گوناگون

مراحل روزه

پارسینه-گروه فرهنگی: در بیان مراحل روزه گوییم : علمای اخلاق و همچنین قاطبه اهل عرفان ، روزه را دارای سه مرحله دانسته اند :

1 . روزه عام ( صوم العموم ) ؛

2 . روزه خاص ( صوم الخصوص ) ؛

3 . روزه اخص ( صوم خصوص الخصوص ) .

روزه عام - که عموم مسلمانان آن را فهمیده و بدان پای بندند - عبارت است ازاین که روزه دار خود را از ارتکاب مفطرات نه گانه ( خوردن و آشامیدن ، جماع ، استمنا ، دروغ بستن به خدا و پیامبر و جانشینان پیامبر علیهم السلام ، رساندن غبار غلیظبه حلق ، فرو بردن تمام سر در آب ، باقی ماندن بر جنابت و حیض و نفاس تااذان صبح ، اماله کردن ، قی کردن ) که شرح آنها در رساله های عملیه آمده است.

روزه خاص که افراد خاصی توفیق انجام آن را دارند ، عبارت است از این که : شخص روزه دار ، علاوه بر امساک از مفطرات نه گانه ، چشم ، گوش ، زبان ، دست ، پا و دیگر اعضای خود را از گناه حفظ کند . چشم را از نگاه شهوت آلود ، گوش را از استماع غیبت و غنا و . . . و زبان را از دروغ ، غیبت ، فحش ، تهمت ، جدال ، استهزا و . . . و هم چنین بقیه اعضا را از گناهان مربوط به آنها باز دارد . رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به همین نوع از روزه اشاره دارد ، آن جا که می فرماید :« خمس یفطرن الصائم : الکذب و الغیبة و النمیمة و الیمین الکاذب و النظربشهوة؛ (7)پنج چیز است که روزه روزه دار را باطل می کند : دروغ ، غیبت ، سخن چینی ، قسم دروغ و نگاه شهوت آلود . »

یا آن جا که می فرماید :« من اغتاب مسلما بطل صومه و نقض وضوءه فان مات و هو کذلک مات و هومستحل لما حرم الله ؛ (8)؛ هر کس برادر مسلمان خود را غیبت کند ، روزه و همچنین وضوی او باطل می شود و اگر بر آن حالت بمیرد ، در حالی مرده که حرام خدا را حلال شمرده است . »

و یا آن جا که می فرماید :« من تامل خلف امراة حتی یتبین له حجم عظامها من وراء ثیابها و هو صائم فقدافطر ؛ (9)هر روزه داری که پشت سر زنی کنجکاو گردد تا از ورای لباس ، حجم استخوان های آن زن برایش معلوم شود ، روزه اش را افطار کرده است . »


امام صادق علیه السلام نیز به همین نوع از روزه اشاره دارد آن جا که می فرماید :« اذا صمت فلیصم سمعک و بصرک من الحرام و القبیح و دع المراء و اذی الخادم و لیکن علیک و قار الصائم و لا تجعل یوم صومک کیوم فطرک ؛ هر گاه روزه گرفتی باید گوش و چشمت از عمل حرام و کار ناشایست روزه باشد ، و مجادله و اذیت خدمتکار را ترک کنی و به وقار روزه دار مزین باشی و در نهایت هیچ گاه روزروزه داری ات را مانند روزی که روزه نداری قرار مده . »

و اما روزه اخص این است که : روزه دار ، علاوه بر امساک از مفطرات نه گانه و خودداری از ارتکاب گناه ، قلب خویش را از جمیع همم و افکار دنیوی و آن چه غیر حق است ، فارغ سازد و آن را در بست در اختیار خدا جل جلاله قرار دهد . و به فرموده امام صادق علیه السلام :« القلب حرم الله فلا تسکن حرم الله غیر الله ؛ (10)قلب حرم خداست پس غیرخدا را در حرم خدا جای مده . » « و القلب السلیم الذی یلقی ربه و لیس فیه احد سواه ؛ (11)قلب سلیم قلبی است که با خدا ملاقات کند ، در حالی که احدی جز او در آن نباشد . »

بدیهی است که این نوع روزه از هر کسی ساخته نیست ، بلکه فقط برای عده ای معدود که به توحید حقیقی دست یافته اند و در دار وجود ، غیری نمی بینند ، و جزاسما و صفات و افعال حق را در عالم ، دخیل و مؤثر نمی دانند ، میسر است ؛ لذا روزه « اخص » یا « خصوص الخصوص » نامیده شده است . و نیز روشن است روزه ای که مقصود بالذات و مقصد اعلا است و جزایش خود خداوند است همین نوع روزه می باشد و روزه دار به این معناست که به حق ، مهمان خداست و خداوند ، میزبان او است .

