عواقب همدستی ترامپ با اعراب علیه ایران
پارسینه: امروز اگر چه پرزیدنت دونالد ترامپ در مورد موفقیت دیپلماتیکش با کره شمالی سخن می گوید. اما وی نتوانسته به وعده های خوش بینانه خود در منطقه خاورمیانه جامه عمل بپوشاند و دیپلماسی آمریکا در این منطقه با شکست همراه بوده است.
امیل نخله در لوبلاگ نوشت: وضعیت فعلی منطقه خاورمیانه دردوران ترامپ نسبت به روسای جمهور قبل بدتر شده است. در این دوره ما شاهد تراژی رو به افزایش جنگ یمن، عمیق تر شدن سرکوب معترضان، تشدید خشونت در نوار غزه و کرانه باختری، عدم اطمینان سیاسی در عراق، افزایش خشونت در سوریه و گسترش تهدیدات علیه حکومت هاشمی در اردن بوده ایم. اگر چه دونالد ترامپ عامل این فجایع نیست اما فقدان دیپلماسی مشخص آمریکا حاکی از سیاست ناکارامد ترامپ در خاورمیانه می باشد. بی تفاوتی وی نسبت به مردم منطقه، همکاری با دیکتاتورهای عرب به طور خاص پشتیبانی از عربستان و امارات در جنگ غیرانسانی یمن و همچنین حمایت کامل از جناح راست اسرائیل و سیاست های ضد فلسطینی او زمینه رنج و درد مردم این منطقه را فراهم کرده است.
تشدید تنش با ایران
خروج آمریکا از توافق هسته ای ایران علاوه بر این که امید و انتظارات جوانان ایرانی را در مورد مزایای برجام کاهش داد بلکه زمینه قدرت یابی گروه های تند را فراهم کرد. اگر آمریکا به تعهدات بین المللی خود عمل نمی کند چرا باید سایر کشورها از جمله نزدیک ترین متحدان واشنگتن به آن ها اعتماد کنند. تردیدهای اخیر پرزیدنت ترامپ در طول نشست G ۷ در کانادا حاکی از این دیدگاه شایع در منطقه است که آمریکا در دوران ترامپ قابل اعتماد نیست. ایران و کشورهای دیگر منطقه خاورمیانه بر این تصور هستند که دیپلماسی هسته ای ترامپ در قبال کره شمالی به عنوان تاییدی بر این مسئله است که آمریکا به جنگ با دیگر کشورهای هسته ای نمی رود. اگر این مسئله واقعیت داشته باشد ایران و سایر کشور ها به شدت تلاش خواهند کرد تا توانمندی هسته ای خود را توسعه دهند. جدا از ایران و تصمیم خروج آمریکا از برجام، امروزه بین دولت آمریکا و متحدان اروپایی اش و همچنین کانادا و مکزیک در مورد تحمیل تعرفه بر فولاد و آلومینیوم شکاف جدی روی داده است.
نویسنده معتقد است که در درجه نخست پرزیدنت ترامپ با دیکتاتورها بهتر از رهبران دموکرات تعامل دارد و در ثانی وی درصدد است تا نظم ترامپی که مبتنی بر زورگویی، هرج و مرج و عدم اطمینان است را جایگزین نظم بین المللی لیبرالی کند که بیش از نیم قرن توسط دولت های دموکراتیک به رهبری آمریکا ایجاد شده است.
پرزیدنت ترامپ پس از مراسم تحلیف وعده داد تا به رهبری جارد کوشنر مناقشه اسرائیل و فلسطین را حل و فصل کند و جیسون گرینبلات مشاور سازمان ترامپ و دیوید فریدمن سفیر آمریکا در اسرائیل با وی همکاری می کردند. اما آن ها از سوی فلسطینی ها و بیشتر اعراب به عنوان ناظران مستقل یا میانجی گر صادق در نظر گرفته نمی شدند زیرا که آن ها حقوق ملی فلسطینی ها را مورد شناسایی قرار نمی دادند. علاوه بر این آن ها از گسترش شهرک سازی اسرائیل در کرانه باختری که بر خلاف قوانین بین المللی است حمایت می کنند.
