تمام حاشیههای صحبتهای امروز رئیس جمهور
پارسینه: محمود احمدینژاد رئیس جمهور در جلسه علنی بررسی استیضاح عبدالرضا شیخ الاسلامی طی سخنانی به دفاع از وزیر کار پرداخت که مهمترین محورهای سخنان احمدینژاد به شرح ذیل است
محمود احمدینژاد رئیس جمهور در جلسه علنی بررسی استیضاح عبدالرضا شیخ الاسلامی طی سخنانی به دفاع از وزیر کار پرداخت که مهمترین محورهای سخنان احمدینژاد به شرح ذیل است؛
** همه شما را برادران دینی می شناسم؛ قانون شریف است و تنظیم کننده رفتارهاست و باید از استحکام حداکثری برخودار باشد. قانون مبنای کار است و همه باید تلاش کنیم، قانون اجرا شود.
** مسائلی که میخواهم عرض کنم، ارتباطی به مسئله دولت و مجلس ندارد، مسئله کلان کشور است که اگر بی توجهی کنیم مسائلی نظیر همین استیضاح پیش میآید.
** انشاءالله در اوایل اسفند مصوبات اخیر دولت و مجلس اجرا می شود؛ بحث من فراتر از استیضاح است. چرا باید همدیگر را مدام متهم کنیم؟ ما در یک جبهه ایم و باید با هم کار کنیم.
** بحث من فراتر از استیضاح است؛ چرا باید همدیگر را مدام متهم کنیم؟ ما در یک جبههایم و باید با هم کار کنیم؛ شیخ الاسلامی مومن و پرکار و بی حاشیه است و هر جا بوده، موفق بوده و جزو بهترینهای کابینه است.
** شیخ الاسلام را 27 سال است که میشناسم و به وی ارادت دارم. امروز دشمنان خود را برای فشار آوردن به کشور بسیج کردهاند. باید دست به دست هم باری از دوش مردم برداریم. فشارهایی که از داخل میآید با فشارهای خارجی برابری میکند. سه سال است دولت تحت سنگین ترین فشارهاست؛ همکاران پاک من زیر سنگین ترین اتهامات هستند. چقدر احضار و ...؛ من سکوت کردم و همکاران را به تحمل واداشتم.
** بولتن چاپ میکنند در چند هزار نسخه که سر تا پا تهمت به دولت و همکاران ماست.
** سازمان تامین اجتماعی غیردولتی و متعلق به کارگران و بازنشستههاست و از پول آنها صندوقی درست شده است. نه ما و نه شما حق نداریم برایشان بدهی و هزینه درست کنیم. این نهاد غیردولتی است. حال برای تعیین رئیسش ترتیباتی اتخاذ شده است. امروز ما باید به سازمان تامین اجتماعی کمک کنیم.
** حکم دیوان عدالت اداری مطرح میشود، صرف نظر از اینکه موضع سیاسی رئیس چیست، این دیوان باید نقطه آرامش و ثبات باشد. همین دیوان معظم، عین همین شکایت اخیر را سال 78 هم مطرح کرد. آن موقع هم بارها گفتند که رئیس سازمان واجد شرایط نیست. همین دیوان گفت چون نهاد عمومی غیردولتی است، ما صالح برای رسیدگی به عزل و نصبهایش نیستیم. امروز چطور صلاحیت پیدا کرده است؟ اشکالی در کار است که باید آن را پیدا کنیم.
** سال 85 سازمان مالیاتی شکایتی میکند که طبق اصلاحیه قانون مالیاتها نهادهای وابسته به شهرداریهای سراسر کشور از معافیت مالیاتی برخوردار شوند، 5 سال طول کشید تا رسیدگی شود اما در موضوع اخیر فوراً رسیدگی کردند.
** احمدینژاد با اشاره به اصل 55 قانون اساسی درباره وظایف دیوان محاسبات گفت: برخی رفتارهای دیوان محاسبات در رابطه با دولت غیرقانونی است؛ حکم دیوان عدالت اداری درباره بهمنی خلاف قانون اساسی است.
