من را که ميشناسيد ؟ابزار ابتذالم

من ماهواره هستم ،بي سود و با زيانم
من دشمني براي هر پير و هر جوانم
چون غافليد از من ،برخويشتن ببالم
من را که ميشناسيد ؟ابزار ابتذالم
با آن که من شما را ،مسرور و شاد سازم
نسل جوانتان را ،بي اعتقاد سازم
هستم سلاح دشمن ، آيد به قلب خانه
زان پس ز دين و ايمان ،آتش کشد زبانه
هرجا که بنده باشم ،آنجا حيا نباشد
بنيان خانواده ،با من زهم بپاشد
هر کس خريد من را ، بي غيرتش نمودم
ايمان و دين او را، آهسته من ربودم
در هر کجا که اينک ، بازار بنده داغ است
نقش حضور بنده ،افزايش طلاق است

کانون خانواده ،صد شکر گر که گرم است
گر نيست پس بدانيد ،اين کار جنگ نرم است
بايد که بود آگاه ،بايد بصيرت افزود
تا جنگ نرم دشمن ،ما را نکرده نابود
اي عاشق ولايت ،اي جان نثار رهبر
امري نما به معروف ،نهيي نما زمنکر
وقت عمل رسيده ،تا کي فقط نظاره؟
از ما به سر دويدن از او به يک اشاره
با ماهواره اکنون ،پهن است دام شيطان
از او مباش غافل ،اي شيعه ،اي مسلمان
تخريب مهدويت ،دستور کار آن است
شد دشمن ولايت ،هر کس دچار آن است

کاري نکوست زائر ،امحاءماهواره
در کار خير هم نيست ،حاجت به استخاره
اي دوست عزم ملي همواره چاره ساز است
بهر نجات فرهنگ باب جهاد باز است
ما پيرو ولايت ،از نسل آفتابيم
تا صبح وصل مهدي (عج)سرباز انقلابيم
چندين هزار لاله ،تقديم يار کرديم
حاشا پس از شهيدان ،بي بند و بار گرديم

زائر-اکبر اسماعيلي وردنجاني