خاطره ای از خواهر سهراب سپهری
پارسینه: پریدخت سپهری
« سهراب هیچگاه از سوپ پیاز خوشش نمی آمد. حدود دو ماهی بود که در خارج از کشور در منزل یکی از دوستانش که همسر فرنگی داشت، بسر می برد. برای دیدارش رفتم. وقت نهار دیدم سوپ پیاز آوردند و سهراب با آرامشی شگرف آن را میل کرد. بعد از اتمام از سهراب پرسیدم: تو که اینقدر از سوپ پیاز بدت می آمد، چگونه این مدت و همه روزه آن را می خوری؟! سهراب با آرامش همیشگی اش رو به من کرد و گفت: بعد از صرف سوپ یک قاشق «اغماض»* می خورم...»
* اغماض: چشم پوشی - گذشت
ارسال نظر