شباهت مهم تر است یا تفاوت؟
پارسینه: خیلی ها می گویند متضادها همدیگر را جذب می کنند و آن چیزی که باعث دوام رابطه می شود تفاوت آدم هاست. خیلی ها هم نظری دقیقا برعکس این را دارند و می گویند در ازدواج دو نفر باید کاملا شبیه هم باشند. کدام درست است؟ شباهت ها باعث به وجود آمدن ازدواج موفق می شود یا تفاوت ها؟
خیلیها میگویند متضادها همدیگر را جذب میکنند و آن چیزی که باعث دوام رابطه میشود تفاوت آدم هاست. خیلیها هم نظری دقیقا برعکس این را دارند و میگویند در ازدواج دو نفر باید کاملا شبیه هم باشند. کدام درست است؟ شباهتها باعث به وجود آمدن ازدواج موفق میشود یا تفاوت ها؟
قبل از پاسخ دادن به این سوال باید بپرسیم تفاوتها و شباهتها در چه موضوعاتی به چشم میآیند؟
الف) دین و مذهب: دختر و پسری که با اعتقادات دینی متفاوت ازدواج میکنند، پس از فروکش کردن احساسات پُرشور اولیه با مشکل مواجه میشوند. به عنوان مثال ازدواج یک پسر شیعه مذهب با یک دختر اهل تسنن، مشکل اختلافات دینی را در پی خواهد داشت. هر چه تعصبات دینی بیشتر باشد این درگیری بیشتر میشود.
زن و شوهری که دارای دو مذهب متفاوت اند مسلماً در چگونگی تربیت فرزندان خود با مشکلات و مسائل زیادی مواجه خواهند شد و فرزندشان هم در آموزش و تربیت دچار سردرگمی میشود. این عدم هماهنگی در فرایض و مراسم دینی میتواند زمینهای برای ناسازگاری خانوادگی باشد.
ب) آداب و رسوم: در جوامع مختلف آداب و رسوم متفاوتی رایج است و گاه عقاید یک جامعه با عقاید جامعه دیگر در تضاد میباشد. این موضوع به خصوص در مسئله ازدواج قابل توجه است. آداب و رسوم دِه با شهر، اصناف و طبقات اجتماعی مختلف با یکدیگرمتفاوت است. خانوادههایی که از فرهنگ غرب تقلید میکنند با خانوادههای سنتی نمیجوشند. پس باید در این زمینه نیزدقت لازم انجام شود.
ج) لباس پوشیدن و آراستن ظاهر: هر فردی تفکرات، اعتقادات و باورهای مخصوص به خودرا دارد که نمودهایی از این طرز تفکر در چگونگی نوع پوشش و آرایش ظاهری هر فرد نمایان میشود. برخی از جوانان ممکن است از لباسهای مُد روز استفاده نمایند. از این رو پسر و دختری که میخواهند با هم ازدواج کنند، حتی الامکان نباید طرز لباس پوشیدن و آرایش ظاهری آنها با هم متفاوت باشد.
د) سنتهای خانوادگی: در اینجا صحبت از رسم و رسوم خانوادهها نیست. درباره نظام حاکم بر یک خانواده صحبت میکنیم. دربعضی از خانواده ها، مرد محوریت دارد و فرزندان پسر بعد از مرد خانواده در اولویت قرار دارند. در واقع نظام مردسالاری و پدرسالاری حاکم است. در برخی دیگر مادر سالاری و زن سالاری به چشم میخورد و در برخی خانوادهها فرزند سالاری. بسیار مهم است که شما و همسرتان از نظر نظام حاکم بر خانواده شبیه یکدیگر باشید تا در توزیع قدرت و مسئولیتها با یکدیگر به تفاهم برسید.
ه) دغدغههای فردی: فکر کنید یکی از شما دغدغه تان ادامه تحصیل و خارج از کشور رفتن است و دیگری، دغدغه اش برگشتن به شهر زادگاهش و خدمت در روستاهای آن. یا این که یکی از شما تمایل به ورزش داشته باشید و بخواهید به عنوان یک ورزشکار حرفهای زندگی تان را بگذرانید و دیگری خواستار یک زندگی آرام و کم حاشیه و کم دغدغه. در این صورت شما رویکردهای مشترکی به زندگی ندارید و زیر یک سقف رفتن تان به معنی اختلافهای شدید و دلخوریهای بسیار خواهد بود.
و) عوامل جسمانی و ژنتیکی: با این که زیبایی ظاهری ممکن است دوام نداشته باشد و خیلی زود جای خود را به وضع جدیدی بدهد، دو نفری که میخواهند یک عمر با هم زندگی کنند، باید از قیافه یکدیگر خوششان بیاید. بعضی از دختران و پسران شیفته ظاهر میشوند و سایر عوامل را نادیده میگیرند. عدهای از پسران که خود دارای قیافه زیبایی نیستند، توجه خاص به دختران زیبا دارند.
عکس این حالت نیز ممکن است. البته زیبایی و زشتی قراردادی است و از دیدگاههای مختلف فرق میکند، ولی آنچه مطلوب جامعه است معمولاً به صورت مُد مطرح میشود. علاوه بر این، مسئله ژنتیک از نظر داشتن فرزندان سالم و باهوش از اهمیت بسیاری برخوردار است. بعضی از مردان کوتاه قد، زنان بلند قد را انتخاب مینمایند تا فرزندان آنان کوتاه قد نشوند و گاهی عکس این مسئله نیز صادق است. از طرف دیگر ازدواجهای فامیلی که در آنها احتمال تولد بچههای معلول و ناسالم و یا کودن و عقب مانده ذهنی زیادتر است، مسئلهای است که باید با انجام آزمایشهای لازم و قبل از ازدواج مورد توجه قرار گیرد.
سن ازدواج در شرایط جغرافیایی و اقلیمیِ مختلف متفاوت است. معمولاً در مناطق گرم، سن بلوغ و ازدواج پائینتر و در مناطق سرد و کوهستانی بالاتر است. مهم نیست که در چه سنی فرد، بالغ میشود. مهم این است که دختر و پسر به بلوغ فکری، عاطفی و روحی لازم برای ازدواج رسیده باشند و بتوانند مسئولیت زندگی مشترک را بپذیرند.
اختلاف سن دختر و پسر با در نظر گرفتن موقعیت جغرافیایی و عوامل فرهنگی متفاوت است. گاه تفاوت سن تا ۱۰ سال هم مشکلی ایجاد نمیکند. ولی باید بین سن زوجین تناسب منطقی و معمولی وجود داشته باشد.
ز) نقش زناشویی: اگر چه زناشویی تنها قسمتی از یک زندگی خانوادگی موفق است، ولی نقش و تأثیر مهمی در موفقیت و یا عدم موفقیت آن دارد. به دور از تعصبات باید گفت که ارضاء نشدن در امور زناشویی ممکن است سبب بسیاری از اختلافات، عدم احساس امنیت، احساس محرومیت ها، ناکامیها و ... شود. زن و شوهرهایی که به علل مختلف مانند نداشتن اطلاعات کافی، تعصبات، ترس ها، انحرافات و… در این زمینه قادر به ارضاء یکدیگر نیستند، زندگی مشترک شان با مشکل مواجه میشود.
ر) تفاوت، تشابه یا تناسب: وقتی از تفاوت یا تشابه حرف میزنیم، منظورمان دقیقا منطبق بودن بر همدیگر یا تضاد نیست. چیزی که در زندگی مشترک همیشه اهمیت دارد، تناسب در هر کدام از این موضوعات است. شما نمیتوانید با فردی که دقیقا نقطه مقابل شما است زندگی موفق و شادی داشته باشید. مطمئن باشید تفاوتها حتی اگر در ابتدا جالب و متنوع به نظر برسند، بعد از مدتی کم کم تبدیل به معضل اصلی زندگی شما خواهند شد. شما انرژی زیادی را باید صرف کنید تا با همسرتان به توافق برسید و این یعنی یک زندگی سخت و بدقلق که به راحتی پیش نمیرود و درباره هر مساله ریز و درشت آن نیاز به بحث و گاهی جنگ و جدل است.
