جواد خیابانی به دروغگویی متهم شد!
پارسینه: دختر مرحوم دهداری اعتقاد دارد فیلم مستندی که جواد خیابانی سازنده آن بود در مورد باشگاه شاهین درست نیست.
همه چیز از یک مستند آغاز میشود. مستندی که جواد خیابانی سازنده آن است و پس از پخش قسمتهای مربوط به انحلال باشگاه شاهین در سال ۱۳۴۶ خیابانی به عنوان راوی نتیجهای از آن ماجراها میگیرد؛ «پرویز دهداری به دنبال سهم بود ...»
خبر ورزشی نوشت؛ همین یک جمله باعث ناراحتی خانواده معلم اخلاق شده و حال یادگارآن مرحوم، خانم شیدا دهداری به این موارد پاسخ شفاف داده است...
دختر مرحوم دهداری صحبتهایش را این چنین آغاز کرد: من نمیدانم وقتی انسانها اطلاعات کافی از موضوعی ندارند چرا اصرار دارند حتماً در آن زمینه اظهار نظر کنند؟ در این ماجرا یعنی انحلال باشگاه شاهین، همه پیشکسوتان و آنها که در خود همین فیلم مستند صحبت کردهاند حقایق را آن طور که اتفاق افتاده گفتند. اما نمیدانم جناب خیابانی چطور چنین نتیجه گرفت؟ این یک دروغ بزرگ است و با اخلاق و سکنات و رفتارهای پرویز دهداری منافات دارد و من از این بابت از دست خیابانی دلخورم.
دختر مرحوم دهداری میگوید: هرکس فقط در طول زندگی اش یک جمله از پرویز دهداری شنیده یا یک خاطره از او به یاد داشته باشد تایید میکند که القابی چون مرد اخلاق شایسته اوست. پدر من به اخلاق مداری و رعایت اصول جوانمردی شهره تاریخ است، چطور میشود چنین کسی به دنبال سهم از باشگاه شاهین باشد؟
از ایشان میپرسم: شما میفرمایید این جمله خلاف واقع است، پس حقیقت ماجرا را بگویید که گفت: من در سال ۴۶ هنوز به دنیا نیامده بودم اما دیگر از اعضای باشگاه شاهین همه ماجرا را گفتند. اختلاف پدرم با دکتر اکرامیبر سر تقسیم درآمدهای باشگاه بین بازیکنان بود. پدرم حق بازیکنان را میخواست. دایی هایم هنوز زنده و میتوانند شهادت بدهند که در آن روزگار نوجوانانی که میخواستند برای تماشای بازی شوهرخواهرشان به ورزشگاه امجدیه بیایند، در تمام سالهای متمادی بازی دهداری برای تیم ملی و باشگاه ها حتی یک بار هم پرویز دهداری به آنها بلیط نداد تا رایگان به ورزشگاه بیایند. یک چنین آدمیچطور ممکن است به دنبال سهم برای خودش باشد؟
ناراحتی خانواده دهداری آنقدر شدید است که دختر آن مرحوم را هم ادامه میدهد: پرویز دهداری از نظر معنوی و محبوبیت مردمییکی از غنی ترین انسان های تاریخ بود اما از نظر مالی مشکلات فراوانی داشت، از جمله این که تا روز آخر حیات مستاجر بود. امروز صحبت کردن از چنین آدم هایی به افسانه و قصه شباهت دارد، چرا که آدمها جور دیگری شده اند و برای سلام علیکم پول میخواهند اما این دلیل نمیشود که به گذشتگان وصله و انگ بچسبانیم. من به خاطر این بی اخلاقی چنان این چند روزه به هم ریخته ام که اگر آقای خیابانی این اشتباهات را تصحیح نکند و در یک مصاحبه یا در همان مستند حقیقت را نگوید آنگاه مجبور میشوم حرفهایی را بزنم که قطعاً به نفعش نخواهد بود.
ارسال نظر