شعری که رهبر انقلاب از ایرج میرزا خواندند
گروه فرهنگی گویدا نوشت:
رهبر انقلاب حضرت آیت الله امام خامنه ای در اولین روز فروردین سال 1393 در حرم امام رضا علیه السلام درباره ی اینکه باید کشور را از درون قوی و قدرتمند کرد سخنان بسیار مهمی ایراد کردند و در میان سخنان خودشان حکایتی را نقل کردند که قبل از بیان حکایت، ایشان فرمودند :
من نه آن شاعر را قبول دارم و نه ابوالعلا معری را که این حکایت از او نقل شده ، اما این شعر آن شاعر راقبول دارم .
حکایت در مورد ابوالعلا معری در ادامه ی مطلب می آید . اما آن شاعری که رهبری فرمودند اورا قبول ندارند چه کسی است و چرا؟
آن شاعر ایرج میرزاست که از شاعران معاصر محسوب می شود. و دلیل اینکه رهبری او را قبول ندارند را می توان به خاطر بد دهانی و اهانت های ایرج میرزا به اسلام ، قرآن ، حجاب ، شرع، روحانیت و زنان مومن و محجبه دانست. ایرج میرزا شاعری بود که به عیش و نوش و انجام کارهای خلاف اخلاق می پرداخت و نه تنها این اعمال شرم آور خود را بد نمی دانست و پنهان نمی کرد بلکه در اشعار خود بسیار به این امور اشاره می کرد و با الفاظی رکیک و زشت آن اعمال قبیح را می سرود و در واقع تبلیغ می کرد.
آن حکایت ابوالعلا معری و شعر ایرج میرزا
ابوالعلاء گیاهخوار بود. در اواخر عمر، سه روز بستری شد. طبیب برایش سوپ جوجه تجویز کرد. خادم برای او سوپ را فراهم کرد و آورد.
هنگامی که ابولعلاء جوجه را دید گفت:
استضعفوک فوصفوک! هلا وصوفوا شب الاسد؟ ما ارید اصلاح نفسی بافساد هذا.
ای جوجه! چون تو را ناتوان دیده اند خوردنت را تجویز کرده اند، چرا بچه شیر نشدی؟. صفای باطن را با خورد این فاسد نمی کنم.
و همچون گذشته از خوردن آن خودداری کرد.
ایرج میرزا این حکایت را چنین به نظم کشیده است:
قصه شنیدم که بوالعلا به همه عمر / لحم نخورد و ذوات لحم نیازرد
در مرض موت با اجازه دستور / خادم او جوجه با به محضر او برد
خواجه چو آن طیر کشته دید برابر / اشک تحسر ز هر دو دیده بیفشرد
گفت چرا ماکیان شدی، نشدی شیر / تا نتواند کست به خون کشد و خورد
مرگ برای ضعیف امر طبیعیست / هر قوی اول ضعیف گشت و سپس مرد
معرفی ایرج میرزا
ایرج میرزا (۱۲۵۱ خورشیدی تبریز - ۲۲ اسفند ۱۳۰۴ خورشیدی تهران)ملقب به «جلالالممالک» و «فخرالشعرا»، از جملهشاعران عصر مشروطیت (اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی) و از پیشگامان تجدد در ادبیات فارسی بود.
او فرزند صدرالشعرا غلامحسینمیرزا، نوهٔ ایرج پسر فتحعلیشاه و نتیجهٔ فتحعلی شاه قاجار بود. ایرج موضع سختی در برابر حجاب داشتهاست. این موضع را میتوان به راحتی در قطعه «کاروانسرا» مشاهده کرد. در جایجای دیوان ایرج از این مقوله سخن رفته و همین موضع باعث مخالفت مردم مذهبی با ایرج و افکار او شدهاست.او غزلی هم در هجو آیت الله شیخ فضل الله نوری از روحانیون مبارز در جریان مشروطیت دارد.
ایرج با وجود آشنایی به فرهنگ و ادبیات فرانسه و با آنکه به میزان مجاز بودن ورود هزل به حوزه عفت عمومی در آن زبان آشنا بود، ولی به وفور از معانی زشت، الفاظ رکیک و مضامین مستهجن در اشعار خود استفاده کردهاست. اینگونه واژهها چنان زیاد در اشعار او استفاده شدهاند که به اعتقاد برخی کارشناسان، نمیتوان دیوان ایرج را در دسترس کودکان و نوجوانان و جوانان قرار داد.و حتی از لحاظ اخلاقی برای بزرگتر ها هم مضر است.
علت مرگ ایرج میرزا سکته ی قلبی ( احتمالا سنگ کوب کردن بر اثر استعمال مواد مخدر و یا مشروبات الکلی و حرام) بوده است.
رحمان زارع
سلام، چرا از ایرج میرزا اینقدر بد میگین، او واقعا در سرایش شعر توانا بود و از صنایع ظریفی در شعرهایش استفاده می کرد و بسیاری از شعرهایش پرمایه و آموزنده بودند. شعر "قلب مادر" رو یادتون رفته؟!
امیدوارم زمانی برسد که دیوان ایرج میرزا دردانشگاهها تدریس شود
من چندتا از اشعارش رو خوندم.خیلی بیخود و الکی.این همه کلمات مستهجن.اسم یکی از شعرهاش رو نمیگم چون فیلتر میشه توسط سایت.بیخود مدافع نشید
شنیده بودم که اشعارش موردداره ولی نمیدونستم اینقدر افتضاحه ... واقعا از خودم شرمنده شدم و وقتی که گذشتم برای خواندن دو سه شعر اول دیوانش
مردی که هوس بازه و مخالفتش با حجاب رو صریحا میگه که بوالهوسی اش است.
شاعر صرفا با رعایت صنایع ظریف شعری شاعر نمیشه ... شعر محتوا هم میخواد ... شاعر معرفت هم لازم داره ... شاعری که ندونه و نتونه به مراتب بالا فکر کنه و دائم درگیر نفسانیاتش باشه شاعر نیست به نظر ... شعرش هم شعر نیست
البته ایرج انسان بی دینی نبوده و در هیچ کدوم از اشعارش برخلاف مطلب فوق ، توهین به مقدسات وجود نداره ، الفاظ رکیک که توهین به مقدسات نیست !
یک شعری از ایرج هست در باب شهادت حضرت علی اکبر امام حسین (ع) که من معروف ترین بیتش رو مینویسم:
آیا که داد تسلیت خاطر حسین، چون دید نعش اکبر در خون تپیده را / آیا که غمگساری و انده بری نمود ، لیلای داغ دیده ی محنت کشیده را / بعد از پدر دل پسر آماج تیر شد ، آتش زدند لانه ی مرغ پریده را
ایرج میرزا اکثر اشعارش درست و حسابی بود حالا چند تا برای دیده شدن جور دیگری شعر می گفت که این از هوش بالای ایشون بود چون در دوره ای شهریار و عارف قزوینی و... بودند مطرح شدن سخت بود
آیا اینان که می گن چندتا از اشعارش رو خوندن با اشعار مناظره با خر و حبسیان ایرج آشنایی دارند؟! و یا شعری که برای مادر گفته و ... جزء یک چیز دلالت بر کل یک چیز نیست و خیلی بده که فردی که فوت کرده و نیست از خودش دفاع کنه در موردش بد بگیم در حالی که خوبی کم نداشته