نبرد آخرالزمان اصلاح طلبان و اصولگرایان
پارسینه: خاتمی می توانست کاندیداتوری خود را در یک کنفرانس مطبوعاتی در دفترش یا در یک سخنرانی عمومی یا طی یک بیانیه مطبوعاتی اعلام کند اما هیچ کدام از این کارها را نکرد بلکه برای اعلام حضور، مراسم نه چندان مهم افتتاحیه سایت مجمع روحانیون مبارز را انتخاب کرد که اولا خاستگاه حزبی شخص خاتمی محسوب می شود و ثانیا پیامی سیاسی محسوب می شود به کسانی که نگران قدرت گیری سازمانی ها و مشارکتی ها هستند بدین مضمون که محور حرکت های آینده خاتمی نیروهای اعتدال گرای اصلاحات است تا شاید فشار کمتری به وی وارد آید.
به گزارش عصرایران سیدمحمد خاتمی، رییس جمهور سابق ایران، برای تصدی ریاست جمهوری دهم اعلام آمادگی کرد تا در صورت پیروزی، اولین کسی باشد که سه دوره ریاست جمهوری را در کارنامه اش ثبت می کند و البته در صورت شکست نیز اولین مصداق رییس جمهوری باشد که پس از دو دوره پیروزی قاطع، طعم ناکامی برای بازگشت به همان صندلی را می چشد.
روزها، هفته ها و ماه های آینده، قطعا آبستن رویدادهای بزرگی است و از این رو، تحلیل های پرشماری را شاهد خواهیم بود. اما در این مجال اندک که کمتر از یک روز از اعلام رسمی کاندیداتوری سیدمحمد خاتمی می گذرد، ذکر نکاتی -به اختصار- شاید خالی از فایده نباشد.
1) آمدن خاتمی باعث می شود انتخابات دوقطبی شود.
البته دو قطبی بودن به معنای انتخابات دوکاندیدایی نیست و ممکن است پدیده کاندیداهای فرعی در این دوره نیز وجود داشته باشد ولی مسلما رقابت اصلی بین خاتمی (از جناح اصلاح طلب) و احمدی نژاد (از جناح اصولگرا) باشد.
هر چند که در اردوگاه اصولگرایان، احمدی نژاد منتقدان جدی و فراوانی دارد ولی همه آنها در برابر رقیب قدری مانند خاتمی ناگزیر از احمدی نژاد "حمایت" خواهند کرد و یا دستکم "سکوت سیاسی" را ترجیح خواهند داد.
پیشتر یکی از چهره های اصولگرای منتقد دولت نهم گفته بود: اگر خاتمی کاندیدا شود ناگزیریم با "چشمان گریان" پشت سر احمدی نژاد بایستیم.
با ورود خاتمی رأی دهندگان اصولگرا با همت و هماهنگی بیشتری وارد عرصه خواهند شد، گروهی از آنها، "برای رای آوردن احمدی نژاد" و گروهی دیگر" برای رای نیاوردن خاتمی"- که اصلاحاتش را افسادات می خوانند- در میدان رقابت های انتخاباتی خواهند دوید.
در جبهه اصلاحات نیز شرایط کمابیش مشابهی حاکم خواهد بود زیرا رقابت خاتمی - احمدی نژاد، نه رقابت دو چهره و نه حتی دو جناح که آوردگاه دو "گفتمان" است. از این رو، بسیار خواهند بود کسانی که خاتمی را قبول ندارند ولی برای جلوگیری از تکرار ریاست جمهوری احمدی نژاد برای چهارسال دیگر، به پای صندوق های رای خواهند رفت ولو آنکه در انتخابات گذشته، در روز رای گیری خانه نشینی را بر ایستادن در صف های رای دادن ترجیح داده بودند.
از میان خاتمی و احمدی نژاد کسی که برنده انتخابات سال آینده باشد، توانسته است گفتمان مورد نظر خود (اصلاح طلبی یا اصولگرایی) را به طور جدی تری تثبیت نماید و طرف مقابل را برای مدتی طولانی منکوب کرده از عرصه خارج کند و به کما بفرستد.
از این رو، انتخابات دوقطبی با حضور احمدی نژاد و خاتمی را می توان نبرد آخرالزمان اصلاح طلبان و اصولگرایان نیز نامید! (کنایه از تعیین تکلیف نهایی)
2- رقابت خاتمی و احمدی نژاد، ریسک بزرگی برای هر دو جریان سیاسی- گفتمانی کشور محسوب می شود. چندی پیش برخی گروه های میانه روی اصولگرا و اصلاح طلب، سخن از طرح وحدت ملی به میان آورده بودند که محور اصلی آن عدم کاندیداتوری خاتمی و احمدی نژاد بود و دلیل اصلی اش نیز اجتناب از این ریسک.
