گوناگون

آیا "انقلاب مخملی" روسی در راه است؟

آیا "انقلاب مخملی" روسی در راه است؟

پارسینه: پیام واضح این رفتار روسیه این است: مقابله با دولت اردوغان و ضربه زدن به وی از طریق " نفوذ" و حمایت از اپوزیسیون. مدلی که بسیار شبیه ابتدای راه انقلاب های مخملی است.

پارسینه/آرش رازانی: اصطلاح " انقلاب مخملی " از پدیده های سیاسی قرن بیست و یکم است. پدیده ای که نوعا در کشورهای وابسته به بلوک شرق سابق به وقوع پیوست و به صورت خلاصه ،وجه مشترک آن در کشورهای مختلف عبارت بود از نافرمانی مدنی، عدم پذیرش نتایج انتخابات به دلیل نا سالم بودن رای گیری، حضور خیابانی مخالفین که با پوشش رسانه ای جهانی همراه بود و در آخر جابجایی قدرت به مخالفان.

این پدیده با وقوع «انقلاب مخملی» ۱۹۸۹ در چکسلواکی آغاز می شود و با وقوع تحولات مشابهی به شکل زنجيره‌ اي در صربستان (دو مرحله ۱۹۹۷ و ۲۰۰۰(، انقلاب گل رُز يا گل سرخ گرجستان (۲۰۰۳)،انقلاب نارنجی اوکراین(۲۰۰۴) و انقلاب گل لاله قرقيزستان (۲۰۰۵) ادامه یافته است.

اگر بخواهیم یک شرط لازم و یک شرط کافی برای وقوع این پدیده تعریف کنیم، شرط لازم ناکارآمدی ساختار دموکراتیک حاکمیت در این کشورها و شرط لازم ،حمایت قدرت های بزرگ جهانی-به صورت مشخص آمریکا ،اتحادیه اروپا یا هر دو- از مخالفان حکومت است. یکی از مصادیق اصلی پدیده ی "نفوذ" به لحاظ سیاسی ، همین ارتباط قدرت های بزرگ با مخالفان حکومت و تهییج و پشتیبانی رسانه ای آنها برای انجام نافرمانی مدنی و انقلاب مخملی است.

موردی که در همه ی نمونه های فوق بروز و ظهور یافت و حتی به نوعی دیگر در انقلاب های ناشی از پدیده ی بهار عربی در مصر و تونس و لیبی مشهود بود. البته ماهیت آنچه در انقلاب های کشورهای عربی اتفاق افتاد متفاوت از انقلاب مخمل بود ولی وجه مشترک حمایت قدرت های بزرگ بیگانه و پوشش رسانه ای وجه مشترک این دو حرکت تلقی می گردد.

اما آنچه در باره ی سیر این پدیده قابل توجه است، درس آموخته های دیگر کشور ها از این روش است. بنا بر آنچه هفته گذشته در خبر ها آمد ، سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه در مسکو با صلاح‌الدین دمیرتاش رهبر حزب دموکراتیک خلق که از مخالفین مهم اردوغان و حامی کردها ست، دیدار کرد.

اینکه پس از تنش پیش آمده در پی سرنگون کردن هواپیمای روسیه توسط ترکیه، این دیدار رخ می دهد بسیار قابل توجه است .توجه به سخنان لاوروف و دمیرتاش پس از این دیدار نکات قابل توجهی را در بر دارد:

لاوروف : به خوبی می‌ دانیم که کردهای عراق و سوریه برای دفاع از حریم ‌شان در مقابل تروریست‌ ها و بخصوص داعش از جان مایه می‌ گذارند. روسیه آماده است که هر گونه حمایت از آنها داشته باشد. دیدگاه‌ های حزب دموکراتیک خلق و دیگر احزاب اپوزیسیون نقش بسیار کمک‌ کننده‌ ای در تحقق این مهم دارد. احزاب دموکراتیک ترکیه نقش مهمی در وحدت ملی ترکیه دارند چرا که حقوق همه قومیت ها را به رسمیت میشناسند.

دمیرتاش : از روزی که به عنوان یک حزب اعلام موجودیت کردیم، هرگز خواستار تضعیف روابط با روسیه نبوده‌ ایم. حرکت دولت ترکیه در قبال جنگنده روسی کاملا اشتباه بود و ما رسما از اقدام اردوغان تبری می‌ جوییم. تحریم ترکیه از سوی روسیه به تجار و دانشجویان کشور من ضربه میزند. من اینجا هستم که اجازه ندهم این اتفاق بیافتد.

