امتیاز به ریاض همزمان با مذاکره با ایران
پارسینه: عربستان نیز همانند رژیم صهیونیستی در سر راه مذاکرات هستهای ایران سنگاندازی میکند که این زمینه شکلگیری ائتلاف نانوشته را میان ریاض و تلآویو ایجاد کرده است.
روزنامه «جوان» در یادداشتی به قلم «احمد کاظمزاده» نوشت:
جان کری، وزیر امورخارجه بلافاصله بعد از آخرین دور مذاکرات هستهای با همتای ایرانی خود در سوئیس پیش از بازگشت به واشنگتن به ریاض پایتخت عربستانسعودی رفت و در جمع وزرای امورخارجه شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس شرکت کرد. هر چند عربستان این نشست را برای همفکری درباره طیف مختلفی از مسائل و چالشهای منطقهای خود تشکیل داده بود اما حضور کری در این نشست آن هم به فاصله چند ساعت بعد از پایان آخرین دور مذاکرات هستهای با ایران دستکم دو نکته را نشان میدهد:
نخست اینکه عربستان نیز همانند رژیم صهیونیستی در سر راه مذاکرات هستهای ایران سنگاندازی میکند که این زمینه شکلگیری ائتلاف نانوشته را میان ریاض و تلآویو ایجاد کرده است و اگر نتانیاهو با توجه به انتخابات پیش رو این سنگاندازی را با هیاهو و سروصدا انجام میدهد اما عربستان دیپلماسی چراغ خاموش را در پیش گرفته و بیسرو صدا به این مانع تراشیها ادامه میدهد.
دوم اینکه چه سفر جان کری به ریاض و چه سفر وندی شرمن معاون وی به تلآویو (به خصوص اگر با ارائه جزئیات مذاکرات به مقامات عربی و صهیونیستی همراه باشد)به منزله ادامه نقض تفاهم اولیه در خصوص محرمانه نگه نداشتن مفاد مذاکرات از سوی امریکاست، البته تلاشهای امریکا برای ساکت کردن اسرائیل و عربستان تنها به انتقال به موقع و لحظهای نتایج مذاکرات به آنها محدود نمیشود بلکه با ارائه بستههای پیشنهادی در زمینههای مختلف همراه است، از جمله اینکه امریکا در مدت چند ماهی که از امضا و اجرای توافق اولیه ژنو میگذرد، سامانه موشکی گنبد آهنین و هواپیماهای اف 35 رادارگریز را به همراه بودجه اضطراری افزون بر کمکهای سالانه 3میلیارد دلاری در اختیار این رژیم قرار داده است.
برای عربستان نیزعلاوه برفروشهای تسلیحاتی به تازگی وعده ایجاد چتر هستهای داده است (که خود پیشنهادی تحریکآمیز است و با روح و ماهیت مذاکرات هستهای ایران مبنی بر صلحآمیز بودن آن مغایرت دارد) و از همه مهمتر اینکه امریکا در خیلی از موارد چشم خود را به روی دخالتهای نظامی و سیاسی عربستان در کشورهای مختلف بسته است که از جمله آنها میتوان به سرکوب قیام مردم بحرین از سوی دولت اقلیت و تمامیتخواه این کشور یا سرنگونی دولت مرسی و اخوانالمسلمین در مصر و حتی تدارک برای اجرای تجربه مصر در لیبی و همچنین تلاش برای مهار انقلاب یمن از طریق تجزیه این کشور با استقرار دولت عبدربه منصور هادی در جنوب یمن اشاره کرد که همه این موارد با دخالت مستقیم عربستان و چراغ سبز امریکا و به عنوان بخشی از سهم عربستان از منطقه صورت گرفته است، البته عربستان برای کسب سهمی بیشتر از اینها چشم دوخته بود و میخواست در سوریه و عراق نیز دولتهای مورد دلخواه خود را بر سر کار بیاورد اما موفق نشد.
از این شاخصها چند نکته قابل استنتاج است: نخست اینکه امریکا به موازات مذاکرات با ایران امتیازات درخوری نیز در زمینههای مختلف به رژیم صهیونیستی و عربستان داده است و این روند کماکان ادامه دارد و دوم اینکه جنگ روانی جدید مسئولان سعودی درباره اینکه مذاکرات هستهای امریکا با ایران امکان دارد به نادیده گرفتن دخالتها (به تعبیر آنها)ی ایران در کشورهای منطقه بینجامد، اقدامی فرافکنانه برای سرپوش گذاشتن بر دخالتهای بیحد و حصر عربستان در کشورهای مختلف منطقه باشد که از موارد بارز آن میتوان به سوریه، یمن، بحرین و لیبی اشاره کرد.