** جلسه پیش که آمدیم مجلس، دوستیها را تقویت کردیم، پشتش یک استیضاح درآمد.
** امروز آمدهام، با شما درد دل کنم و برای حل مشکلات کشور استمداد بطلبم؛ چطوری از دل قانون درآوردهاند که رئیس مجلس میتواند بخشنامههای رئیس جمهوری را لغو کند.
** تذکر علی لاریجانی به رئیس جمهور: لطفاً در موضوع صحبت کنید.
** احمدی نژاد در پاسخ به این تذکر: دقیقاً در موضوع صحبت میکنم؛ رئیس مجلس نه تنها بر دولت حاکم شده، بلکه بر کل مجلس هم حاکم شده است.
** اگر بنا بود رئیس مجلس بر دولت و مجلس حاکم شود، باید با رأی مستقیم می آمد و رئیس جمهور میشد. صحبت من خارج از اشخاص و یک بحث حقوقی است؛ اگر قرار است که قانون اساسی را عوض کنید، در خود قانون اساسی راه آن نشان داده شده است.
** دولت میخواهد مصوبات شما را در کشور اجرا کند. اختیاراتش چیست؟ وقتی عزل و نصبها هم از اختیار دولت گرفته میشود، دیگر چه چیزی در دست دولت میماند. این بحثِ دردمندانه من است. باید بنشینیم و برایش راه حل پیدا کنیم.
** من از دیوان عدالت اداری به چه کسی شکایت کنم؟ چه راهی وجود دارد؟ میگویند به خود ما شکایت کن.
** من نوکر ملت و شما و همه هستم، اما رئیس جمهور کشورم و از حقوق اساسی ملت دفاع میکنم.
** به ملت بگویید که رئیس جمهوری که می خواهید انتخاب کنید، تحت امر رئیس مجلس است! اگر بناست دیوان عدالت در اختیارات دولت دخالت کند، چه میگویند؟ ما باید برگردیم به قانون اساسی و مسائل را ریشهای حل کنیم.
** اصلاً بحث من دفاع از شخص آقای مرتضوی نیست، بنده درباره یک روند و حقوق اساسی بحث میکنم.
** نمایندگان با من صحبتهایی کردهاند، نمیدانم برخی چیزها را بگویم یا نگویم؟
**رئیس مجلس: چیزی را که لازم میدانید بگویید؛ لازم هم اگر میدانید نوار هم بگذارید.
** احمدی نژاد: من و شما باید حوصله و تحمل داشته باشیم و حرفها را گوش کنیم. ما کوچک شما هستیم.
** ما و مجلس با هم دعوا و اختلافی نداریم. بنده کوچکترین خادمهای ملت هستم و شما هم نمایندگان مردم هستید و میخواهیم با هم برای مردم کار کنیم.
** پشت مسائلی از قبیل امروز، جریاناتی هم دارد میگذرد. حوصله کنید تا برایتان بگویم.
** چندین ساعت جلسات برگزار شد، تکهای که مسئلهای درست نمیکند را میخواستم اینجا بگذارم.
** دوستانی آمدند و گفتند که بگذارید فضای کشور آرامتر باشد؛ من گفتم نخسهای را به رئیس و نسخهای را به رئیس کمیسیونها تقدیم کنیم.
** علی لاریجانی: خواهش میکنم نوارتان را پخش کنید و بعد نگویید که پخش نشد. چیزی کم نگذارید.
** صدای فریاد برخی نمایندگان در مجلس به گوش میرسد
** احمدی نژاد پس از پایان پخش فایل صوتی: این بیست و 4 دقیقه است؛ سیستم صوتی خوب پخش نمی کند؛ به هر نماینده یک فایلش را میدهم. بعضی از بخش های آن را هم میخوانم.
** لاریجانی: نمایندگان حوصله کنند، تا آقای رئیس جمهور حرفشان را بزنند. نمایندگان حساسیت به خرج ندهند. اگر راجع به بستگان بنده بوده اجازه بدهید حرفشان را بزنند.
