آیا بن سلمان دنبال انحصارگرایی دوستونی (نظامی –اقتصادی) درمنطقه است؟
پارسینه: حبیب ساسانی کارشناس ارشد مطالعات منطقه ای
عربستان بعد ازولی عهدی محمد بن سلمان باتغییراتی توام بوده است . از یکسو این تغییرات عرصه سیاست داخلی را دربرمی گرفت و از سویی دیگر وی با اعمال سیاست های داخلی پیامی را برای جامعه بین الملل ومخصوصا قدرتهای بزرگ ومنطقه ای مبنی بر تغییر رویکرد بنیادین عربستان ارسال کرده است. وی ازهمان ابتدا بامخالفان و منتقدانش با قاطعیت برخورد ودستوردستگیری برخی ازآنان را صادر نمود وبرای اینکه خودرا مصلح اقتصادی و مبارز با فساد نشان دهد دستور دستگیری مفسدان اقتصادی وحتی سرمایه دارانی که امپرطوری های رسانه ای را هم در اختیار دارند صادر نمود . برخی اعتقاد دارند که این افراد دستگیر شده چه ازسیاسیون سعودی و چه از سرمایه داران اقتصادی، از حامیان ملک فهد بوده اند که بن سلمان تمایلی به حضور آنان در مناصب قدرت سیاسی و اقتصادی ندارد.
رویکرد اصلاحی وی نیز تا جایی پیش رفت که حتی جامعه زنان که مور دحساسیت خاصی دررجوامع سنتی ومذهبی عربی نسبت به نوع رفتارهای اجتماعی آنان وجود دارد راشامل می شد (مجوزورود به ورزشگاه و یا موافقت با رانندگی آنان از این موارد است). درزمینه اقتصادی نیز ، با هزینه های سرسام آور ناشی از جنگ منطقه که در آن مشارکت داشته است مواجه بوده و همچنان ادامه دارد . بن سلمان بعد از این اقدامات اصلاحی و فرستادن سیگنال به برخی از کشورهای عربی و غیر عربی مانند اسراییل و همچنین آمریکا و انگلستان توانست نظرآنان رانسبت به فضای به وجود آمده در زمان ولیعهدی خودش مثبت نماید. درهمین راستا ،اسراییل این سیاستها و نوع نگاه عربستان و بن سلمان را مورد تایید و پذیرش قرار داده است و کشورهایی مانند انگلستان وآمریکانیز وی را مورد تعربف وتمجید قرار دادند .
از اینرو،به نظر می رسد سفرهایی که بن سلمان اخیرا به برخی از کشورهامانند مصر و بریتانیا داشته است ه منظورجلب نظر سیاستمداران و همچنین سیاسیون کشورهای عربی و قدرتهای بزرگ برای جامه عمل پوشاندن به اهداف بزرگتری دررراستای قدرتمند نمودن عربستان هم درداخل عربستان و هم در منطقه و درمجموع در منظومه قدرت منطقه ای -جهانی باشد. در همین راستا نکات ذیل ذکر می گردد:
نکته اول : از همان ابتدا، رویکرد بن سلمان در قبال اسراییل مثبت بوده و این به معنای آن است که وی دغدغه جهان اسلام مبنی بر اشغالگربودن رژیم صهیونیستی را در منطقه قبول نداشته و این رژیم را به رسمیت می شناسد .در همین راستا اولین سفر خارجی بن سلمان به مصر بوده است زیرا مصر هم به علت جایگاهش در میان کشورهای عربی اسلامی از نفوذبرخوردار است وهم السیسی رییس جمهور کنونی مصر مشکل بنیادین مشروعیت و یاعدم مشروعیت بااسراییل را نداشته و دغدغه فکری آنان به حساب نمی آید . درواقع عربستان بن سلمانی و مصر السیسی هیچکدام به دنبال مشروعیت زدایی اسراییل نیستند بلکه بالعکس درصدد مشروعیت زایی با هدف جلب قدرتهای جهانی برای حمایت ازآنان می باشند.درواقع بن سلمان به این نتیجه رسیده است بدون تعامل با قدرتهای بزرگ مانند آمریکا و برتیانیا در صحنه سیاست داخلی و منطقه ای نمی تواند قدرتمند بوده و به اهدافش دست یابد . از سویی دیگر این کشورها هم حمایتشان را از سیاستمداران منطقه ای به حمایت همه جانبه آنان از رژیم صهیونیستی پیونذ زده اند یعنی جلب حمایت این قدرتها ازکانال تاییذ مشروعیت این رژیم می گذرد. در نتیجه،بن سلمان نیز به دنبال آن است تا ستون سیاسی منطقه که همه تصمیمات منطقه ای مرتبط با منطقه و کشورهای عربی از کانال آن بگذردرا درزمان خودش تحقق بخشدیعنی تبدیل عربستان به قدرت سیاسی منطقه ای تاثیر گذار که این مساله هم بدون جلب نظر قدرتهای بزرگ برایش امکان پذیر نیست یعنی تبدیل عربستان به ژاندارم سیاسی -اقتصادی منطقه با حمایت قدرتهای بزرگ و مشروعیت بخشی به اسراییل.
نکته دوم :در سفر اخیر بن سلمان به بریتانیا مهمترین عقد قرار داد فی مابین در زمنیه خرید های تسلیحاتی بوده است . در طی چند دهه اخیرخرید های تسلیحاتی عربستان بودجه زیادی از در آمدهای نفتی این کشوررا به خود اختصاص داده است به گونه ای که درردیف ده کشور خریدار تسلیحات در جهان قرار گرفته است اما سوال این است عربستان با توجه به ساختار پادشاهی و جمعیت اندک و ویزگی های سرزمینی خاص به چه دلیل یه این حجم خرید از تسلیحات روی آورده است و چرا بن سلمان تقویت و توسعه نظامی را یکی از اهداف اصلی این کشور قرارداده است؟ در جواب به این سوال نیز باید گفت که باتوجه به قراین و اقدامات انجام شده ،بن سلمان به دنبال آن است تا ستون نظامی منطقه را به عربستان اختصاص دهد و این کشور را با خریداهای تسلیحاتی به قدرتمندترین کشور عربی اسلامی منطقه به لحاظ نظامی تبدیل نماید.
در مجموع ،اقدامات بن سلمان در حوزه های مختلف ذهن هر تحلیل گری را به این سو رهنمون می کند که وی به دنبال جامه عمل پوشاندن ژاندارمی منطقه با تقویت و انحصار گرایی دردوحوزه نظامی و اقتصادی - سیاسی باشد .واین هدفی است که وی به دنبال آن است و باید منتظر بود و دید کهآیا هم عربستان ظرفیت این هدف مهم را دارد وهم فضای منطقه ای و بین المللی به وی این اجازه را خواهد داد یا خیر؟
ارسال نظر