زندگی سیاه و سفید بانوی مکانیک یزدی + عکس
پارسینه: همسرم گچ کار و شغل سفیدی دارد، من مکانیک هستم و شغلم سیاه و روغنی است؛ زندگی زیبای ما سیاه و سفید و حالمان خوب و عاشقانه است.
همسرم گچ کار و شغل سفیدی دارد، من مکانیک هستم و شغلم سیاه و روغنی است؛ زندگی زیبای ما سیاه و سفید و حالمان خوب و عاشقانه است.
درب موتور ماشین را بالا میزند و با صدایی زنانه از من در مورد مشکل آن سئوال میکند، ولی من هنوز در حال حلاجی این موضوع در ذهنم هستم که چگونه یک خانم که معمولاً باید در مشاغلی مانند منشیگری، فروشندگی، کارمند دفتری یا نهایتاً و خیلی سختگیرانه راننده باشد، در شغل سخت و مردانهی مکانیکی فعالیت میکند.
حس کنجکاوی ناشی از شغل خبرنگاریام نمیگذارد خیلی راحت از کنار این موضوع بگذرم برای همین هم از او در مورد دلیل انتخاب این شغل میپرسم و او میگوید: من از پنج سالگی آروزی مکانیک شدن را داشتم و سعی میکردم با تعمیر دوچرخه دوستانم، خودم را به عنوان یک مکانیک ماهر به اطرافیان ثابت کنم.
«رضیه رئیسی» دانشجوی ۲۹ سالهی رشته علوم تربیتی دانشگاه پیام نور یزد با بیان این که چندین سال علاقه شدید به مکانیکی داشتم، ولی به دلیل مخالفت همسرم در حال فراموش کردن این آروزیم بودم، اضافه میکند: همه میگفتند که شغل مکانیکی برای یک زن، شغلی سنگین و محال است، ولی من همچنان روی نظر خودم پافشاری کردم و همیشه اعتقاد داشتم که هیچ کاری برای انسان، محال نیست.
وی فعالیتهای سخت و فتح قلههای دستنیافتنی را از جمله ویژگیهای شخصیتی و رفتاری خود ذکر میکند و میگوید: به نظر من رسیدن به اهداف بلند فقط نیازمند تلاش مستمر و صرف فعل خواستن است.
این بانوی مکانیک یزدی در ادامه به سختی تامین خرج و مخارج سنگین زندگیهای امروزی اشاره و اظهار میکند: خوشبختانه فارغ از همهی سختیهای شغل خودم و همسرم، زندگی خوش و عاشقانهای با او و پسر هفت سالهمان داریم.
رئیسی همراهی و درک متقابل را یکی از مهمترین دلایل خوشبختیشان عنوان میکند و میگوید: شغل همسرم، گچ کاری است و من مکانیک، شغل خانوادهی ما در واقع سیاه و سفید است و وقتی ظهر هر دوی ما به خانه بازمیگردیم، او سفید و گچی و من سیاه و روغنی هستم.
وی سیاه و سفیدی شغل خود و همسرش را بهانهای برای خندیدن و دلخوشی جالبی برای فرزندش میداند و مفتخر است که دوشادوش شریک زندگیاش، کار میکند.
«رضیه» که آخرین فرزند خانواده بعد از یک برادر و دو خواهر است، در مورد نظر پدر و مادرش نسبت به شغلش هم میگوید: مادرم با مکانیک شدن من، مخالف و هنوز هم در این مورد شوکه است، ولی پدرم مرا برای رسیدن به این آرزویم از ابتدا حمایت کرده و اولین کسی بود که بعد از شنیدن خبر مکانیک شدنم نیز به من افتخار کرد.
این بانوی سختکوش یزدی، امدادگری را از دیگر سلایق و سوابق کاری خود برمیشمارد و بیان میکند: قصد دارم بعد از فارغالتحصیلی از دانشگاه در کنار شغل معلمی، مکانیکی را تا موفقیت نهایی در این حرفه ادامه دهم.
وی که سختیهای شغل مکانیکی را برای خود آسان کرده، در این خصوص اعتقاد دارد که تعمیر یک خودرو با نواقص فنی مختلف، یکی از دلنشینترین و جذابترین کارهای دنیاست.