آیا امکان دارد با افزایش ریسک برای هر دو طرف، بزرگان و سیاستگذاران اصلاح طلب و اصولگرا به این توافق برسند:" شما احمدی نژاد را کنار بگذارید ، ما هم از خاتمی صرف نظر می کنیم؟"
3- خاتمی تا روز قبل از اعلام حضورش تاکید داشت که تمام تلاش اش این است که میرحسین را برای کاندیداتوری متقاعد کند زیرا حساسیت ها بر روی خودش زیاد است و لذا کسی باید رییس جمهور باشد که بتواند فارغ از مشکلات بعدی برای کشور و مردم کار کند.
صبح روزی هم که کاندیداتوری اش را اعلام کرد، این خبر منتشر شد که یکی از اعضای ستاد میرحسین پیش خاتمی رفته و از وی خواسته است که اعلام کاندیداتوری اش را دو هفته به تعویق اندازد تا بتوانند میرحسین را برای کاندیداتوری متقاعد کنند.
خاتمی در حالی بر حضور خود در انتخابات تصریح کرد که میرحسین موسوی، ستادش را تشکیل داده و حتی رییس آن را نیز مشخص کرده بود.
حال این سوال مطرح است که آیا خاتمی در اعلام کاندیداتوری اش تسلیم فشار اطرافیان شده و از میرحسین عبور کرده یا آنکه میرحسین و ماجرای کاندیداتوری و حتی تشکیل ستاد و ... همه و همه بخشی از پازل کاندیداتوری خاتمی بود؟!
4- آیا امکان دارد خاتمی را ردصلاحیت کنند؟
این سوالی است که برخی از اصولگرایان دوست دارند به کنایه و اشاره بدان پاسخ مثبت دهند.
یکبار، حسین شریعتمداری نوشته بود که برخی کارهای خاتمی برای ردصلاحیت اش کفایت می کند (نقل به مضمون) و مرتضی آقاتهرانی (عضو رایحه خوش و نماینده مجلس) نیز بعدها گفت که شورای نگهبان در این باره کار خودش را بلد است و نباید فرقی بین خاتمی و دیگران بگذارد و نهایتا ساعاتی پس از اعلام کاندیداتوری خاتمی، کیهان در یادداشتی ضمن استقبالی سرد و گزنده از حضور وی در انتخابات، نوشت که فارغ از دلایلی که خاتمی را به کاندیداتوری کشاند، او چگونه خواهد توانست از عقبه های انتخابات عبور کند؟ و این، پرسش که جمله پایانی یادداشت کیهان بود در دل خود اشارات و تهدیدات فراوانی دارد که از آن جمله می توان به گذرگاهی به نام شورای نگهبان اشاره کرد.
با این حال، رد صلاحیت فردی مثل خاتمی می تواند بسیار پر هزینه باشد چه آنکه او همین الان نیز میلیون ها هوادار دارد و رد صلاحیت احتمالی اش حتما تنش زا و مشارکت زدا خواهد بود و بسیاری را برای عدم حضور پای صندوق های رای مصمم خواهد ساخت.
5- بسیاری از منتقدان پرقدرت کاندیداتوری سید محمد خاتمی ، بر این باور بوده اند که آنچه حضور خاتمی را "نگران کننده" می سازد، نه خودش که برخی نیروهای سیاسی پیرامون اش هستند که "تندرو" نامیده می شوند و عمدتا شامل نیروهای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و جبهه مشارکت ایران اسلامی اند.
خاتمی می توانست کاندیداتوری خود را در یک کنفرانس مطبوعاتی در دفترش یا در یک سخنرانی عمومی یا طی یک بیانیه مطبوعاتی اعلام کند اما هیچ کدام از این کارها را نکرد بلکه برای اعلام حضور، مراسم نه چندان مهم افتتاحیه سایت مجمع روحانیون مبارز را انتخاب کرد که اولا خاستگاه حزبی شخص خاتمی محسوب می شود و ثانیا پیامی سیاسی محسوب می شود به کسانی که نگران قدرت گیری سازمانی ها و مشارکتی ها هستند بدین مضمون که محور حرکت های آینده خاتمی نیروهای اعتدال گرای اصلاحات است تا شاید فشار کمتری به وی وارد آید.
با این وجود، نمی توان نفوذ جمعی همه نیروهای جریان اصلاح طلب از سازمان مجاهدین گرفته تا مجمع روحانیون را بر خاتمی نادیده گرفت.
6- نبرد انتخاباتی دهم ریاست جمهوری بسیار حیثیتی و به معنای واقعی کلمه حیاتی است. از این رو، پیش بینی دو رویداد چندان سخت نیست: "بالاترین سطح رقابت ها و تخریب ها از سوی فعالان سیاسی و انتخاباتی" و "مشارکت قابل توجه مردم در انتخابات خرداد 88."
انتخابات بزرگی در پیش است... .
ارسال نظر