یعنی واقعاً که...... اصلا چه ربطی به موضوع نمایشگاه داشته که اونجا فروختن؟؟
ناشناس
فی النفسه جایز است
ناشناس
این شطرنجه
سامان میرزائی
تخته نرد را چه کسی و چرا اختراع کرد؟
در زمان پادشاهی انوشیروان خسرو، پادشاه هند «دیورسام بزرگ» برای سنجش خرد و دانایی ایرانیان و اثبات برتری خود شطرنجی را که مهرههای آن از زمرد و یاقوت سرخ بود، به همراه هدایایی نفیس به دربار ایران فرستاد و «تخت ریتوس» دانا را نیز گمارده انجام این کار ساخت. او در نامهای به پادشاه ایران نوشت: «از آنجا که شما شاهنشاه ما هستید، دانایان شما نیز باید از دانایان ما برتر باشند. پس یا روش و شیوه آنچه را که به نزد شما فرستادهایم (شطرنج) باز گویید و یا پس از این ساو و باج برای ما بفرستید». شاه ایران پس از خواندن نامه چهل روز زمان خواست و هیچ یک از دانایان در این چند روز چاره و روش آن را نیافت، تا اینکه روز چهلم بزرگمهر که جوانترین وزیر انوشیروان بود به پا خاست و گفت: «این شطرنج را چون میدان جنگ ساختهاند که دو طرف با مهرههای خود با هم میجنگند و هر کدام خرد و دوراندیشی بیشتری داشته باشد، پیروز میشود.» و رازهای کامل بازی شطرنج و روش چیدن مهرهها را گفت. شاهنشاه سه بار بر او درود فرستاد و دوازده هزار سکه به او پاداش داد. پس از آن «تخت ریتوس» با بزرگمهر به بازی پرداخت. بزرگمهر سه بار بر تخت ریتوس پیروز شد. روز بعد بزرگمهر تخت ریتوس را به نزد خود خواند و وسیله بازی دیگری را نشان داد و گفت: اگر شما این را پاسخ دادید ما باجگزار شما می شویم و اگر نتوانستید باید باجگزار ما باشید.» دیورسام چهل روز زمان خواست، اما هیچ یک از دانایان آن سرزمین نتوانستند «وین اردشیر» را چاره گشایی کنند و به این ترتیب شاه هندوستان پذیرفت که باجگزار ایران باشد.
ه این داستان با کمی اغراق در کتابهایی چون تاریخ طبری و تاریخ سیستان و در قسمتی از کتاب استاد بیرونی اشاره شده ولی جدا از اغراقاتی چون باجگیر شدن هندوها بهخاطر یک بازی به ایرانیها، تخته نرد یک بازی بیبدیل است. البته نوشتههای پیشینیان و حتی تاریخدانان هیچ گاه دور از اغراق و اغماض نبوده و نیست و اینجاست که علم باستان شناسی برای تائید و تمیز دادن این اطلاعات واد عمل می شود. اما تائیداین نکته که این بازی نامش و شکلش و فرمش ایرانی بوده و توسط ایرانیها اختراع شده کاملا” محرز و مشخص میباشد.