رئیسی در پایان نیز میگوید: خودروهای مختلفی را تعمیر کردم، ولی به نظرم سختترین کار در مکانیکی، باز و بسته کردن گیربکس خودروهاست.
درب موتور ماشین را بالا میزند و با صدایی زنانه از من در مورد مشکل آن سئوال میکند، ولی من هنوز در حال حلاجی این موضوع در ذهنم هستم که چگونه یک خانم که معمولاً باید در مشاغلی مانند منشیگری، فروشندگی، کارمند دفتری یا نهایتاً و خیلی سختگیرانه راننده باشد، در شغل سخت و مردانهی مکانیکی فعالیت میکند.
حس کنجکاوی ناشی از شغل خبرنگاریام نمیگذارد خیلی راحت از کنار این موضوع بگذرم برای همین هم از او در مورد دلیل انتخاب این شغل میپرسم و او میگوید: من از پنج سالگی آروزی مکانیک شدن را داشتم و سعی میکردم با تعمیر دوچرخه دوستانم، خودم را به عنوان یک مکانیک ماهر به اطرافیان ثابت کنم.
«رضیه رئیسی» دانشجوی ۲۹ سالهی رشته علوم تربیتی دانشگاه پیام نور یزد با بیان این که چندین سال علاقه شدید به مکانیکی داشتم، ولی به دلیل مخالفت همسرم در حال فراموش کردن این آروزیم بودم، اضافه میکند: همه میگفتند که شغل مکانیکی برای یک زن، شغلی سنگین و محال است، ولی من همچنان روی نظر خودم پافشاری کردم و همیشه اعتقاد داشتم که هیچ کاری برای انسان، محال نیست.
وی فعالیتهای سخت و فتح قلههای دستنیافتنی را از جمله ویژگیهای شخصیتی و رفتاری خود ذکر میکند و میگوید: به نظر من رسیدن به اهداف بلند فقط نیازمند تلاش مستمر و صرف فعل خواستن است.
این بانوی مکانیک یزدی در ادامه به سختی تامین خرج و مخارج سنگین زندگیهای امروزی اشاره و اظهار میکند: خوشبختانه فارغ از همهی سختیهای شغل خودم و همسرم، زندگی خوش و عاشقانهای با او و پسر هفت سالهمان داریم.
رئیسی همراهی و درک متقابل را یکی از مهمترین دلایل خوشبختیشان عنوان میکند و میگوید: شغل همسرم، گچ کاری است و من مکانیک، شغل خانوادهی ما در واقع سیاه و سفید است و وقتی ظهر هر دوی ما به خانه بازمیگردیم، او سفید و گچی و من سیاه و روغنی هستم.
وی سیاه و سفیدی شغل خود و همسرش را بهانهای برای خندیدن و دلخوشی جالبی برای فرزندش میداند و مفتخر است که دوشادوش شریک زندگیاش، کار میکند.
«رضیه» که آخرین فرزند خانواده بعد از یک برادر و دو خواهر است، در مورد نظر پدر و مادرش نسبت به شغلش هم میگوید: مادرم با مکانیک شدن من، مخالف و هنوز هم در این مورد شوکه است، ولی پدرم مرا برای رسیدن به این آرزویم از ابتدا حمایت کرده و اولین کسی بود که بعد از شنیدن خبر مکانیک شدنم نیز به من افتخار کرد.
این بانوی سختکوش یزدی، امدادگری را از دیگر سلایق و سوابق کاری خود برمیشمارد و بیان میکند: قصد دارم بعد از فارغالتحصیلی از دانشگاه در کنار شغل معلمی، مکانیکی را تا موفقیت نهایی در این حرفه ادامه دهم.
وی که سختیهای شغل مکانیکی را برای خود آسان کرده، در این خصوص اعتقاد دارد که تعمیر یک خودرو با نواقص فنی مختلف، یکی از دلنشینترین و جذابترین کارهای دنیاست.
رئیسی در پایان نیز میگوید: خودروهای مختلفی را تعمیر کردم، ولی به نظرم سختترین کار در مکانیکی، باز و بسته کردن گیربکس خودروهاست.
منبع:
خبرگزاری ایسنا
هیچ کاری تو این دنیا برای انسان محال نیست دقیقا