جان کری، وزیر امورخارجه بلافاصله بعد از آخرین دور مذاکرات هستهای با همتای ایرانی خود در سوئیس پیش از بازگشت به واشنگتن به ریاض پایتخت عربستانسعودی رفت و در جمع وزرای امورخارجه شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس شرکت کرد. هر چند عربستان این نشست را برای همفکری درباره طیف مختلفی از مسائل و چالشهای منطقهای خود تشکیل داده بود اما حضور کری در این نشست آن هم به فاصله چند ساعت بعد از پایان آخرین دور مذاکرات هستهای با ایران دستکم دو نکته را نشان میدهد:
نخست اینکه عربستان نیز همانند رژیم صهیونیستی در سر راه مذاکرات هستهای ایران سنگاندازی میکند که این زمینه شکلگیری ائتلاف نانوشته را میان ریاض و تلآویو ایجاد کرده است و اگر نتانیاهو با توجه به انتخابات پیش رو این سنگاندازی را با هیاهو و سروصدا انجام میدهد اما عربستان دیپلماسی چراغ خاموش را در پیش گرفته و بیسرو صدا به این مانع تراشیها ادامه میدهد.
دوم اینکه چه سفر جان کری به ریاض و چه سفر وندی شرمن معاون وی به تلآویو (به خصوص اگر با ارائه جزئیات مذاکرات به مقامات عربی و صهیونیستی همراه باشد)به منزله ادامه نقض تفاهم اولیه در خصوص محرمانه نگه نداشتن مفاد مذاکرات از سوی امریکاست، البته تلاشهای امریکا برای ساکت کردن اسرائیل و عربستان تنها به انتقال به موقع و لحظهای نتایج مذاکرات به آنها محدود نمیشود بلکه با ارائه بستههای پیشنهادی در زمینههای مختلف همراه است، از جمله اینکه امریکا در مدت چند ماهی که از امضا و اجرای توافق اولیه ژنو میگذرد، سامانه موشکی گنبد آهنین و هواپیماهای اف 35 رادارگریز را به همراه بودجه اضطراری افزون بر کمکهای سالانه 3میلیارد دلاری در اختیار این رژیم قرار داده است.
برای عربستان نیزعلاوه برفروشهای تسلیحاتی به تازگی وعده ایجاد چتر هستهای داده است (که خود پیشنهادی تحریکآمیز است و با روح و ماهیت مذاکرات هستهای ایران مبنی بر صلحآمیز بودن آن مغایرت دارد) و از همه مهمتر اینکه امریکا در خیلی از موارد چشم خود را به روی دخالتهای نظامی و سیاسی عربستان در کشورهای مختلف بسته است که از جمله آنها میتوان به سرکوب قیام مردم بحرین از سوی دولت اقلیت و تمامیتخواه این کشور یا سرنگونی دولت مرسی و اخوانالمسلمین در مصر و حتی تدارک برای اجرای تجربه مصر در لیبی و همچنین تلاش برای مهار انقلاب یمن از طریق تجزیه این کشور با استقرار دولت عبدربه منصور هادی در جنوب یمن اشاره کرد که همه این موارد با دخالت مستقیم عربستان و چراغ سبز امریکا و به عنوان بخشی از سهم عربستان از منطقه صورت گرفته است، البته عربستان برای کسب سهمی بیشتر از اینها چشم دوخته بود و میخواست در سوریه و عراق نیز دولتهای مورد دلخواه خود را بر سر کار بیاورد اما موفق نشد.
از این شاخصها چند نکته قابل استنتاج است: نخست اینکه امریکا به موازات مذاکرات با ایران امتیازات درخوری نیز در زمینههای مختلف به رژیم صهیونیستی و عربستان داده است و این روند کماکان ادامه دارد و دوم اینکه جنگ روانی جدید مسئولان سعودی درباره اینکه مذاکرات هستهای امریکا با ایران امکان دارد به نادیده گرفتن دخالتها (به تعبیر آنها)ی ایران در کشورهای منطقه بینجامد، اقدامی فرافکنانه برای سرپوش گذاشتن بر دخالتهای بیحد و حصر عربستان در کشورهای مختلف منطقه باشد که از موارد بارز آن میتوان به سوریه، یمن، بحرین و لیبی اشاره کرد.
ارسال نظر