** احمدی نژاد: دوستان! مسائل ما همین هاست؛ آقای رئیس مجلس گفت پخش کنید، پخش کردیم.
** لاریجانی: من اینگونه نگفتم. شما گفتید نواری دارم. گفتم حالا که حرفش را زدید، مسئله در جامعه پیش میآید. پس پخش کنید تا شفاف شود.
** احمدینژاد: اینها بالاخره سند است. ما باید چه کنیم؟ دولت تحت فشار است با همین حرف هایی که در نوار است.
** ما چطور از دولت دفاع کنیم؟ شما راهش را بفرمائید ما همان را عمل کنیم. بعضی تکهها را برایتان میخوانم.
** تامین اجتماعی شرکتهایش را دارد، طی قراردادی به گروهی میفروشند؛ فردی به نام معاون مجتمع قضایی تهران، میگوید من با یکی از برادران آقای لاریجانی رفت و آمد خانوادگی دارم.
** مرتضوی میگوید، شما ارتباط دارید. او هم میگوید که، بله؛ واقعاً بقیه برادران به گرد فاضل نمیرسند.
** ببین باید خودت رک به دکتر بگیی که آقای "ز" که میخواهد که قرارداد ببندد، باید از قبل من به شما وصل شود. فاضل لاریجانی خطاب به مرتضوی می گوید: آن کسی که می خواهد قرارداد ببندد باید هوشیار باشد که تبلیغ نکند که من فلانی هستم.
** مرتضوی هم به آقای "م" میگوید: بروید بیرون شما. حس میکند که مسائل دیگری مطرح شود، از جلسه بیرونش میکند؛ فاضل لاریجانی به مرتضوی میگوید: من میخواهم به گروه "ز" کار کنم. ولی ابلاغ کتبی برای من نزند. تلقیاش این باشد که میخواهم با او همکاری کنم.
** فاضل هم به مرتضوی می گوید: اخیرا علی را دیدید یا نه؛ مرتضوی: اخیرا نه.
** فاضل لاریجانی میگوید: ایشان نظرش نسبت به شما بسیار مساعد است، می تواند کمک کند و تلطیف کند قوه قضائیه را نسبت به شما. ارتباط خود را با علی محکم کنید. یک ملاقات جدی و خودمانی در منزل ما یا بیرون از مجلس بگذارید. منزل مادر باشد، بدون سر و صدا. علی و صادق هم دست من هستند و میدانم که چطور جا بیندازم.
** فاضل لاریجانی میگوید: از روی صداقت میگویم. هرجور صلاح میدونید. ما میخواهیم باز کار کنیم. حالا که بخواهیم ورود کنیم، چند پروژه خوب باید پیشنهاد کنیم که بیایند به حساب اینها، اگر صلاح میدانید، کمکهایی هم میشود کرد؛ به هر حال میتوانیم مفید واقع شویم.
** مرتضوی میگوید: من چه کار باید بکنم، فاضل لاریجانی هم میگوید: زمینه آشنایی ایجاد شود؛ توصیه کنید به آنها. احساس کنند نمایندگی شما را دارم. توصیه کنید، همکاری فلانی برای آینده ایران خوب است. منظور از فلانی، فاضل لاریجانی است.
** فاضل لاریجانی می گوید: به آنها بگویید من مورد وثوق شما هستم. فاضل: بهترین راه این است که به آنها بگویید حضور من اطمینانی است برای آنها.
** فاضل لاریجانی میگوید: میتوانیم ما رفع موانع برایشان کنیم. آمادگی داریم؛ مشکلاتی که "ع- ب" دارد، در چند جهت. اولاً آدم خوبی است. 10-15 پروژه پتروشیمی دارد که نیاز به کمک دارد. ایشان چند مشکل با بانکها داشت، همین فردا دوشنبه ساعت 9 با "ع" قرار دارم. جلسه گذاشتم، حل کنم. مشکلاتی در قوه قضائیه داشت و برایش مهلت گرفتم، حل شد؛ رفتم پهلوی اخوی و دستورش را گرفتم.
