ماجرای عذاب وجدان اسدلله علم برای شهدای پانزده خرداد!

پارسینه: تمام خانواده های آن ها را جستم و برای آن ها مادام العمر دوبرابر آنچه نان آور آن ها ممکن بود کمک کند، وسیله قانون مستمری تعیین کردم

اسدالله علم در کتاب خاطرات خود که وصیت کرده بود بعد از مرگ و بعد از "سقوط رژیم شاه" منتشر شود، اشاراتی به قیام پانزده خرداد کرده است.
در بخشی از جلد ششم حاطرات علم آمده است:
از 15 خرداد خاطره دارم و آن شروع جنگ آخوندها و مرتجعین با دولت من یعنی در حقیقت با رفورمهای شاه بود . شاه پشتیبانی بزرگی از من کردند و من هم بی رحمانه آن ها را در هم کوبیدم . اما کار دو سه روز طول کشید. بعد که تمام شد ، به درگاه خدا استغاثه کردم که مرا از ناراحتی وجدانی خلاص بخشد، زیرا آن بیچاره ها که کشته شده اند در حدود صدنفر و دویست نفر هم زخمی شدند، جز اینکه به قول (حسن) تقی زاده لعنتی آلت فعل بودند(!) تقصیری نداشتند.
خدا کمک کرد، تمام خانواده های آن ها را جستم و برای آن ها مادام العمر دوبرابر آنچه نان آور آن ها ممکن بود کمک کند، وسیله قانون مستمری تعیین کردم . خاطر شاهنشاه خیلی خوشحال شد. بی جهت نیست خدا به او توفیق می دهد(!)
لطفا پارسینه فراخوان بزند که اگر کسی سند ومدرکی در این مورد دارد ارائه بدهد
نفهميدم ! از خانوم بيارى براى شاه ملعون وجنايايات بى
حدو اندازه در حق ملت ميشه توقع يكجو وجدان داشت؟؟؟!
غیر قابل انتشار :14
انتشار یافته: 1
جالبه!!!!!
نظرات غیر قابل انتشار چشمگیر هستش
چرا نظرات ملت رو نميزاري سانسورچي؟؟؟!!