اگر احساس تکلیف میکنید! لطفاً خالی از تفکر نباشید
پارسینه: باید به دوستانی که امروزه احساس تکلیف میکنند و شناسنامه، عکس و فتوکپیها را در کیف میگذارند و در مسیر رفتن به سر کارشان، سری هم به وزارت کشور میزنند برای کاندیداتوری ریاست جمهوری، هشدار داد: «لطفاً خالی از تفکر نباشید».
وبلاگ حکمت ما نوشت:
این روزها که نام نویسی افراد جهت کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری در جریان هست و انگار بیشتر مهرههای مطرح و نام آشنای سیاسی در این انتخابات «احساس تکلیف» کردهاند و پا در میدان گذاشتهاند، و فضا به نحو عجیبی و به صورت افسار گسیختهای سیاسی زده میشود، انگار بعضیها همه چیز را فراموش کردهاند و به آن میاندیشند، که صلاح جامعه، مردم و کشور اسلامی در آنها تأمین نمیشود.
این روزها دیدگاههای حزبی و جناحی انگار بد جور بعضی را آشفته و پریشان کرده است و البته دامن زدن به این جریانات در محورهای مختلف، به خصوص در صدا و سیما کمی مردم را از اصلیات دور کرده و به فرعیات حزبی کشانده است.
شکی نیست که، صحبتهای امام خامنهای در نوع خودش، در جریان مدیریت و کشورداری بینظیر است، و ایشان شاید با یک ساعت سخنرانی در هفته جریانهای فتنه انگیزی که قرار بود با برنامههای خاص در این مدت به نظام اسلامی ضربه بزنند را در نطفه خفه کرده است و این خود بهترین ملاک و الگو است برای شناختن افرادی که امروزه در حال «احساس تکلیف زدگی» بیش از اندازه هستند.
اما جریان جو زدگی در برخی، انگار با این تذکرات قرار آرام شدن ندارد، جریانی راه افتاده است و برخی را همراه خود میبرد، در حالی که همین افراد در خلوت خودشان به این حقیقت واقف هستند که آنها هیچ شناختی روی مدیریت و ریاست در سطح بالا ندارند و به قول امام خامنهای بدانند که مدیریت کشور یعنی چه!
اینها انگار آخرت را از یاد بردهاند، تذکرات قرآن کریم را فراموش کردهاند، اهداف اصلی انقلاب اسلامی را از یاد بردهاند، و قلب و دلشان برای چیزی میتپد که آخرتشان را نابود میکند، جریان بازیهایی که قرار است با غبار آلود کردن فضا و مثلاً در یک نمونه آن، نام نویسی بیجا و بعد به نفع کسی پس کشیدن، نگاه مردم را به خود متوجه و با این فضا سازیها آینده کشور را به سمت جریان و حزب خودش معطوف کند.
در قرآن کریم، سوره اسرا آیه 36 آمده است: «إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا، گوش و چشم و قلب همگى مسئولند».
یعنی، برای هر چه در دل هم دارید، باید پاسخ دهید، زیرا همان که در دل شماست ممکن است جریان جامعه را به خطرات بیشماری بیندازد، که حتی خودتان هم نمیخواستید؛ در حالی که فکر میکردید در حال اصلاح امور هستید.
درگذشت حجت السلام و المسلمین یحیی زاده نماینده مردم تفت و میبد در شورای اسلامی، آن هم در شروع این جریانها، انگار پیامی روشنی از سوی خدا بود به این آدمها؛ که آخرتی هم هست و این در رأس بودن و مورد توجه بودن همیشه پایدار و برقرار نمیماند، و روزی باید بار سفر از این دیار فانی بست و با کوله باری از اعمالی که باید جوابش را داد، به آن جهان سفر کرد.
این در حالی است که، جناب مرحوم یحیی زاده، به حق ثابت کرد که ملاک تکلیف محوریش، در مرحله اول برای رضایت خدا بود و خدمت به مردم را برای این هدف متعالی میخواست و این بر کسانی که ایشان را میشناختند، به روشنی روز بود. ایشان نمونه بارز کسی بود که برای به جریان سیاست آوردنش التماسها شنید و فقط وقتی آمد که احساس تکلیفی الهی کرد، و وقتی هم آمد به این بهانه که نمیخواستم و به اجبار آمدم ضعیف کار نکرد، بلکه در حد اعلی و اکمل خویش و با همه وجود در صحنه بود.
و نکته آخر، در اسلام، تفکر یکی از بزرگترین اعمال عبادی شناخته شده است، که اگر به معنای صحیح آن اجرا شود پاداشی بیاندازه دارد که شنیدنش انسان را متعجب میکند.
باید به دوستانی که امروزه احساس تکلیف میکنند، شناسنامه، عکس و فتوکپیها را در کیف میگذارند و در مسیر رفتن به سر کارشان، سری هم به وزارت کشور میزنند و برای کاندیداتوری ریاست جمهوری! ثبت نام میکنند، هشدار داد، «لطفاً خالی از تفکر نباشید».
ممکن است حتی نیت شما برای خدا باشد و بر این کار در آن جهان مواخذه شوید؛ به این معنی که فقط نیت کافی نبود، و شما اگر کمی تفکر میکردید، و جریانها را از بالا و به دور از هر موضوعی رصد میکردید، به این نتیجه میرسیدید که نیامدن بهتر از آمدن بود، حتی با نیتی خدایی.
