تاسف شایکان از عمل بی موقع کیارستمی
پارسینه: داریوش شایگان گفت:کیارستمی محرک سینمای ایران بود و مکتب عباس کیارستمی باعث شد که سینمای ایران تا این اندازه در دنیا گل کند و در زمانی که ایران در همه جا چهره زیبایی نداشت کیارستمی ایران را در عرصه جهانی مطرح کرد و چیزی دیگر از ایران نشان داد.
داریوش شایگان نویسنده و اندیشمند کشورمان و از دوستان نزدیک عباس کیارستمی درگفتگو با ایسکانیوز درباره این کارگردان گفت: خیلی او را دوست داشتم و مرتب جویای حالش بودم. دوستی خیلی عمیقی با او داشتم. یک هفته ای که در ایتالیا باهم بودیم هرروز همدیگر را می دیدیم و من آنجا به چهره واقعی او پی بردم. چیزی در او که واقعا من را به حیرت وا میداشت این بود که اولا با اینکه یک چهره جهانی و یک سوپراستار بود، اما خیلی فروتن بود و بضاعت این را داشت که این قضیه ها را جدی نگیرد و تواضع عجیبی داشت.
داریوش شایگان افزود: از آن گذشته چیز دیگری که در او برایم عجیب بود آنتن هایی بود که او داشت، گویا تمام امواج نامرئی را می گرفت این را در آثارش هم می بینیم. در فیلم های او این بینش خاصی که داشت را می بینیم. به هرحال باید این را بگویم که رفتن او یک ضایعه عظیم هم برای هنر دنیا و هم برای سینمای ایران است.
این استاد فلسفه درباره ویژگی سینمای کیارستمی که سبب اقبال جهانی به کارهای او می شد بیان کرد: او یک نگاه جدید به دنیا داشت. یک نگاه خیلی خاص که تا به حال در سینما مطرح نشده بود. به نظر من نه فقط نگاهی جدید به سینما داشت و نه فقط چشم انداز سینمای جهان را دگرگون کرد، بلکه مسائل اساسی اگزیستانسیال انسان را خیلی با ظرافت مطرح کرد. مسائلی چون مرگ و زندگی، موقعیت ما در دنیا، سیر و سلوک و مبحث عبور از هزارتوی پیچیده گرفتاری ها و دالان های پرپیچ و خم تلاش ها و موانعی که همواره با آنها مواجه هستیم، چیزی که خیلی آدم ها آن را حس می کنند اما آن را نمی بینند.
دکتر شایگان ادامه داد: او محرک سینمای ایران بود و مکتب عباس کیارستمی باعث شد که سینمای ایران تا این اندازه در دنیا گل کند و در زمانی که ایران در همه جا چهره زیبایی نداشت کیارستمی ایران را در عرصه جهانی مطرح کرد و چیزی دیگر از ایران نشان داد و همه اینها ذی قیمت است.
وی همچنین با اشاره به علاقه منتقدان خارجی به کیارستمی اظهار کرد: همه او را قبول داشتند. منتقدان مطرح آمریکایی را دیده بودم که به تهران آمده بودند که با او صحبت کنند، یکی شان به من گفت کلوز آپ بزرگترین فیلمی است که در زندگی دیده است. او منتقد بزرگی بود. فرانسوی ها را می دانم که خیلی دوستش داشتند. همچنین ژاپنی ها و در آخر عمرش هم فیلمی در چین تهیه می کرد که متاسفانه تمام نشد. در آن یک هفته هم که در ایتالیا بودیم شاهد بودم چقدر او را جدی می گیرند و اولین باری بود که یک ایرانی این چنین در سطح جهانی با این ابعاد وسیع مطرح می شد.
نویسنده جنون هوشیاری با اشاره به عکس های کیارستمی گفت: من یک مقاله ای هم راجع به مجموعه عکس های درهای او نوشتم . او عکاس بی نظیری هم بود و نگاه خاصی به دنیا داشت. به قول کسی که می گفت او دنیا را رادیوگرافه می کرد.
شایگان در پاسخ به این سوال که کدام ویژگی فلسفی را می توان در فیلم های کیارستمی ردیابی کرد گفت: مرگ و زندگی، در آثار او بخصوص در طعم گیلاس که شخصیت فیلم هم به یک اعتباری می میرد و دوباره زنده می شود و مساله خودکشی و مرگ که به نوعی رستاخیز است، موضوع مرگ خیلی در آثار او اهمیت دارد.
شایگان در پایان درمورد شایعاتی مبنی بر قصور پزشکی در مورد این استاد سینمای ایران گفت: من دقیقا نمیدانم اما آن پزشک آدم شریف و آدم خیلی خوبی است. نمی توانم قطعا اظهار نظر کنم اما می دانم این عمل پیش از عید شد و نباید در آن زمان این اتفاق می افتاد. چون در ایام عید مملکت ما تعطیل است. به نظرم باید بعد از عید عمل می کرد. اما به هرحال گاه گاهی حوادثی پیش می آید که تقصیر هیچکس نیست.
استاد شایگان خودش سرمایه ای جهانی است. حیف که قدر نمی دانیم و گرفتار هزارتوی ایدئولوژی زدگی هستیم.