربکا مرسر و نخبگان اطراف او یعنی جان بولتون نمیتوانند به راحتی این واقعیت ها را تغییر دهند. آنها تا جایی که بتوانند دشمنی با ایران را تشدید خواهند کرد اما واقعیت علیه آنها خواهد بود.

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار