اقدامات بی رحمانه ۲ شیطان درپایتخت
پارسینه: دو پسر جوان در دسیسههای جداگانه یک پیرزن و یک دختر نوجوان معلول را تحت سلطه شیطانی خود قرار دادند.
نخستین شیطان که دیروز در شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد، پدرام ۳۱ ساله بود که اسفند سال ۹۶ یک زن ۷۰ ساله به نام پریماه را آزار داده بود. رسیدگی به این پرونده به دنبال شکایت زن سالخورده آغاز شد که به پلیس آگاهی تهران رفته بود. وی گفت: شوهرم کارمند وزارت بهداشت است. اواخر سال بود و مشغله کاری شوهرم زیاد بود. به همین دلیل برای خانه تکانی شب عید از شرکت معتبری که قبلاً چند بار از آن نظافتچی گرفته بودم درخواست کارگر کردم. آن روز مرد جوان به خانهمان آمد و کارهای مربوط به نظافت را انجام داد. چند ساعت گذشته بود و وقتی از او خواستم پنجره اتاق خواب را تمیز کند، ناگهان به من حمله ور شد و مرا روی تختخواب هل داد. او بدون توجه به التماس هایم مرا آزار داد. پسر شیطان صفت حتی دستش را روی گلویم گذاشته بود و میخواست مرا خفه کند که به سختی خودم را به پنجره آشپزخانه رساندم و از همسایهها کمک خواستم. همان موقع دو نفر از همسایهها خودشان را مقابل خانهمان رساندند و پسر جوان دستگیر شد. به دنبال این شکایت پدرام بازداشت شد. پرونده وی در حال رسیدگی بود که از اتهام شروع به قتل تبرئه شد و پرونده اش به اتهام ضرب و جرح به دادگاه کیفری دو استان تهران فرستاده و به پرداخت دیه محکوم شد. این پسر دیروز به اتهام تجاوز به عنف از خود دفاع کرد.
در دادگاه
در ابتدای جلسه وکیل شاکی در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: موکلم به خاطر کهولت سن در دادگاه حاضر نشده است و من از طرف او برای پدرام حکم اعدام میخواهم. موکل من جای مادر او بود، اما این پسر بدون توجه به التماس هایش او را آزار داد. من از این که متهم از اتهام شروع به قتل تبرئه شده است متعجب هستم. او همچنین به پرداخت دیهای اندک محکوم شده است که من به این حکم اعتراض دارم و برای متهم حکم اعدام میخواهم. سپس متهم در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: به تازگی از شیراز به تهران آمده بودم و دنبال کار میگشتم تا این که در شرکت خدماتی مشغول به کار شدم. من اولین بار بود که برای نظافت به خانه زن سالخورده میرفتم. او با سر و وضعی نامناسب روبه رویم حاضر شد و با من گفتگو کرد. من، چون مجرد هستم وقتی ظاهر نامناسب او را دیدم، وسوسه شدم و او را آزار دادم. او از من خواست تا زودتر و قبل از حضور شوهرش، خانه را ترک کنم و من از او خواستم دستمزدم را به من بدهد که به اتاق رفت تا پولم را بیاورد، اما ناگهان با سر و صدا همسایهها را مطلع کرد. من او را کتک نزدم و به زور آزار ندادم. وی در حالی که اشک میریخت توبه نامهای را به قضات دادگاه ارائه داد و
گفت: من از کاری که کرده ام پشیمانم و به همین دلیل توبه کردهام و از قضات دادگاه تقاضای بخشش دارم. با پایان دفاعیات این متهم قضات وارد شور شدند تا برای وی حکم صادر کنند.
آزار دختر معلول ذهنی
دومین متهمی که دیروز در شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد، فرشید ۲۲ ساله بود که متهم است پنج ماه قبل دختر ۱۴ سالهای به نام پریسا را که از معلولیت ذهنی رنج میبرد مورد آزار قرار داده است. پریسا که به همراه پدر و مادرش به پلیس آگاهی رفته بود در تشریح جزئیات ماجرا گفت: من و خانواده ام در ورامین ساکن خانهای هستیم که در نزدیکی آن یک کارگاه قرار دارد. مدتی بود با یکی از کارگرهای افغان کارگاه به نام رضا آشنا شده بودم. او گاهی اوقات با من تماس میگرفت و با هم صحبت میکردیم. آخرین بار رضا از من خواست مقابل در خانه بروم. وقتی مقابل در خانه رفتم او دست و پایم را گرفت و مرا روی دوشش انداخت و به داخل کارگاه برد. آن جا پسر دایی رضا به نام فرشید من را آزار داد. به دنبال اظهارات این دختر پلیس وارد عمل شد و همان شب دو متهم که پسر دایی و پسرعمه هستند ردیابی و بازداشت شدند. رضا جرمش را انکار کرد و گفت: قبول دارم با دختر معلول ذهنی تلفنی صحبت میکردم، اما من او را آزار نداده ام، فرشید او را آزار داده است. وقتی پریسا ادعاهای رضا را تایید کرد، او تبرئه شد و فرشید دیروز پای میز محاکمه ایستاد. در جلسه دادگاه
پدر و مادر پریسا برای فرشید حکم اعدام خواستند. پریسا گفت: رضا کاری با من نداشت، اما فرشید مرا آزار داد که از او شکایت دارم. وقتی فرشید در جایگاه ویژه ایستاد، جرم سیاهش را انکار کرد و گفت: دختر نوجوان با رضا دوست بود و آنها با هم رابطه تلفنی داشتند. رضا او را به کارگاه آورد و آزار داد و من بی گناهم. با پایان اظهارات پسر افغان قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.
ارسال نظر