تأثیر خورد و خوراک بر خلقوخو
پارسینه: مس برای تشکیل بافت عصبی ضروری است. اختلال در متابولیسم مس در دوران جنینی موجب سقطجنین، تأخیر رشد قابلتوجه و نیز آسیب بافت عصبی –مغزی میشود.
البته دریافت مس دوران طلایی و حساسی دارد که همان دوران نوزادی و بهویژه سال نخست بعد از تولد را شامل میشود.
عناصر و مواد معدنی بخشی از برنامه غذایی روزانه ما هستند. این ترکیبات علاوه بر ساختار بدن (نظیر اسکلت و دندانها) در ترکیبات ضروری (نظیر آهن در خون، ید در تیروئید و یا عملکرد بسیاری از آنزیمها) نقش دارند. به همین دلیل این ترکیبات علاوه بر نقش محافظتی، در تولید ترکیبات ضروری بدن و عملکرد سلولهای عصبی تأثیرگذار خواهند بود؛ لذا در این مقاله به توصیف نقش مواد معدنی در سیستم مغز و اعصاب میپردازیم.
کلسیم
عناصر و مواد معدنی بخشی از برنامه غذایی روزانه ما هستند. این ترکیبات علاوه بر ساختار بدن (نظیر اسکلت و دندانها) در ترکیبات ضروری (نظیر آهن در خون، ید در تیروئید و یا عملکرد بسیاری از آنزیمها) نقش دارند. به همین دلیل این ترکیبات علاوه بر نقش محافظتی، در تولید ترکیبات ضروری بدن و عملکرد سلولهای عصبی تأثیرگذار خواهند بود؛ لذا در این مقاله به توصیف نقش مواد معدنی در سیستم مغز و اعصاب میپردازیم.
کلسیم
کلسیم اصلیترین ماده معدنی در بدن انسان بوده و بهتنهایی نیمی از کل املاح و مواد معدنی درون بدن انسان را به خود اختصاص میدهد. نخستین بار در مطالعه بر روی افراد مبتلابه اختلالات غده پاراتیروئید، برخی مشکلات اساسی در رفتار و احساسات و عواطف آنان مشاهده شد.
امروزه ما میدانیم که این ماده معدنی در ترشح ترکیبات موسوم به ناقلین عصبی در بین سلولهای عصبی نقش دارد و در کمبود آن، با بروز اختلال در آزادسازی این ترکیبات، انتقال پیام عصبی دچار اختلال خواهد شد. علاوه بر این، یافتههای اخیر گواه آن است که غلظت کلسیم در سلولهای خونی افراد مبتلابه افسردگی بهطور قابلتوجهی کمتر از افراد سالم است. به همین دلیل مطالعات در زمینه ارتباط و نقش کلسیم بر رفتار و خلقوخوی ما افزایش بیشتری داشته است. البته نباید فراموش کرد که متابولیسم کلسیم ارتباط تنگاتنگی با برخی مواد مغذی بهویژه غلظت ویتامین D. در بدن دارد و امروزه متأسفانه غلظت ویتامین D. در بسیاری از افراد جامعه کمتر از میزان مورد انتظار است.
آهن
در سراسر دنیا، کمبود آهن شایعترین کمبود مواد مغذی محسوب شده و مطالعات بسیاری به بررسی اثرات کمبود آن پرداختهاند. مهمترین نگرانی در مورد کمبود آهن آن است که کمبود آن اثراتی بلندمدت و غیرقابلبازگشت در بدن فرد دارد که این موضوع در مطالعات مختلف تأییدشده است.
امروزه میدانیم که ساخت پوشش سلولهای عصبی (میلین) از اسیدهای چرب و کلسترول، یک فرآیند وابسته به آهن است؛ بنابراین تأثیر کمبود آن در بافت عصبی غیرقابلجبران خواهد بود.
بهتازگی یک مطالعه بسیار معتبر نشان داده است که کمخونی در زنان باردار با افزایش خطر بروز افسردگی پس از زایمان مرتبط میباشد. مطالعهای دیگر نشان داد که کمبود آهن در بارداری بهویژه در سهماهه سوم بارداری با بروز عوارض جانبی بر رشد و تمایز بافت عصبی نوزاد همراه است. همچنین وضعیت آهن بدن مادران باردار با رفتار، ادراک و میزان موفقیت تحصیلی حتی در مقاطع دانشگاهی کودکان آنها مرتبط شناختهشده است.
البته اطلاعات ما در خصوص فرآیند و نحوه تأثیر کمبود آهنبر تمایز و رشد بافت عصبی و یا شاخصهای رفتاری و برون داد بافت عصبی اندک است. همچنین تأثیری از آهن بر توسعه و تکمیل توانایی حرکتی انسان گزارش نشده است.
در یک مطالعه بر روی بیماران شیزوفرنی و در مطالعه دیگر بر روی بیماران افسرده، نتایج گواه کمبود غلظت آهن، ترانس فرین و دیگر شاخصهای مرتبط با آهن در بدن این افراد بود.
کروم
نخستین بار سال ۱۹۹۹ یک بیمار تحت درمان با داروی سرترالین کاهش قابلتوجه علائم افسردگی را با دریافت مکمل کروم گزارش کرد. پسازآن مطالعات مختلفی به بررسی نقش این ماده مغذی در بهبود علائم افسردگی در افراد پرداختند. در یک مطالعه مصرف روزانه ۶۰۰ میکروگرم عنصر کروم موجب کاهش ۶۶ درصدی امتیاز شاخص افسردگی Hamilton شد.
منیزیم
عنصر منیزیم که منبع غذایی آن اغلب سبزیهای برگ سبز هستند نیز در آرامش ذهنی و خلقوخو تأثیرگذار است. مطالعات مختلفی نشانگر تأثیر دریافت منیزیم در بهبود علائم بهویژه در بیماران دوقطبی و بیماران افسرده میباشند.
ید
ید عنصری که در هورمونهای غده تیروئید به کار میرود، نقشی ویژه در تشکیل بافت عصبی دارد. بهگونهای که بروز کمکاری تیروئید در دوران بارداری، موجب بروز بیماری شدیدی به نام کرتینیسم در نوزاد خواهد شد که با اختلال قابلتوجه و غیرقابلجبران در تشکیل بافت عصبی و مغزی نوزاد همراه است. البته بروز کمکاری تیروئید در سنین بالا نیز با اختلالات خلقوخو در افراد مرتبط بوده و ممکن است به بروز علائمی شبیه به افسردگی خفیف منجر گردد.
علاوه بر این، پرکاری تیروئید نیز با تندخویی، عصبیت زیاد و علائم پرخاشگری همراه بوده و با درمان مناسب اغلب این علائم به حد اعتدال بازمیگردد.
روی
نخستین بار مشخص شد که تجویز داروهای سیتالوپرام و ایمی پرامین و یا حتی شوک الکتریکی موجب افزایش غلظت روی در بخش هیپوکامپ مغز میشود. این امر موجب ارائه این فرضیه شد که ممکن است عنصر روی در کارکرد عصبی نقش داشته باشد. علاوه بر این در مطالعات سالهای پایانی قرن گذشته مشخص شد که غلظت عنصر روی در بیماران افسرده کمتر از میزان مورد انتظار است. به همین دلیل امروزه تجویز عنصر روی بهعنوان بخشی از مراحل درمانی برای افسردگی مقاوم موردپذیرش قرارگرفته است. البته این موضوع چندان از ذهن دور نیست. زیرا سالهاست که متخصصین تغذیه ابراز میدارند که علائم روانشناختی از نخستین علائم و تظاهرات کمبود عنصر روی است. در یک مطالعه مشخص شد که در مقایسه با افراد آرام و متین، در خون افراد باسابقه درگیری لفظی و یا حتی فیزیکی نسبت عنصر مس به عنصر روی به میزان قابلتوجهی بیشتر است. درواقع کمبود عنصر روی در این افراد موجب تشدید پرخاشگری و عصبانیت در آنان میگردد. در اینجا لازم به ذکر است که مطالعات متعددی بر ارتباط بین کمبود عنصر روی با علائم بیش فعالی و عدم تمرکز در افراد بهویژه کودکان اشاره داشتهاند. همچنین امروزه میدانیم کمبود عنصر روی با بروز بیماری آلزایمر (فراموشی در سنین بالا) مرتبط است.
منبع:زندگی آنلاین
ارسال نظر