عارف متاله مرحوم سید حیدر آملی - رضوان الله تعالی علیه - در کتاب اسرار الشریعة ، کلامی دارد مناسب با مقام ، که به نقل آن تبرک می جوییم . ایشان بعد از ذکر روزه اهل شریعت و روزه اهل طریقت - که بر روزه عام و روزه خاص منطبق است - در تبیین روزه اهل حقیقت - که همان روزه اخص است - می فرماید :

« و اما صوم اهل الحقیقة بعد قیامهم بالصومین المذکورین ، فهو عبارة عن امساک العارف عن مشاهدة غیر الحق تعالی مطلقا بحکم قولهم : لیس فی الوجود سوی الله تعالی و اسمائه و صفاته و افعاله . فالکل هو و به و منه و الیه . . . و الغرض انه یجب علی العارف اولا الامساک عن مشاهدة فعل الغیر مطلقا ، لیصل به الی مقام التوحید الفعلی ، ثم الامساک عن مشاهدة صفد الغیر مطلقا ، لیصل به الی مقام التوحید الوصفی ، ثم الامساک عن مشاهدة وجود الغیر مطلقا ، لیصل به الی مقام التوحید الذاتی الذی هو المقصود من السلوک مطلقا و بل من الوجود باسره و یصدق علیه انه صائم بالصوم الحقیقی ، ممسک عما سواه بالکلی و هذا هوالصوم الذی ورد ان کل حسنة بعشر امثالها الی سبع ماة ضعف ، الا الصیام ، فانه لی و انا اجزی به . لان غیر هذا الصوم لا یستحق ان یکون هو جزاءه ، بل جزاءهذا الصوم لا یکون الا هو ، لان الصومین المذکورین جزاء هما الجنة و النعیم والحور و القصور او القرب و الوصول و الکشف و الشهود . و هذا الصوم جزاءه هولا غیر ، فیکون اعظم و اعلی منهما . و ذلک لانه اعظم العمل . و اعظم العمل لا یستحق الا اعظم الاجر و لیس هناک اعظم منه . فلا یکون جزاءه الا هو ، فافهم جدا ؛ (12)و اما روزه اهل حقیقت ( روزه اخص ) که اهلش آن را بعد از روزه اهل شریعت ( روزه عام ) و روزه اهل طریقت ( روزه خاص ) به جای آورند ، عبارت است از : امساک عارف از مشاهده غیر حق تعالی مطلقا . چه این که بندگان عارف خدا جل و علا - معتقدند در دار وجود و عالم هستی ، غیر خدا و اسما و صفات و افعال او چیزی نیست که تحقق داشته باشد . پس همه ، او و متحقق به او و نشات گرفته از او هستند و رجوع همه به سوی او است ... و غرض این است که در مرحله نخست ، بر عارف واجب است از مشاهده فعل غیر امساک کند و همه افعال را در فعل حق ، فانی ببیند تا به مقام توحید فعلی نایل آید و سپس از مشاهده صفت غیر امساک نماید و همه صفات را در صفت حق فانی بداند تا به مقام توحید وصفی واصل گردد و در آخرین مرحله ، از مشاهده وجود غیر امساک کند ، تا به مقام توحید ذاتی - که مقصود از سلوک ، بلکه هدف از وجود به طور کلی نیز همین است - دست یابد و بر او عنوان روزه دار حقیقی که از کل ما سوی الله چشم می پوشد ، صادق آید و این همان روزه ای است که جزایش خود خدا است ؛ زیرا غیر این روزه صلاحیت آن را ندارد که خداوند جزای آن باشد ، بلکه فقط این روزه است که چیزی جز خداوند نمی تواند جزای آن باشد ؛ چرا که آن دو نوع روزه ( روزه عام ، روزه خاص ) ، جز ایشان یا بهشت و نعیم و حور و قصور است و یاقرب و وصول و کشف و شهود و این نوع از روزه ، نه بهشت و نعیم و حور و قصور می توانند جزای آن قرار گیرند و نه قرب و وصول و کشف و شهود ، بلکه تنها چیزی که می تواند جزای آن باشد ، خداست نه چیز دیگر . بنابر این ، این روزه از آن دو نوع بالاتر و بزرگ تر است . ( و به دیگر عبارت ) این نوع از روزه بزرگ ترین عمل است . و بزرگ ترین عمل ، مستحق بزرگ ترین جزاست . و درعالم چیزی که از خدا بزرگ تر باشد وجود ندار . پس چیزی جز خدا نمی تواند پاداش این نوع از روزه بوده باشد . »

و نیز جناب ایشان از قول بعضی از اهل معرفت درباره اسرار روزه چنین نقل می کند :

« و اما درجات اسرار الصوم فثلاثة : ادناها ان یقتصر علی الکف عن المفطرات ولا یکف جوارحه عن المکاره و ذلک صوم العموم و هو قناعة بالاسم ؛ الثانیة ان یضیف الیه کف الجوارح فیحفظ اللسان عن الغیبة و العین عن النظر بالریبة و کذاسائر الاعضاء و ذلک صوم الخواص من اهل الله ؛ و اما الثالثة فهو ان یضیف الیهما صیانة القلب عن الفکر و الوساوس و یجعله مقصورا علی ذکر الله تعالی و مشاهدته فی مظاهره و ذلک صوم خصوص الخصوص و هو الکمال المقصود بالذات ؛ (13)درجات اسرار روزه عبارتند از سه مرحله : پایین ترین آنها این است که روزه دار ، خود را از مفطرات نه گانه ( خوردن و آشامیدن و . . . ) نگاه دارد ، ولی اعضا و جوارحش را از بدی ها و پلیدی ها باز ندارد . این همان روزه عموم است که از روزه به اسمش قناعت می شود .

دومین مرحله این است که روزه دار علاوه بر اجتناب از مفطرات ، اعضا و جوارح خویش را از گناهان و پلیدی ها نگاه دارد : زبان را از غیبت ، چشم را از نگاه شهوت آلود و هم چنین دیگر اعضا را از گناهان مربوط به آنها باز دارد و این روزه ، روزه خواص از اهل الله است .

و اما سومین مرحله این است که روزه دار علاوه بر اجتناب از مفطرات و خود داری از گناهان ، قلب خویش را نیز از افکار سوء و وسوسه ها مصون دارد و آن را در یاد خدا و مشاهده او در مظاهر جمال و جلالش منحصر کند . و این روزه ، روزه خصوص الخصوص است و مقصود اصلی و هدف نهایی از روزه گرفتن همین مرحله از روزه است . »

حال که درجات و مراحل روزه را دانستی و معنای عبادت و بندگی را نیز دریافتی لازم است جهت پی بردن به ارتباط موجود بین عبادت و روزه ، در آنچه گفته شد تامل کنی . بی شک اگر خوب بیندیشی و مطالب مذکور را - آن گونه که باید - درک نمایی ، تصدیق خواهی کرد که روزه ، باب عبادت و راه بندگی خداست . و اعتراف خواهی نمود که روزه حقیقی ، همه قید و بندها و تمام وابستگی ها و دلبستگی ها را از وجود آدمی ریشه کن کرده و عبودیت خدا را به جای آنها می نشاند . ولی افسوس و صد افسوس که ما هنوز در مرحله نخست روزه توقف داریم و مراحل بالاتر را به دست فراموشی سپرده یا به طور کلی از آنها بی خبریم ، در نتیجه ، با کمال تاسف ، از روزه داری چیزی جز گرسنگی و تشنگی ، بهره و نصیبی نداریم . روزه ای که عبودیت را به دنبال نداشته باشد ، ربوبیت را به ارمغان نخواهد آورد و روزه داری که این معنا را حس نکند ، به ضیافة الله راه نمی یابد و ازمواهب این ضیافت بهره ای نخواهد برد .

بار خدایا ! به آبروی میهمانان واقعی و بندگان صالحت و به حرمت روزه داران حقیقی و مقربان مخلصت ، ما را از تمام آلودگی هایی که با دست خود برای خویش فراهم آورده ایم ، پاک کن و دست ما را بگیر و به ضیافت خانه ات وارد کن که ما با وجود این همه آلودگی و ابتلای به معاصی ، از حضور در آن محضرشرمسار و از روی پیامبر و اوصیای طاهرینش علیهم السلام خجل هستیم به راستی در جایی که آن بزرگواران میهمان تو هستند ما بیگانه ایم و در محفلی که آن پاکان حضوردارند ما بیکاره ایم .
7 . سید عبد الله شبر ، اخلاق ، ص 69 .8 . ملا محسن فیض کاشانی ، محجة البیضاء ، ج 2 ، ص 133 .9 . شیخ صدوق ، معانی الاخبار ، ص 410 .10 . مجلسی ، بحار الانوار ، ج 70 ، ص 25 ، ط تهران .11 . یعقوب کلینی ، اصول کافی ، ج 2 ، ص 14 .12 . سید حیدر آملی ، اسرار الشریعة ، ص 211 . 213 .13 . همان ، ص 210 .

منبع:حوزه

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار