گوناگون

‏تارانتینو‬ ،خشونتی مفرح و سرگرم کننده !

پارسینه: بحث را میتوان از چگونگی بازتاب خشونت در فیلمهای ‫‏تارانتینو‬ آغاز کرد . نحوه ی بهره گیری فیلمسازان از خشونت سینمایی را میتوان به عنوان وسیله ای برای فهم ذائقه و حتی جهان بینی آنها مورد استفاده قرار داد .

از ساموئل فولر و تراوش خشونت حاکم بر روش تولید (پشت دوربین) به درون فیلمهایش که به تعبیر خود او مشت محکمی به صورت تماشاگر نواخته میشدند گرفته تا پکین پا و وس کری ون (در فیلم " آخرین خانه سمت چپ " ) ، تا اکشن سازان جنوب شرقی آسیا (ازمنابع الهام تارانتینو) که با منتزع ساختن خشونت سینمایی از هرگونه زمینه واقعی آن را در قالب نوعی باله ی خشونت بدل به عنصری زیبا شناختی میسازند .اما تارانتینو به خشونت به مثابه نوعی مایه سرگرمی و تفریح (fun) مینگرد.

تصویری یادآر خشونت ارائه شده در فیلمهای ترسناک شکنجه محور چون مجموعه فیلمهای " اره " یا بدتر از آن کمدی های نوجوانانه ی " دل بهم زن " که بیشتر مناسب حال پسران نوجوان تماشاچی است که با تحمل کراهت این صحنه ها از طریق نوعی فراواکنش شهامت خود را به رخ دوستانشان میکشند . این تصویر را در آن فیلمها شاید بتوان جدی نگرفت اما ارائه آن در ساخته های فیلمسازی " بالغ " و صاحب جهان بینی (به ادعای هوادارانش) را دست کم باید غیر مسئولانه و سزاوار نقد جدی اخلاقی دانست. مشکل اصلی تارانتینو در ارائه خشونت سینمایی یکدست نبودن لحن اوست (به عنوان مثال میتوان به نوسان " جنگو زنجیر گسسته " از خشونت استیلیزه و کنترل شده ی صحنه های تیراندازی و درگیری اوایل فیلم تا خشونت " زنده " و بی مهار مبارزه تن به تن دو برده در میانه فیلم اشاره کرد)

تارانتینو طی این سالها نشان داده که در اتخاذ لحنی واحد چه واقع گرا و چه فانتزی در روایت خشونت سینمایی ‫ناتوان‬ است. سرخوشی بی هدف و دم را غنیمت شمردن شخصیت های واداده ی تارنتینو بیشتر حاصل پرهیز (و گریز) آنها از مواجه با ناملایمات جلوه میکند(شاید یکی از دلایل محبوبیت تارانتینو بین بعضی روشنفرکان جوان دیار ما هم تمایل آنها به خوشی بی دلیل و به هر قیمت ، ناشی از احساس ناتوانی شان در ایجاد هرگونه تغییری {فرهنگی یا اجتماعی یا سیاسی} در شرایط پیرامون شان باشد).

در رابطه با ارجاعات تارانتینو لازم به ذکر است که یک فیلم خوب صرفا با مجموعه ای از ارجاعات به نمونه های مشابه قدیمی ساخته نمیشود . تارانتینو در اغلب اوقات (بیل را بکش ، ضد مرگ ، حرامزاده های بی آبرو)نبود پویایی و بسط و گشترش در کار او چه از جنبه مضمون و چه به لحاظ سبک موجب میشود که جابجایی این عناصر بدون تغییر خلاقانه ای صورت پذیر و فیلمساز به ورطه ‫درجازدن‬ و ‫‏تکرار‬ خویش فروغلتد. از این رو میتوان دید که غالب فیلمهای او در قیاس با مآخذشان (فیلمهای سیاهپوستی عامه پسند ، اکشنهای هنگ کنگی ، فیلمهای سامورایی و یاگوزایی ژاپنی ، فیلمهای کماندویی ایتالیایی، وسترن های اسپاگتی و ...) گامهایی نه به پیش که به پس اند .

حسن حسینی/ شماره ی چهل و یکم مجله " سینما و ادبیات "

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت پارسینه هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد