سه خاطره کوتاه از اکبر هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۶۵
پارسینه: منبع: خاطرات سال 65 اکبر هاشمی رفسنجانی/ اوج دفاع
- فاطی و سارا به مجلس آمده بودند، سارا یک ساعت رومیزی را که داشتم، پسندید و برد.
(پنجشبه اول آبان 1365)
-به دستور دکتر تا ساعت 9 صبح در منزل مانذم، نایب رئیس ها مجلس را اداره کردند، دکتر عارفی و دکتر لطفی آمدند، معاینه ای کردند و تشخیص دادند که حالت دیروز عصر معلول خستگی مغز است و کسالت عمده ای نیست، خون و ادرار برای آزمایش بردند.
(سه شنبه یکم مهر 65)
-نماز ظهر را در مسجد گناوه خواندیم. ساعت سه و نیم وارد پایگاه هوایی بوشهر شدیم. برای رد گم کردن و اغفال دشمن قرار شد به کیش و بندرعباس برویم. هواپیمای 707 تانکر نیروی هوایی از تهران آمده بود. فاطی، فائزه و بچه هایشان خانواده دایی شان هم آمده بودند. به سوی جزیره کیش پرواز کردیم و ناهار را در هواپیما خوردیم. ساعت چهار و نیم وارد کیش شدیم. استقبال رسمی انجام شد و مصاحبه مختصری کردم. به ویلای اقامتگاه آمدم.
(بیستم آذر 65)
گلچین کردی ناقلا
خيلي بلايي
خو ئی انصافه که ساعت روزمیزی رو سارا ببره و خون و ادرار رو دکتر عارفی و دکتر لطفی؟!!
اخر که چی من که چیزی متوجه نشدم