همانگونه که در سخنان این دو مشهود است، از سویی لاوروف خود را آماده ی "هر گونه حمایت" از مخالفین دولت اردوغان اعلام می کند و در این راه بر نقاط محل اختلاف در ترکیه مانند حقوق قومیت ها انگشت می نهد و از سوی دیگر دمیر تاش از جانب اپوزیسیون و حزب متبوعش از رفتار دولت اردوغان با روسیه اعلام برائت کرده و خود را به عنوان حامی منافع گروه های متوسط جامعه مانند بازرگانان و دانشجویان معرفی می کند.

پیام واضح این رفتار روسیه این است: مقابله با دولت اردوغان و ضربه زدن به وی از طریق " نفوذ" و حمایت از اپوزیسیون. مدلی که بسیار شبیه ابتدای راه انقلاب های مخملی است.

اگر روسیه یا هر قدرت دیگر حدی مجاز است خارج از چارچوب رسمی با عناصر سیاسی مهم و مخالف دولت ها مستقیما رابطه برقرار کرده و به آنها وعده ی " همه گونه حمایت " را بدهد ،چرا این امر در مورد روابط اردوغان و دولت اقلیم کردستان نکوهش می شود؟

چرا در انعکاس اخبار در مورد روسیه، تا این حد نسبت به سوء رفتار سیاسی این کشور بی تفاوتی و حتی نوعی تسامح وجود دارد؟

روسیه در ترکیه، گام در راهی می گذارد که امریکا در گرجستان و اوکراین نهاد .صرف نظر از نتیجه و اینکه این گام اول منجر به گام آخر "انقلاب مخملی" نشود ،می باید هشیار و مراقب بود که روسیه هم مانند آمریکا خود را ابر قدرت می پندارد و برای پیشبرد اهداف خود در صورت لزوم به هر روشی دست می یازد ، حتی الگوی روشن و امتحان پس داده ای مانند راه اندازی انقلاب مخملی یا دخالت نظامی. اگر در باره ی پدیده ی "نفوذ" نیاز به هشیاری و شناخت وجود دارد، باید این ضرورت بدیهی را نیز پذیرفت که نفوذ لزوما از جانب آمریکا و اسرائیل نیست. آنچه روسیه در ترکیه دست به آن زده است نیز مشمول همین تعریف است.

ارسال نظر

  • محسن

    روسیه باید مواظب خودش باشد.

  • مهدی

    بیان تیزبینانه ای بود اما ،

    روسیه در حال پیشبرد اهداف استرتژیک خود در ایران با رهبری مستقیم پوتین است و نیازی به نفوذ ندارد !

  • علی

    روسیه دارد شیپور انقلاب مخملی را از سر گشادش می نوازد . جالب این که خطر انقلاب مخملی خود روسیه را بیشتر تهدید می کند تا ترکیه را ، چون خوب یا بد ترکیه یک دموکراسی است و فعالیت احزاب در انتخابات آن آزاد است ولی روسیه این چنین نیست. ترکیه تجربه یک انقلاب مخملی را دو سال پیش در قضیه پارک گزی پشت سر گذاشته و انرژی آشوب طلبی در آن کشور برای سالها تخلیه شده است. در وقایع پارک گزی که توسط سازمان اطلاعات آلمان ایجاد شد و روسیه سعی کرد روزهای آخر کنترل آن را بدست بگیرد و نتوانست ، اردوغان با ریختن طرفدارانش به خیابان- که صدها برابر مخالفانش بودند - علنا تلاش مخالفانش را عقیم کرد. در ضمن روسیه برخلاف دوران شوروی از قدرت نرم برخوردار نیست و نفوذش فقط محدود به کشورهای شوروی سابق است . البته به استثنای اکراین، گرجستان، و سه کشور بالتیک.

  • سرباز صفر نظام

    روسیه و آمریکا ابر قدرتهای سابق بودن اما حالا مولفه های قدرت تغییر کرده روسیه تنها حق وتو اش برای ما ارزش دارد والا قدرت نظامی برای پیشبرد اهداف استراتژیک فاقد و ارزش است ابرقدرت امروز بدون شک ایران است که صد کشور مهم و تاثیر گذار جهان نه امثال گینه کوناکری مثل فرانسه انگلیس آمریکا ترکیه عربستان و...خواستند نظام اسد را سرنگون کنند اما ایران به تنهایی نگذاشت یادتان باشد به تنهایی. البته روسیه بعدا آمد و کمک کرد یادتان باشد از ابتدا روسیه اینقدر محکم نبود. حالا هی بگردید دنبال ابرقدرت.

  • امت حزب الله

    مرگ بر فتنه گران سال 88.
    مرگ بر جلبكهاي سبز.
    حزب فقط حزب علي. لعنت به حزب اموي.
    رهبرم از تو به يك اشاره از ما به سر دويدن.

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار