فضای مجازی و اختلال در زبان فارسی
پارسینه: یک مترجم میگوید: غلطنویسیها در درازمدت به یک سنت پذیرفتهشده تبدیل میشوند و رسمالخط درست زبان فارسی را دچار اختلال میکنند. فکر میکنم فقط فضای مجازی در ترویج آنها تاثیرگذار بوده است.
اصغر نوری - مترجم و نمایشنامهنویس -اظهار کرد: مسلما این غلطنویسیها برای زبان فارسی آسیبزننده است. وقتی یک چیز غلط نوشته میشود و بر این غلط اصرار میکنیم نسل جدیدی که میآید شاید حتی درست آن را بلد نباشد. ما در کشوری زندگی میکنیم که متاسفانه هر کاری را اگر تعداد آدمهای زیادتری انجام دهند به یک سنت تبدیل میشود؛ چه درست و چه غلط. کارهایی را که همه انجام میدهند به یک کار پذیرفتهشده تبدیل میشود و این خود ضربهاش را میزند.
او افزود: دیده میشود که به جای کسره، «ه» میگذارند و این اشتباه از فضای مجازی به کتابها هم رسیده است. من کتابی را دیدم که در آن به جای کسره، «ه» گذاشته شده بود. فضای مجازی امروزه دارد جای مطالعه کتاب را هم میگیرد؛ خیلیها هستند که میگویند فرصت مطالعه ندارند ولی میبینیم که ساعتها مشغول گوشی و فضای مجازی هستند؛ هرچند که در آنها هم چیزی میخوانند. البته میشود در فضای مجازی هم کارهای مثبتی کرد اما فکر میکنم چون فضای مجازی بیشتر یک فضای شخصی است امکان آموزش در آن وجود ندارد.
نوری با بیان اینکه هر کس در صفحه شخصیاش به اندازه خودش میتواند تاثیرگذار باشد و درست بنویسید، اظهار کرد: برای آموزش نباید به فضای مجازی تکیه کنیم؛ باید آموزش را جای دیگر و بهطور پایهایتر انجام بدهیم و دنبال مسکن نباشیم. آموزش درست رسمالخط فارسی را باید از مدرسهها شروع کنیم. اگر بچه هایی که مدرسه می روند با کتابخوانی آشنا شوند، نسل آینده حتی با وجود فضای مجازی هم آموزش درستی میبیند، اما متاسفانه در مدرسههای ما این اتفاق نمیافتد.
او همچنین درباره وظیفه ویراستاران درباره اشتباههای موجود در کتابهای منتشرشده گفت: بیشتر از ویراستاران، این مسئولیت بر گردن ناشران است. متاسفانه ناشرانی داریم که اصلاً اهل این کار نیستند و آن را بلد نیستند؛ کسی که این کار را بلد است معمولا یک تیم ویرایش خوب دارد و اینطور اتفاقها در کتابهایش نمیافتد.
اصغر نوری سپس با اشاره به مسئولیت فرهنگستان زبان و ادب فارسی در این زمینه گفت: فرهنگستان دارد کار خودش را انجام میدهد و این کار، درست یا غلط دارد اتفاق میافتد. اما حضور فرهنگستان حضوری کاربردی نیست و گاهی وقتها صرفاً کار ظاهری است. مثلاً فرهنگستان برای کلمات خارجی مابهازای ایرانی میخواهد تولید کند ولی این مابهازاها آنقدر نامانوس هستند که اصلا جامعه به آنها اعتنا نمیکند، یعنی ارتباطی بین فرهنگستان و جامعه وجود ندارد، برای همین فرهنگستان هر کاری هم بکند فایده ای ندارد. باید بین این نهاد و آدمها خصوصاً جامعه نشر ارتباط برقرار شود. فرهنگستان یک کار میکند و جامعه یک کار دیگر؛ کاری به کار هم ندارند.
او در پایان افزود: یک سری کلمات هستند که در جامعه نمیتوانند مورد قبول باشند. فرهنگستان به این نکته مهم توجه نمیکند که کلماتی بسازد که بتوانند وارد زبان گفتاری ما شوند؛ گاهی کلماتی میسازد که انگار قرار است مردم در زمان حافظ بگویند و به این توجه نمیکند که امروزه عادت گفتاری زبان جامعه ما در چه سطحی است تا کلماتی که پیشنهاد میکند بتواند وارد این حوزه شود.
ارسال نظر