فلسفه تخت نرد و معنی و مفهوم آن و الهاماتی که از عقاید ایرانیان باستان گرفته شده:
30 مهره: نشانگر 30 شبانه روز یک ماه
24 خانه: نشانگر 24 ساعت شبانهروز
4 قسمت زمین: 4 فصل سال
5 دست بازی: 5 وقت یک شبانه روز
2 رنگ سیاه و سپید: شب و روز
هر طرف زمین 12 خانه دارد: 12 ماه سال
تخته نرد: کره زمین
زمین بازی: اسمان
تاس: ستاره بخت و اقبال
گردش تاسها: گردش ایام
مهرهها: انسانها
گردش مهره در زمین: حرکت انسانها (زندگی)
برداشتن مهره در پایان هر بازی: مرگ انسانها
معاتی و مفهوم اعداد تاس ( چرا تاس 6 عدد دارد؟؟ چرا 7 یا 8 تا نیست؟)
عدد 1: یگانگی خداوند
عدد 2: آسمان و زمین
عدد 3: اندیشه نیک؛ گفتار نیک، کردار نیک
عدد 4: ایرانیان چهار عنصر اصلی را که منبع حیات است را مقدس شمره و اعتقاد داشتند که خداوند چون انسان و آسمان و زمین را با این چهار عنصر آفریده و بقیه نعمتهای خدا از مشتقات این عناصر هستند، پس این چهار عنصر قابل احترام بوده و عضوی از خداوند به حساب میآیند. به طور مثال تمام میوه ها و گیاهان جهان بخاطر وجود خاک یا آب بوجود آمدهاند و یا انسان بدون یکی از این عناصر چهار تایی ساعتی بیش زنده نمیماند! ادیان قبل از زرتشت مانند مهریها و میتراییها حتی برای این چهار عنصر چهار فرشته میشناختند که آنها (الهه) زیر نظر پروردگار توانا به یاری انسانها میشتافتند (چهار جهت اصلی و یا چهار عنصر اصلی: آب.باد.خاک.آتش و یا شمال، جنوب، شرق، غرب).
عدد 5: خورشید؛ ماه، ستاره، آتش، رعد (پنچ روشنی مقدس و روشنی طبیعت که از نعمتهای خداست) نور از ارکان ادیان باستانی ایران بوده و خداوند را تمام ادیان بخشی از نور دانستهاند، همانطور که زرتشتیها رو به نور نماز خوانده و مسلمانان میگویند: الله نور السماوات والارض
بهطور کلی همه ادیان به شکلی بر این جمله اعتقاد دارند که خداوند نور آسمانها و زمین است و یا در کتب مقدس یهودیان و مسیحیان دلیل اینکه خداوند را نمیتوان دید این است که خداوند نور عظیم و بزرگیست… در این باره روایتهای بسیار زیادی در تمام ادیان وجود دارد.
6: شش روز آفرینش (ایرانیان باستان و برخی از ادیان توحیدی بر این اعتقاد بوده و هستند که جهان طی 6 مرحله و یا 6 روز بوجود آمده است)
یعنی واقعاً که...... اصلا چه ربطی به موضوع نمایشگاه داشته که اونجا فروختن؟؟
فی النفسه جایز است
این شطرنجه
تخته نرد را چه کسی و چرا اختراع کرد؟
در زمان پادشاهی انوشیروان خسرو، پادشاه هند «دیورسام بزرگ» برای سنجش خرد و دانایی ایرانیان و اثبات برتری خود شطرنجی را که مهرههای آن از زمرد و یاقوت سرخ بود، به همراه هدایایی نفیس به دربار ایران فرستاد و «تخت ریتوس» دانا را نیز گمارده انجام این کار ساخت. او در نامهای به پادشاه ایران نوشت: «از آنجا که شما شاهنشاه ما هستید، دانایان شما نیز باید از دانایان ما برتر باشند. پس یا روش و شیوه آنچه را که به نزد شما فرستادهایم (شطرنج) باز گویید و یا پس از این ساو و باج برای ما بفرستید». شاه ایران پس از خواندن نامه چهل روز زمان خواست و هیچ یک از دانایان در این چند روز چاره و روش آن را نیافت، تا اینکه روز چهلم بزرگمهر که جوانترین وزیر انوشیروان بود به پا خاست و گفت: «این شطرنج را چون میدان جنگ ساختهاند که دو طرف با مهرههای خود با هم میجنگند و هر کدام خرد و دوراندیشی بیشتری داشته باشد، پیروز میشود.» و رازهای کامل بازی شطرنج و روش چیدن مهرهها را گفت. شاهنشاه سه بار بر او درود فرستاد و دوازده هزار سکه به او پاداش داد. پس از آن «تخت ریتوس» با بزرگمهر به بازی پرداخت. بزرگمهر سه بار بر تخت ریتوس پیروز شد. روز بعد بزرگمهر تخت ریتوس را به نزد خود خواند و وسیله بازی دیگری را نشان داد و گفت: اگر شما این را پاسخ دادید ما باجگزار شما می شویم و اگر نتوانستید باید باجگزار ما باشید.» دیورسام چهل روز زمان خواست، اما هیچ یک از دانایان آن سرزمین نتوانستند «وین اردشیر» را چاره گشایی کنند و به این ترتیب شاه هندوستان پذیرفت که باجگزار ایران باشد.