در مقابل، تناسب داشتن به معنی تشابه نسبی است. یعنی اگر شما طرفدار یک عقیده خاص هستید، همسرتان هم کم و بیش با آن عقیده موافق باشد حتی اگر در شکل عمل به آن کمی با هم تفاوت داشته باشید؛ بنابراین اگر خواهان زندگی موفق و پایدار هستید، علاوه بر تشابه شخصیتی و خانوادگی، به تشابه و تناسب در موارد بالا دقت بیشتری داشته باشید.
منبع: آکاایران داتکام
قبل از پاسخ دادن به این سوال باید بپرسیم تفاوتها و شباهتها در چه موضوعاتی به چشم میآیند؟
الف) دین و مذهب: دختر و پسری که با اعتقادات دینی متفاوت ازدواج میکنند، پس از فروکش کردن احساسات پُرشور اولیه با مشکل مواجه میشوند. به عنوان مثال ازدواج یک پسر شیعه مذهب با یک دختر اهل تسنن، مشکل اختلافات دینی را در پی خواهد داشت. هر چه تعصبات دینی بیشتر باشد این درگیری بیشتر میشود.
زن و شوهری که دارای دو مذهب متفاوت اند مسلماً در چگونگی تربیت فرزندان خود با مشکلات و مسائل زیادی مواجه خواهند شد و فرزندشان هم در آموزش و تربیت دچار سردرگمی میشود. این عدم هماهنگی در فرایض و مراسم دینی میتواند زمینهای برای ناسازگاری خانوادگی باشد.
ب) آداب و رسوم: در جوامع مختلف آداب و رسوم متفاوتی رایج است و گاه عقاید یک جامعه با عقاید جامعه دیگر در تضاد میباشد. این موضوع به خصوص در مسئله ازدواج قابل توجه است. آداب و رسوم دِه با شهر، اصناف و طبقات اجتماعی مختلف با یکدیگرمتفاوت است. خانوادههایی که از فرهنگ غرب تقلید میکنند با خانوادههای سنتی نمیجوشند. پس باید در این زمینه نیزدقت لازم انجام شود.
ج) لباس پوشیدن و آراستن ظاهر: هر فردی تفکرات، اعتقادات و باورهای مخصوص به خودرا دارد که نمودهایی از این طرز تفکر در چگونگی نوع پوشش و آرایش ظاهری هر فرد نمایان میشود. برخی از جوانان ممکن است از لباسهای مُد روز استفاده نمایند. از این رو پسر و دختری که میخواهند با هم ازدواج کنند، حتی الامکان نباید طرز لباس پوشیدن و آرایش ظاهری آنها با هم متفاوت باشد.
د) سنتهای خانوادگی: در اینجا صحبت از رسم و رسوم خانوادهها نیست. درباره نظام حاکم بر یک خانواده صحبت میکنیم. دربعضی از خانواده ها، مرد محوریت دارد و فرزندان پسر بعد از مرد خانواده در اولویت قرار دارند. در واقع نظام مردسالاری و پدرسالاری حاکم است. در برخی دیگر مادر سالاری و زن سالاری به چشم میخورد و در برخی خانوادهها فرزند سالاری. بسیار مهم است که شما و همسرتان از نظر نظام حاکم بر خانواده شبیه یکدیگر باشید تا در توزیع قدرت و مسئولیتها با یکدیگر به تفاهم برسید.
ه) دغدغههای فردی: فکر کنید یکی از شما دغدغه تان ادامه تحصیل و خارج از کشور رفتن است و دیگری، دغدغه اش برگشتن به شهر زادگاهش و خدمت در روستاهای آن. یا این که یکی از شما تمایل به ورزش داشته باشید و بخواهید به عنوان یک ورزشکار حرفهای زندگی تان را بگذرانید و دیگری خواستار یک زندگی آرام و کم حاشیه و کم دغدغه. در این صورت شما رویکردهای مشترکی به زندگی ندارید و زیر یک سقف رفتن تان به معنی اختلافهای شدید و دلخوریهای بسیار خواهد بود.