** مرتضوی میگوید: این اعتبار را دارید که دستور بگیرید؟
** فاضل لاریجانی میگوید: بله! یک جلسه هم اخوی ایشان را دید
** مرتضوی می گوید: اخوی دستور دادند مشکلاتش حل شود؟
** فاضل لاریجانی می گوید: خیلی از مشکلات دیگر معوقات بانکی هم بود؛ پرونده زیاد داشت. آقای "الف" آنجا بود. رئیس دادگستری فلان استان هم بود. یک عده هم شکایت کرده بودند. رفتیم صحبت کردیم، تا حدود زیادی حل شد.
** مرتضوی می گوید: با سفارش به "الف" حل کردید؟
** فاضل میگوید: بله! بله!، مسائل مالیاتی و حسابی داشت، حل کردیم؛ من کار دانشگاهی کردم تا الان. الان نوه دارم، امورات نمیگردد. فرصتی پیش آمده تا چند سالی است ورود داشتیم به مسائل اقتصادی؛ الان که وارد شدیم، قلقها دستمان آمده است.
** فردی خطاب به احمدینژاد: لطفات بس است.
** احمدی نژاد: چشم. من میگویم نیازی به حل مسائل از این طریق نیست. صوت و تصویر موجود است و نوار مشخص است و چندین ساعت است که اگر رئیس مجلس صلاح دیدید، همه را در اختیارتان میگذاریم.
** مسائل جای دیگری است. چرا امروز شیخ الاسلام باید اینجا محاکمه شود؟
** من به نظر مجلس اخترام می گذارم. استیضاح و نظر، حق شماست و به نظر شما و قانون احترام میگذاریم. والسلام
** لاریجانی: آقای رئیسجمهور تشریف داشته باشید، بیاناتی هست که برایتان مفید است.
** تشکر میکنم که حوصله کردید، رئیس جمهور همه حرفهایشان را زدند. رئیس جمهور گفت که نواری دارد، این هم ژستی است و نوار را هم قرائت کردند.
** تنظیم قوا به هم نخورده آقای رئیس جمهور؛ این سلیقه شماست که جایی نظر شورای نگهبان را به عنوان مفسر قبول ندارید.
** شما در این جلسه اتهاماتی وارد کردید که دارم طبق آئین نامه جوابتان را می دهم و شما دیگر حقی برای پاسخگویی از تریبون مجلس ندارید. شما سر تا پای استیضاح را به اتهام به من گذراندید.
** همه شما را برادران دینی می شناسم؛ قانون شریف است و تنظیم کننده رفتارهاست و باید از استحکام حداکثری برخودار باشد. قانون مبنای کار است و همه باید تلاش کنیم، قانون اجرا شود.
** مسائلی که میخواهم عرض کنم، ارتباطی به مسئله دولت و مجلس ندارد، مسئله کلان کشور است که اگر بی توجهی کنیم مسائلی نظیر همین استیضاح پیش میآید.
** انشاءالله در اوایل اسفند مصوبات اخیر دولت و مجلس اجرا می شود؛ بحث من فراتر از استیضاح است. چرا باید همدیگر را مدام متهم کنیم؟ ما در یک جبهه ایم و باید با هم کار کنیم.
** بحث من فراتر از استیضاح است؛ چرا باید همدیگر را مدام متهم کنیم؟ ما در یک جبههایم و باید با هم کار کنیم؛ شیخ الاسلامی مومن و پرکار و بی حاشیه است و هر جا بوده، موفق بوده و جزو بهترینهای کابینه است.
** شیخ الاسلام را 27 سال است که میشناسم و به وی ارادت دارم. امروز دشمنان خود را برای فشار آوردن به کشور بسیج کردهاند. باید دست به دست هم باری از دوش مردم برداریم. فشارهایی که از داخل میآید با فشارهای خارجی برابری میکند. سه سال است دولت تحت سنگین ترین فشارهاست؛ همکاران پاک من زیر سنگین ترین اتهامات هستند. چقدر احضار و ...؛ من سکوت کردم و همکاران را به تحمل واداشتم.
** بولتن چاپ میکنند در چند هزار نسخه که سر تا پا تهمت به دولت و همکاران ماست.
** سازمان تامین اجتماعی غیردولتی و متعلق به کارگران و بازنشستههاست و از پول آنها صندوقی درست شده است. نه ما و نه شما حق نداریم برایشان بدهی و هزینه درست کنیم. این نهاد غیردولتی است. حال برای تعیین رئیسش ترتیباتی اتخاذ شده است. امروز ما باید به سازمان تامین اجتماعی کمک کنیم.
** حکم دیوان عدالت اداری مطرح میشود، صرف نظر از اینکه موضع سیاسی رئیس چیست، این دیوان باید نقطه آرامش و ثبات باشد. همین دیوان معظم، عین همین شکایت اخیر را سال 78 هم مطرح کرد. آن موقع هم بارها گفتند که رئیس سازمان واجد شرایط نیست. همین دیوان گفت چون نهاد عمومی غیردولتی است، ما صالح برای رسیدگی به عزل و نصبهایش نیستیم. امروز چطور صلاحیت پیدا کرده است؟ اشکالی در کار است که باید آن را پیدا کنیم.
** سال 85 سازمان مالیاتی شکایتی میکند که طبق اصلاحیه قانون مالیاتها نهادهای وابسته به شهرداریهای سراسر کشور از معافیت مالیاتی برخوردار شوند، 5 سال طول کشید تا رسیدگی شود اما در موضوع اخیر فوراً رسیدگی کردند.
** احمدینژاد با اشاره به اصل 55 قانون اساسی درباره وظایف دیوان محاسبات گفت: برخی رفتارهای دیوان محاسبات در رابطه با دولت غیرقانونی است؛ حکم دیوان عدالت اداری درباره بهمنی خلاف قانون اساسی است.
** جلسه پیش که آمدیم مجلس، دوستیها را تقویت کردیم، پشتش یک استیضاح درآمد.
** امروز آمدهام، با شما درد دل کنم و برای حل مشکلات کشور استمداد بطلبم؛ چطوری از دل قانون درآوردهاند که رئیس مجلس میتواند بخشنامههای رئیس جمهوری را لغو کند.
** تذکر علی لاریجانی به رئیس جمهور: لطفاً در موضوع صحبت کنید.
** احمدی نژاد در پاسخ به این تذکر: دقیقاً در موضوع صحبت میکنم؛ رئیس مجلس نه تنها بر دولت حاکم شده، بلکه بر کل مجلس هم حاکم شده است.
** اگر بنا بود رئیس مجلس بر دولت و مجلس حاکم شود، باید با رأی مستقیم می آمد و رئیس جمهور میشد. صحبت من خارج از اشخاص و یک بحث حقوقی است؛ اگر قرار است که قانون اساسی را عوض کنید، در خود قانون اساسی راه آن نشان داده شده است.
** دولت میخواهد مصوبات شما را در کشور اجرا کند. اختیاراتش چیست؟ وقتی عزل و نصبها هم از اختیار دولت گرفته میشود، دیگر چه چیزی در دست دولت میماند. این بحثِ دردمندانه من است. باید بنشینیم و برایش راه حل پیدا کنیم.
** من از دیوان عدالت اداری به چه کسی شکایت کنم؟ چه راهی وجود دارد؟ میگویند به خود ما شکایت کن.
** من نوکر ملت و شما و همه هستم، اما رئیس جمهور کشورم و از حقوق اساسی ملت دفاع میکنم.
** به ملت بگویید که رئیس جمهوری که می خواهید انتخاب کنید، تحت امر رئیس مجلس است! اگر بناست دیوان عدالت در اختیارات دولت دخالت کند، چه میگویند؟ ما باید برگردیم به قانون اساسی و مسائل را ریشهای حل کنیم.
** اصلاً بحث من دفاع از شخص آقای مرتضوی نیست، بنده درباره یک روند و حقوق اساسی بحث میکنم.
** نمایندگان با من صحبتهایی کردهاند، نمیدانم برخی چیزها را بگویم یا نگویم؟
**رئیس مجلس: چیزی را که لازم میدانید بگویید؛ لازم هم اگر میدانید نوار هم بگذارید.
** احمدی نژاد: من و شما باید حوصله و تحمل داشته باشیم و حرفها را گوش کنیم. ما کوچک شما هستیم.
** ما و مجلس با هم دعوا و اختلافی نداریم. بنده کوچکترین خادمهای ملت هستم و شما هم نمایندگان مردم هستید و میخواهیم با هم برای مردم کار کنیم.
** پشت مسائلی از قبیل امروز، جریاناتی هم دارد میگذرد. حوصله کنید تا برایتان بگویم.
** چندین ساعت جلسات برگزار شد، تکهای که مسئلهای درست نمیکند را میخواستم اینجا بگذارم.
** دوستانی آمدند و گفتند که بگذارید فضای کشور آرامتر باشد؛ من گفتم نخسهای را به رئیس و نسخهای را به رئیس کمیسیونها تقدیم کنیم.
** علی لاریجانی: خواهش میکنم نوارتان را پخش کنید و بعد نگویید که پخش نشد. چیزی کم نگذارید.
** صدای فریاد برخی نمایندگان در مجلس به گوش میرسد
** احمدی نژاد پس از پایان پخش فایل صوتی: این بیست و 4 دقیقه است؛ سیستم صوتی خوب پخش نمی کند؛ به هر نماینده یک فایلش را میدهم. بعضی از بخش های آن را هم میخوانم.
** لاریجانی: نمایندگان حوصله کنند، تا آقای رئیس جمهور حرفشان را بزنند. نمایندگان حساسیت به خرج ندهند. اگر راجع به بستگان بنده بوده اجازه بدهید حرفشان را بزنند.
** احمدی نژاد: دوستان! مسائل ما همین هاست؛ آقای رئیس مجلس گفت پخش کنید، پخش کردیم.
** لاریجانی: من اینگونه نگفتم. شما گفتید نواری دارم. گفتم حالا که حرفش را زدید، مسئله در جامعه پیش میآید. پس پخش کنید تا شفاف شود.
** احمدینژاد: اینها بالاخره سند است. ما باید چه کنیم؟ دولت تحت فشار است با همین حرف هایی که در نوار است.
** ما چطور از دولت دفاع کنیم؟ شما راهش را بفرمائید ما همان را عمل کنیم. بعضی تکهها را برایتان میخوانم.
** تامین اجتماعی شرکتهایش را دارد، طی قراردادی به گروهی میفروشند؛ فردی به نام معاون مجتمع قضایی تهران، میگوید من با یکی از برادران آقای لاریجانی رفت و آمد خانوادگی دارم.
** مرتضوی میگوید، شما ارتباط دارید. او هم میگوید که، بله؛ واقعاً بقیه برادران به گرد فاضل نمیرسند.
** ببین باید خودت رک به دکتر بگیی که آقای "ز" که میخواهد که قرارداد ببندد، باید از قبل من به شما وصل شود. فاضل لاریجانی خطاب به مرتضوی می گوید: آن کسی که می خواهد قرارداد ببندد باید هوشیار باشد که تبلیغ نکند که من فلانی هستم.
** مرتضوی هم به آقای "م" میگوید: بروید بیرون شما. حس میکند که مسائل دیگری مطرح شود، از جلسه بیرونش میکند؛ فاضل لاریجانی به مرتضوی میگوید: من میخواهم به گروه "ز" کار کنم. ولی ابلاغ کتبی برای من نزند. تلقیاش این باشد که میخواهم با او همکاری کنم.
** فاضل هم به مرتضوی می گوید: اخیرا علی را دیدید یا نه؛ مرتضوی: اخیرا نه.
** فاضل لاریجانی میگوید: ایشان نظرش نسبت به شما بسیار مساعد است، می تواند کمک کند و تلطیف کند قوه قضائیه را نسبت به شما. ارتباط خود را با علی محکم کنید. یک ملاقات جدی و خودمانی در منزل ما یا بیرون از مجلس بگذارید. منزل مادر باشد، بدون سر و صدا. علی و صادق هم دست من هستند و میدانم که چطور جا بیندازم.