ه این داستان با کمی اغراق در کتابهایی چون تاریخ طبری و تاریخ سیستان و در قسمتی از کتاب استاد بیرونی اشاره شده ولی جدا از اغراقاتی چون باجگیر شدن هندوها بهخاطر یک بازی به ایرانیها، تخته نرد یک بازی بیبدیل است. البته نوشتههای پیشینیان و حتی تاریخدانان هیچ گاه دور از اغراق و اغماض نبوده و نیست و اینجاست که علم باستان شناسی برای تائید و تمیز دادن این اطلاعات واد عمل می شود. اما تائیداین نکته که این بازی نامش و شکلش و فرمش ایرانی بوده و توسط ایرانیها اختراع شده کاملا” محرز و مشخص میباشد.
فلسفه تخت نرد و معنی و مفهوم آن و الهاماتی که از عقاید ایرانیان باستان گرفته شده:
30 مهره: نشانگر 30 شبانه روز یک ماه
24 خانه: نشانگر 24 ساعت شبانهروز
4 قسمت زمین: 4 فصل سال
5 دست بازی: 5 وقت یک شبانه روز
2 رنگ سیاه و سپید: شب و روز
هر طرف زمین 12 خانه دارد: 12 ماه سال
تخته نرد: کره زمین
زمین بازی: اسمان
تاس: ستاره بخت و اقبال
گردش تاسها: گردش ایام
مهرهها: انسانها
گردش مهره در زمین: حرکت انسانها (زندگی)
برداشتن مهره در پایان هر بازی: مرگ انسانها
معاتی و مفهوم اعداد تاس ( چرا تاس 6 عدد دارد؟؟ چرا 7 یا 8 تا نیست؟)
عدد 1: یگانگی خداوند
عدد 2: آسمان و زمین
عدد 3: اندیشه نیک؛ گفتار نیک، کردار نیک
عدد 4: ایرانیان چهار عنصر اصلی را که منبع حیات است را مقدس شمره و اعتقاد داشتند که خداوند چون انسان و آسمان و زمین را با این چهار عنصر آفریده و بقیه نعمتهای خدا از مشتقات این عناصر هستند، پس این چهار عنصر قابل احترام بوده و عضوی از خداوند به حساب میآیند. به طور مثال تمام میوه ها و گیاهان جهان بخاطر وجود خاک یا آب بوجود آمدهاند و یا انسان بدون یکی از این عناصر چهار تایی ساعتی بیش زنده نمیماند! ادیان قبل از زرتشت مانند مهریها و میتراییها حتی برای این چهار عنصر چهار فرشته میشناختند که آنها (الهه) زیر نظر پروردگار توانا به یاری انسانها میشتافتند (چهار جهت اصلی و یا چهار عنصر اصلی: آب.باد.خاک.آتش و یا شمال، جنوب، شرق، غرب).
عدد 5: خورشید؛ ماه، ستاره، آتش، رعد (پنچ روشنی مقدس و روشنی طبیعت که از نعمتهای خداست) نور از ارکان ادیان باستانی ایران بوده و خداوند را تمام ادیان بخشی از نور دانستهاند، همانطور که زرتشتیها رو به نور نماز خوانده و مسلمانان میگویند: الله نور السماوات والارض
بهطور کلی همه ادیان به شکلی بر این جمله اعتقاد دارند که خداوند نور آسمانها و زمین است و یا در کتب مقدس یهودیان و مسیحیان دلیل اینکه خداوند را نمیتوان دید این است که خداوند نور عظیم و بزرگیست… در این باره روایتهای بسیار زیادی در تمام ادیان وجود دارد.
6: شش روز آفرینش (ایرانیان باستان و برخی از ادیان توحیدی بر این اعتقاد بوده و هستند که جهان طی 6 مرحله و یا 6 روز بوجود آمده است)
بنده گفتم نگوئید که سامان کو .......
تو تصوير تخته نرد نيست فقط شطرنجه