و) عوامل جسمانی و ژنتیکی: با این که زیبایی ظاهری ممکن است دوام نداشته باشد و خیلی زود جای خود را به وضع جدیدی بدهد، دو نفری که میخواهند یک عمر با هم زندگی کنند، باید از قیافه یکدیگر خوششان بیاید. بعضی از دختران و پسران شیفته ظاهر میشوند و سایر عوامل را نادیده میگیرند. عدهای از پسران که خود دارای قیافه زیبایی نیستند، توجه خاص به دختران زیبا دارند.
عکس این حالت نیز ممکن است. البته زیبایی و زشتی قراردادی است و از دیدگاههای مختلف فرق میکند، ولی آنچه مطلوب جامعه است معمولاً به صورت مُد مطرح میشود. علاوه بر این، مسئله ژنتیک از نظر داشتن فرزندان سالم و باهوش از اهمیت بسیاری برخوردار است. بعضی از مردان کوتاه قد، زنان بلند قد را انتخاب مینمایند تا فرزندان آنان کوتاه قد نشوند و گاهی عکس این مسئله نیز صادق است. از طرف دیگر ازدواجهای فامیلی که در آنها احتمال تولد بچههای معلول و ناسالم و یا کودن و عقب مانده ذهنی زیادتر است، مسئلهای است که باید با انجام آزمایشهای لازم و قبل از ازدواج مورد توجه قرار گیرد.
سن ازدواج در شرایط جغرافیایی و اقلیمیِ مختلف متفاوت است. معمولاً در مناطق گرم، سن بلوغ و ازدواج پائینتر و در مناطق سرد و کوهستانی بالاتر است. مهم نیست که در چه سنی فرد، بالغ میشود. مهم این است که دختر و پسر به بلوغ فکری، عاطفی و روحی لازم برای ازدواج رسیده باشند و بتوانند مسئولیت زندگی مشترک را بپذیرند.
اختلاف سن دختر و پسر با در نظر گرفتن موقعیت جغرافیایی و عوامل فرهنگی متفاوت است. گاه تفاوت سن تا ۱۰ سال هم مشکلی ایجاد نمیکند. ولی باید بین سن زوجین تناسب منطقی و معمولی وجود داشته باشد.
ز) نقش زناشویی: اگر چه زناشویی تنها قسمتی از یک زندگی خانوادگی موفق است، ولی نقش و تأثیر مهمی در موفقیت و یا عدم موفقیت آن دارد. به دور از تعصبات باید گفت که ارضاء نشدن در امور زناشویی ممکن است سبب بسیاری از اختلافات، عدم احساس امنیت، احساس محرومیت ها، ناکامیها و ... شود. زن و شوهرهایی که به علل مختلف مانند نداشتن اطلاعات کافی، تعصبات، ترس ها، انحرافات و… در این زمینه قادر به ارضاء یکدیگر نیستند، زندگی مشترک شان با مشکل مواجه میشود.
ر) تفاوت، تشابه یا تناسب: وقتی از تفاوت یا تشابه حرف میزنیم، منظورمان دقیقا منطبق بودن بر همدیگر یا تضاد نیست. چیزی که در زندگی مشترک همیشه اهمیت دارد، تناسب در هر کدام از این موضوعات است. شما نمیتوانید با فردی که دقیقا نقطه مقابل شما است زندگی موفق و شادی داشته باشید. مطمئن باشید تفاوتها حتی اگر در ابتدا جالب و متنوع به نظر برسند، بعد از مدتی کم کم تبدیل به معضل اصلی زندگی شما خواهند شد. شما انرژی زیادی را باید صرف کنید تا با همسرتان به توافق برسید و این یعنی یک زندگی سخت و بدقلق که به راحتی پیش نمیرود و درباره هر مساله ریز و درشت آن نیاز به بحث و گاهی جنگ و جدل است.
در مقابل، تناسب داشتن به معنی تشابه نسبی است. یعنی اگر شما طرفدار یک عقیده خاص هستید، همسرتان هم کم و بیش با آن عقیده موافق باشد حتی اگر در شکل عمل به آن کمی با هم تفاوت داشته باشید؛ بنابراین اگر خواهان زندگی موفق و پایدار هستید، علاوه بر تشابه شخصیتی و خانوادگی، به تشابه و تناسب در موارد بالا دقت بیشتری داشته باشید.
منبع: آکاایران داتکام
ارسال نظر