جملهای از سید شهیدان اهل قلم: «کارتان را برای خدا نکنید، بلکه برای خدا کار بکنید؛ تفاوت اینکه کسی کارش را برای خدا بکند و یا برای خدا کار کند، فقط همین است، که ممکن است امام حسین (ع) در صحرای کربلا باشد، و تو در حال کسب علم برای رضای خدا».
این روزها که نام نویسی افراد جهت کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری در جریان هست و انگار بیشتر مهرههای مطرح و نام آشنای سیاسی در این انتخابات «احساس تکلیف» کردهاند و پا در میدان گذاشتهاند، و فضا به نحو عجیبی و به صورت افسار گسیختهای سیاسی زده میشود، انگار بعضیها همه چیز را فراموش کردهاند و به آن میاندیشند، که صلاح جامعه، مردم و کشور اسلامی در آنها تأمین نمیشود.
این روزها دیدگاههای حزبی و جناحی انگار بد جور بعضی را آشفته و پریشان کرده است و البته دامن زدن به این جریانات در محورهای مختلف، به خصوص در صدا و سیما کمی مردم را از اصلیات دور کرده و به فرعیات حزبی کشانده است.
شکی نیست که، صحبتهای امام خامنهای در نوع خودش، در جریان مدیریت و کشورداری بینظیر است، و ایشان شاید با یک ساعت سخنرانی در هفته جریانهای فتنه انگیزی که قرار بود با برنامههای خاص در این مدت به نظام اسلامی ضربه بزنند را در نطفه خفه کرده است و این خود بهترین ملاک و الگو است برای شناختن افرادی که امروزه در حال «احساس تکلیف زدگی» بیش از اندازه هستند.
اما جریان جو زدگی در برخی، انگار با این تذکرات قرار آرام شدن ندارد، جریانی راه افتاده است و برخی را همراه خود میبرد، در حالی که همین افراد در خلوت خودشان به این حقیقت واقف هستند که آنها هیچ شناختی روی مدیریت و ریاست در سطح بالا ندارند و به قول امام خامنهای بدانند که مدیریت کشور یعنی چه!
اینها انگار آخرت را از یاد بردهاند، تذکرات قرآن کریم را فراموش کردهاند، اهداف اصلی انقلاب اسلامی را از یاد بردهاند، و قلب و دلشان برای چیزی میتپد که آخرتشان را نابود میکند، جریان بازیهایی که قرار است با غبار آلود کردن فضا و مثلاً در یک نمونه آن، نام نویسی بیجا و بعد به نفع کسی پس کشیدن، نگاه مردم را به خود متوجه و با این فضا سازیها آینده کشور را به سمت جریان و حزب خودش معطوف کند.
در قرآن کریم، سوره اسرا آیه 36 آمده است: «إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا، گوش و چشم و قلب همگى مسئولند».
یعنی، برای هر چه در دل هم دارید، باید پاسخ دهید، زیرا همان که در دل شماست ممکن است جریان جامعه را به خطرات بیشماری بیندازد، که حتی خودتان هم نمیخواستید؛ در حالی که فکر میکردید در حال اصلاح امور هستید.
درگذشت حجت السلام و المسلمین یحیی زاده نماینده مردم تفت و میبد در شورای اسلامی، آن هم در شروع این جریانها، انگار پیامی روشنی از سوی خدا بود به این آدمها؛ که آخرتی هم هست و این در رأس بودن و مورد توجه بودن همیشه پایدار و برقرار نمیماند، و روزی باید بار سفر از این دیار فانی بست و با کوله باری از اعمالی که باید جوابش را داد، به آن جهان سفر کرد.
این در حالی است که، جناب مرحوم یحیی زاده، به حق ثابت کرد که ملاک تکلیف محوریش، در مرحله اول برای رضایت خدا بود و خدمت به مردم را برای این هدف متعالی میخواست و این بر کسانی که ایشان را میشناختند، به روشنی روز بود. ایشان نمونه بارز کسی بود که برای به جریان سیاست آوردنش التماسها شنید و فقط وقتی آمد که احساس تکلیفی الهی کرد، و وقتی هم آمد به این بهانه که نمیخواستم و به اجبار آمدم ضعیف کار نکرد، بلکه در حد اعلی و اکمل خویش و با همه وجود در صحنه بود.
و نکته آخر، در اسلام، تفکر یکی از بزرگترین اعمال عبادی شناخته شده است، که اگر به معنای صحیح آن اجرا شود پاداشی بیاندازه دارد که شنیدنش انسان را متعجب میکند.
باید به دوستانی که امروزه احساس تکلیف میکنند، شناسنامه، عکس و فتوکپیها را در کیف میگذارند و در مسیر رفتن به سر کارشان، سری هم به وزارت کشور میزنند و برای کاندیداتوری ریاست جمهوری! ثبت نام میکنند، هشدار داد، «لطفاً خالی از تفکر نباشید».
ممکن است حتی نیت شما برای خدا باشد و بر این کار در آن جهان مواخذه شوید؛ به این معنی که فقط نیت کافی نبود، و شما اگر کمی تفکر میکردید، و جریانها را از بالا و به دور از هر موضوعی رصد میکردید، به این نتیجه میرسیدید که نیامدن بهتر از آمدن بود، حتی با نیتی خدایی.
جملهای از سید شهیدان اهل قلم: «کارتان را برای خدا نکنید، بلکه برای خدا کار بکنید؛ تفاوت اینکه کسی کارش را برای خدا بکند و یا برای خدا کار کند، فقط همین است، که ممکن است امام حسین (ع) در صحرای کربلا باشد، و تو در حال کسب علم برای رضای خدا».
ارسال نظر