روزها پرستاري، شبها سرقت از جوانان
پارسینه: دزدان مسلح که شبانه از دختران و پسران جوان در شمال تهران اخاذی میکردند، برای فرار از دست پلیس در پوشش پرستار در خانه سالمندان مخفی میشدند.
بهار: چهاردهم مهر بود که ماموران گشت کلانتری 163 ولنجک در خیابان محمودیه به دو نفر پیاده که به سمت بالای میدان در حال حرکت بودند مشکوک و هنگامی که قصد بررسی آنها را داشتند، هر دو نفر اقدام به فرار میکنند.
در تعقیب و گریز مأموران با این دو نفر، یکی از آنها اقدام به کشیدن اسلحه به سمت مأموران میکند که بلافاصله با عکسالعمل مأموران، فرد مسلح از ناحیه پای چپ مورد هدف دو گلوله قرار گرفته و دستگیر میشود.
پرونده در اداره یکم پلیس آگاهی
با دستگیری متهم «امیر. الف» (38 ساله) و کشف یک قبضه اسلحه کمری از وی، پرونده سرقت مسلحانه تشکیل و به دستور قاضی جمشیدی، بازپرس شعبه 12 دادسرای ناحیه تهران، متهم جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار میگیرد.
تحقیقات پلیسی و دستگیری متهم متواری
با ارجاع پرونده به اداره یکم پلیس آگاهی، کارآگاهان در تحقیقات خود اطلاع پیدا کردند متهم «امیر. الف» به همراه متهم متواری پرونده به نام «احسان. م» (24 ساله) با تهیه یک قبضه اسلحه کمری قصد زورگیری مسلحانه در مناطق شمال شهر تهران را داشتند که در شب دستگیری، با مشاهده مأموران قصد فرار داشتند که یکی از آنها دستگیر میشود.
در ادامه تحقیقات و با شناسایی مخفیگاه متهمان در خیابان دماوند ـ خیابان جدیدی، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که مخفیگاه آنها منزل زن و مرد سالخوردهای است که متهمان از طریق یکی از شرکتهای خدماتی و در پوشش پرستار به استخدام آنها درآمده اما از این محل به عنوان مکانی برای مخفی شدن و نگهداری اسلحه و مهمات جنگی (100 فشنگ جنگی) استفاده میکردند.
در ادامه رسیدگی به پرونده و با انجام اقدامات پلیسی، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که احسان قصد دارد تا بار دیگر و در پوشش شرکتهای خدماتی و استخدام به عنوان پرستار، مخفیگاهی را برای خود تهیه کند که بلافاصله مخفیگاه متهم در منزلی واقع در خیابان اوستا شناسایی و این متهم بیست و سوم اردیبهشت دستگیر شد.
اما در شرایطی که «امیر. الف» منکر هرگونه سرقت مسلحانه شده بود، احسان ضمن اعتراف صریح به زورگیریهای مسلحانه در مناطق شمال تهران در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: «من برای کارگری به تهران آمدم و در داخل ترمینال با امیر آشنا شدم؛ در ابتدا امیر با طرح دوستی با من رفیق شد اما او مرا فریب داد و [ به پیشنهاد وی ] به غرب کشور رفته و در آنجا به واسطه دوستانی که من داشتم، یک قبضه اسلحه کمری به همراه حدود 100 فشنگ خریداری [و مجددا به تهران آمدیم]؛ پس از اینکه مخفیگاه امنی برای یک شغل پوششی در قالب پرستار سالمندان پیدا کردیم، سلاح و مهمات خود را در خانههایی که در آنها استخدام شده بودیم پنهان میکردیم؛ من و امیر به قسمتهای بالای شهر تهران مثل ولنجک، نیاوران، تجریش، زعفرانیه، درکه، دربند و دیگر نقاط [شهر] که افراد پولدار زندگی میکنند مراجعه و پس از شناسایی دختران و پسران پولدار، آنها را در مکانهای خلوت گیر انداخته و پس از تهدید با اسلحه کمری و قمه، پول، گوشی، طلا و ساعت آنها را دزدیده و بلافاصله از محل فرار میکردیم.»
متهم در ادامه اعترافاتش به کارآگاهان گفت: «طراحی نقشه سرقت و تهیه سلاح و مهمات توسط امیر صورت گرفت و من فقط در سرقتها با وی مشارکت داشتم و در تاریخ 14/02/1392 در حالیکه برای انجام سرقت مسلحانه در زعفرانیه به سمت ولنجک، دنبال پیداکردن سوژه برای سرقت بودیم، مأموران به ما مشکوک شدند؛ پیش از مشکوک شدن مأموران، اسلحه و اسپری در دست من بود و قمه نیز نزد امیر بود اما در طول مسیر قمه را گرفتم و اسلحه و اسپری را به امیر دادم؛ زمانی که مأموران به ما دستور ایست دادند، امیر را دیدم که به سمت آنها اسلحه کشیده و من دیگر از آنجا فرار کردم.»
متهم در ادامه اعترافاتش صراحتا گفت: «شغل پرستاری یک کار پوششی بود و هدف اصلی ما انجام سرقتهای مسلحانه بود.»
آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: «با توجه به اعترافات صریح یکی از متهمان به انجام سرقتهای مسلحانه و استفاده از پوشش پرستاری سالمندان جهت انجام جرایم و سرقتهای خود و با توجه به احتمال ارتکاب دیگر جرایم بهویژه زورگیری و سرقتهای مسلحانه توسط متهمان، جهت شناسایی شکات و مالباختگان دستور انتشار بدون پوشش تصاویر هر دو متهم از سوی مقام محترم قضایی صادر شده است؛ بنابراین از تمامي شکات و مالباختگانی که موفق به شناسایی تصاویر متهمان شدند دعوت میشود تا جهت پیگیری شکایات خود به اداره یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ واقع در خیابان وحدت اسلامی مراجعه کنند.»
ارسال نظر