. دو خواسته اصلی جناح راست اسرائیل و افراط گرایان نئوکان ها تحت رهبری بنیامین نتانیاهو گسترش شهرک سازی و انتقال سفارت از تل آویو به اورشلیم بود که این دو سیاست توسط جارد کوشنر مورد حمایت قرار گرفته است. زمانی که وی برای انجام این کار انتخاب شد پرزیدنت ترامپ به او گفت: « اگر شما نتوانید در خاورمیانه صلح ایجاد کنید هیچ کسی دیگری هم نمی تواند»
حنان اشراوی، از اعضای کمیتهی اجرایی سازمان آزادیبخش فلسطین بر این تاکید کرد نقشی که آمریکا بیش از نیم قرن به عنوان میانجیگر بین اعراب و اسرائیل ایفا می کرد یک شبه به خاطر حرکت غیرمنتظره انتقال سفارت از بین رفت. وی همچنین گفت که واشنگتن از اقدامات نظامی اسرائیل علیه معترضان فلسطینی در مرز غزه با اسرائیل حمایت کرده است و تعداد زیادی از مردان، زنان و کودکان کشته (شهید) شدند و صدها نفر دیگر هم مجروح شده اند. جارد کوشنر گفت: « قبل از این که بین اسرائیل و کشورهای عربی خلیج فارس صلح برقرار شود باید با فلسطینی صلح کرد». درست است اما او یک کلمه در مورد رفع اشغال یا حق حاکمیت فلسطینی ها بر بخشی هایی از این سرزمین اشاره ای نکرد در حالیکه این ادعا در قطعنامه های ۲۴۲ و ۳۳۸ شورای امنیت سازمان ملل به رسمیت شناخته شده بودند. اما آن ها تا زمانی که تشکیلات خودگران فلسطین در رام الله با آمریکایی تحت برنامه تنت برای حفظ امنیت اسرائیل و همکاری ضد تروریسم تلاش می کنند هیچ نیازی برای فشار به فلسطینی ها برای ایجاد صلح ندارند
جنگ درون اعراب
بر خلاف رویکرد دولت اوباما در اجتناب از مشارکت در جنگ های ایدئولوژیک و مذهبی در اسلام، دولت ترامپ علیه ایران شیعه با اسلام سنی رادیکال همکاری میکند. تهدیدات ترامپ علیه ایران مستقیما او را حامی گروه اهل سنت قرار داده است. اما این همکاری با رژیم های سنی دارای اشکالاتی است زیرا اکثر آن ها رژیم های استبدادی هستند و آرمان های مردم خود در زمینه آزادی بیان، تشکیل مجلس، فعالیت سیاسی و مطبوعاتی را زیر پا می گذارند. اکنون در کشورهای عربستان سعودی، مصر، امارات و بحرین هزاران زندانی سیاسی حضور دارند. همچنین اخیرا شورای حقوق بشر از وضعیت وحشتناک حقوق بشری در کشورهای بحرین، عربستان و امارات و سایر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس انتقاد کرده است. اکثر این رژیم ها بدون هیچ گونه مکانیسم برای پاسخ گویی به نقض گسترده و سیستماتیک حقوق بشر دست می زنند. ترامپ به نقض حقوق بشر در این کشورها هیچ توجهی ندارد همانند دیدار اخیرش با کیم جونگ اون در سنگاپور اصلا به موضوع حقوق بشر اشاره ای نکرد.
جنگ یمن و شورای همکاری خلیج فارس
تهاجم عربستان سعودی و امارات متحده عربی به شهر مهم حدیده در یمن با رضایت واشنگتن تنها تراژدی انسانی یمن را تشدید خواهد کرد. این حمله که به عنوان « عملیات پیروزی طلایی» نامیده می شود بخش کوچکی از فاجعه ای است که عربستان سعودی در یمن ایجاد شده است. این اقدام بخشی از عملیات دامنه دار ارتش ائتلافی است که با کمک آمریکا برای بازگشت مجدد منصور هادی و سرنگونی شبه نظامیان حوثی تشکیل شده است. بمباران هوایی و دریایی به حدیده منجر به این شده که هزاران نفر خانه ها خود را ترک کنند و این امر زمینه فاجعه عظیم آوارگان را ایجاد کرده است.
حدیده یک آبراه استراتژیک بین المللی است و این مکان تحویل کمک های غذایی و بشر دوستانه به مردم یمن است. صدها و هزاران نفر از گرسنگی، تشنگی و بیماری میمیرند. چرا دولت ترامپ این حمله را متوقف نکرده است ? این خیلی احمقانه است که ما تصور کنیم با حمله به شهر بندری حدیده منجر به سرنگونی شبه نظامیان الحوثی می گردد یا ایران را برای برگزاری مذاکره تحت فشار قرار می دهد. بسیار غم انگیز است که دولت ترامپ به طور آگاهانه در کنار بربریت سعودی - اماراتی در یمن ایستاده است به خصوص در زمانی که منافع ملی و منطقه ای آمریکا تهدید نمی شود. عدم تمایل واشنگتن برای خاتمه دادن به جنگ یمن و حل و فصل مناقشه قطر می تواند منجر به فروپاشی شورای همکاری خلیج فارس گردد که در ۳۷ سال پیش برای متحد کردن رژیم های قبیله ای در خلیج فارس شکل گرفته بود. تهاجم سعودی - اماراتی در یمن و محاصره قطر اکنون باعث نگرانی عمان و کویت شده است. همانطور که شورای همکاری خلیج فارس با بحران روبرو گردیده است و شاهد صف بندی های جدیدی در خلیج فارس بین عمان، قطر، کویت، ایران و عراق از یکسو و عربستان، امارات، بحرین ، مصر و شاید اردن از سوی دیگر هستیم که این قطعا نشانه خوبی برای آمریکا نیست.
نویسنده در پایان تاکید می کند که نظم منطقه ای جدید مورد نظر پرزیدنت ترامپ که بر شاخص های حمایت از حکومت قدرتمند، بی توجهی به حقوق بشر، برتری اهل سنت بر ایران و شیعیان و تاکید بر هژمونی اسرائیل دارد ، می تواند منافع آمریکا را در ابعاد سیاسی، اقتصادی و نظامی به خطر اندازد.
ارسال نظر