بحرانهايي كه مشروعیت مرسي را بر باد داد
پارسینه: سيام ژوئن روزی است که میلیونها تن از مخالفان محمد مرسی به...
پارسینه: سيام ژوئن روزی است که میلیونها تن از مخالفان محمد مرسی به خیابانها آمدند و خواهان استعفای وی شدند. تعداد بالای مخالفان رئیسجمهور مصر اکنون بحث عدم مشروعیت وی را بیش از پیش پررنگ کرده است. در این رابطه گفتوگویی با احمد بخشی، کارشناس مسائل مصر انجام دادیم.
ارزیابی شما از تحولات اخیر مصر به خصوص تجمع مخالفان و موافقان محمد مرسی در روز 30 ژوئن چیست؟
افرادی که روز 30 ژوئن، سالگرد انتخاب محمد مرسی به عنوان رئیسجمهور مصر به خیابانها آمدند، تعدادشان خیلی بیشتر از انتظاری بود که دولت و حتی خود مخالفان داشتند. مطابق آمار و اخبار منتشر شده در روز تعیین شده، نزدیک به 20 میلیون نفر از مخالفان مرسی در خیابانها حضور یافتند؛ سازماندهی چنین اعتراض گستردهای از جانب مخالفان در مصر یک مسئله قابل بررسی است. همچنین مطابق دیگر آمار حدود 22 میلیون رای و امضا از جانب مخالفان مصر جمعآوری شده است. لذا اکنون حضور فیزیکی مخالفان در خیابانها و سپس نیز جمعآوری آرای کسانی که خواهان استعفای مرسی هستند، فضای متفاوتی را برای مخالفان و موافقان ایجاد کرده است.
کسانی که در قامت موافقان محمد مرسی در خیابانها حضور یافتند چه موضعی داشتند؟
موافقان مرسی معتقدند همه چیز باید در مصر قانونی باشد و چون تنها یک سال از زمان حضور رئیس جمهور در این پست میگذرد، باید به وی فرصت داد تا وعدههایش را محقق کند.همچنین حامیان مرسی و اخوانالمسلمین معتقدند مطالبات مردم حداکثری است و چون دولت مرسی دولت در حال گذار است و باید ساختار قبلی را ترمیم کند نیازمند زمان است.
دیگر مسئلهای که حامیان رئیسجمهور مطرح میکنند، این است که مخالفان از جمله جبهه نجات ملی و رهبران آن از یک سال پیش تاکنون همواره فضا را برای تضعیف دولت فراهم کرده و از هیچ کوششی در این راستا دریغ نکردهاند. اما اکنون و با توجه به میزان افرادی که در جبهه مخالفان در خیابانها حاضر شدند، این احتمال وجود دارد که برخی از حامیان مرسی نیز از خواستههای خودشان عقبنشینی کنند.
شخص مرسی تا چه حد در پدید آمدن این مخالفتها و ایجاد تنش در مصر نقش داشت؟
باید توجه داشت کسی که به مقام ریاست جمهوری میرسد، باید رئیسجمهور همه ملت و همه گروههای اجتماعی باشد اما از همان ابتدا نحوه انتخاب مرسی این فضا را بهوجود آورد و قابل پیشبینی بود که مصر آبستن یک سری تحولات علیه رئیسجمهور خواهد بود و دوران خوشی را نخواهد گذراند. چرا که محمد مرسی در ابتدا نامزد اصلی اخوانالمسلمین نبود و این گروه به دنبال کمبود مهرههایش مرسی را علم کرد.
دومین مسئله این است که رقیب نیز در این نبرد قدر ظاهر شد یعنی رقیب مرسی در انتخابات ریاست جمهوری با نتیجه 5/51 و 5/48 و اختلاف اندک بازنده اعلام شد. نتیجه نزدیک رقبا در انتخابات، فضای خاصی را از لحاظ سامان نیروهای اجتماعی و سیاسی درون مصر ایجاد کرد. از طرف دیگر چون مرسی نیز نتوانست کارکرد خوبی داشته باشد طی این یک سال نتوانست اجماع را میان نیروهای سیاسی و اجتماعی ایجاد کند. در نهایت نیز وی کارنامه خوبی از خود ارائه نداد و موفق نشد وضع اقتصادی و بیکاری را که از جمله مطالبات اصلی مردم در زمان حسنی مبارک بود، سامان بخشد.
لذا اکنون در مصر شاهد عصر پسامبارک نامبارک هستیم و تحولات فضای خوشیمنی را رقم نزدهاند. در نتیجه تحولاتی که اکنون اتفاق میافتد محصول تحولاتی است که منجر به سقوط مبارک شد و به دنبال آن مدیریت کشور به دست افرادی چون مرسی افتاد که چندان مدیریت کارآمدی نداشتند؛ لذا این افراد نتوانستند از بحرانهای اجتماعی و سیاسی عبور و به بحرانهای اقتصادی پاسخ دهند.
به نظر شما در آینده این تحولات به چه سمتی خواهد رفت و آیا در صورت کوتاه آمدن مرسی شاهد کاهش تنشها خواهیم بود؟
فضای مصر به سمت آرامش پیش نخواهد رفت چراکه طلایهدار تحولات مصر بعضا گروههای افراطی هستند و در بحث تجمعات مصر شاهد حضور گروههای تندروی نزدیک به القاعده نیز بودیم. اکنون میان این گروههای تندرو و لیبرالها اجماعی پیرامون عدم حضور مرسی ایجاد شده است. اما باید توجه داشت همین لیبرالها عملا اگر قدرت را در دست بگیرند با چالشی به نام گروههای تندرو روبهرو خواهند شد.
در واقع در شرایط کنونی مصر عملا حالت انقلاب به خود گرفته و مشروعیت سیستم موجود نیز زیر سوال رفته است. این در حالی است که تا پیش از این مطالبات متفاوت بود و به عنوان نمونه مخالفان بحثشان این بود که مرسی وزرای اقتصادیاش را تغییر دهد یا کابینهاش را ترمیم کند. اما اکنون در مصر شاهد انباشت بحرانها هستیم و این انباشت بحرانها به عدم مشروعیت سیستم منجر خواهد شد.
چه سناریوهایی را برای مصر و شخص مرسی پیشبینی میکنید؟
دولت مرسی یک سال است سرکار آمده و هنوز مشروعیت خودش را دارد لذا حامیان دولت خواهان آن هستند به دولت کمک شود که بتواند وعدههایش را محقق کند؛ لذا نخستین سناریو، تداوم وضع موجود و پافشاری حامیان مرسی بر مشروعیت دولت وی است.
سناریوی دوم این است كه طرف مقابل تلاش کند که لیبرالها روی کار بیایند و دولتی به رهبری محمد البرادعی تشکیل شود. سناریوی سوم یک سناریوی بینابین است به این معنا که یک دولت ائتلافی تشکیل شود. این در حالی است که محمد مرسی نیز از گروههای مختلف دعوت کرده که خواستههایشان را مطرح کنند تا از این مرحله عبور کنند.
آخرین سناریو نیز این است که فضا به سمت خشونت کشیده شود و در نهایت ارتش و نظامیان در تحولات دخالت کنند. در واقع اگر آنها متوجه شوند که این فضا از طریق دعواهای سیاسی قابل حل نیست، امکان دارد که خودشان ورود پیدا کنند و در نهایت شاهد کودتا علیه دولت مرسی باشیم.
منبع:قانون
منبع:قانون
ارسال نظر