** فاضل لاریجانی میگوید: از روی صداقت میگویم. هرجور صلاح میدونید. ما میخواهیم باز کار کنیم. حالا که بخواهیم ورود کنیم، چند پروژه خوب باید پیشنهاد کنیم که بیایند به حساب اینها، اگر صلاح میدانید، کمکهایی هم میشود کرد؛ به هر حال میتوانیم مفید واقع شویم.
** مرتضوی میگوید: من چه کار باید بکنم، فاضل لاریجانی هم میگوید: زمینه آشنایی ایجاد شود؛ توصیه کنید به آنها. احساس کنند نمایندگی شما را دارم. توصیه کنید، همکاری فلانی برای آینده ایران خوب است. منظور از فلانی، فاضل لاریجانی است.
** فاضل لاریجانی می گوید: به آنها بگویید من مورد وثوق شما هستم. فاضل: بهترین راه این است که به آنها بگویید حضور من اطمینانی است برای آنها.
** فاضل لاریجانی میگوید: میتوانیم ما رفع موانع برایشان کنیم. آمادگی داریم؛ مشکلاتی که "ع- ب" دارد، در چند جهت. اولاً آدم خوبی است. 10-15 پروژه پتروشیمی دارد که نیاز به کمک دارد. ایشان چند مشکل با بانکها داشت، همین فردا دوشنبه ساعت 9 با "ع" قرار دارم. جلسه گذاشتم، حل کنم. مشکلاتی در قوه قضائیه داشت و برایش مهلت گرفتم، حل شد؛ رفتم پهلوی اخوی و دستورش را گرفتم.
** مرتضوی میگوید: این اعتبار را دارید که دستور بگیرید؟
** فاضل لاریجانی میگوید: بله! یک جلسه هم اخوی ایشان را دید
** مرتضوی می گوید: اخوی دستور دادند مشکلاتش حل شود؟
** فاضل لاریجانی می گوید: خیلی از مشکلات دیگر معوقات بانکی هم بود؛ پرونده زیاد داشت. آقای "الف" آنجا بود. رئیس دادگستری فلان استان هم بود. یک عده هم شکایت کرده بودند. رفتیم صحبت کردیم، تا حدود زیادی حل شد.
** مرتضوی می گوید: با سفارش به "الف" حل کردید؟
** فاضل میگوید: بله! بله!، مسائل مالیاتی و حسابی داشت، حل کردیم؛ من کار دانشگاهی کردم تا الان. الان نوه دارم، امورات نمیگردد. فرصتی پیش آمده تا چند سالی است ورود داشتیم به مسائل اقتصادی؛ الان که وارد شدیم، قلقها دستمان آمده است.
** فردی خطاب به احمدینژاد: لطفات بس است.
** احمدی نژاد: چشم. من میگویم نیازی به حل مسائل از این طریق نیست. صوت و تصویر موجود است و نوار مشخص است و چندین ساعت است که اگر رئیس مجلس صلاح دیدید، همه را در اختیارتان میگذاریم.
** مسائل جای دیگری است. چرا امروز شیخ الاسلام باید اینجا محاکمه شود؟
** من به نظر مجلس اخترام می گذارم. استیضاح و نظر، حق شماست و به نظر شما و قانون احترام میگذاریم. والسلام
** لاریجانی: آقای رئیسجمهور تشریف داشته باشید، بیاناتی هست که برایتان مفید است.
** تشکر میکنم که حوصله کردید، رئیس جمهور همه حرفهایشان را زدند. رئیس جمهور گفت که نواری دارد، این هم ژستی است و نوار را هم قرائت کردند.
** تنظیم قوا به هم نخورده آقای رئیس جمهور؛ این سلیقه شماست که جایی نظر شورای نگهبان را به عنوان مفسر قبول ندارید.
** شما در این جلسه اتهاماتی وارد کردید که دارم طبق آئین نامه جوابتان را می دهم و شما دیگر حقی برای پاسخگویی از تریبون مجلس ندارید. شما سر تا پای استیضاح را به اتهام به من گذراندید.
منبع:
تسنیم
ارسال نظر