گوناگون

حسام الدین آشنا: تلویزیون مردم باشید آن وقت مردم هم با شما خواهند بود

تابناک : مشاور و سیاستگذار حوزه رسانه ی حسن روحانی در انتخابات اخیر که ابتکار کلید را از او می دانند و علی رغم نقش کلیدی اش حتی در فرآیند بررسی سوابق کاندیداهای وزارتخانه ها، پیش از آنکه در این سطح وسیع زیر ذره بین قرار گیرد نیز چهره ای شناخته شده برای اصحاب حوزه ارتباطات بود و سال ها در سطح نظریه پرداز در این حوزه و البته حوزه امنیتی عمل کرده بود. آشنا اما برخلاف همه گمانه زنی ها هنوز پست نگرفته و به فعالیت پیشینش مشغول است و در حوزه ارتباطات سخن می گوید؛ آخرین سخنانش نیز در مقام صاحب نظر در حوزه ارتباطات، درباره رویکرد و شیوه عمل، رسانه ملی است.

به گزارش «تابناک»، نشست نقد و بررسی برنامه ماه عسل که امروز در فرهنگسرای رسانه برگزار شد، بیش از آنکه ماه عسل در بطنش قرار گیرد، رسانه ملی و عملکردش در متن قرار گرفت، چرا که دکتر حسام الدین آشنا چهره مطرح ماه های اخیر که علی رغم تخصص در حوزه ارتباطات و حضور در میان صاحب نظران این حوزه، کمتر علاقمند به رسانه اش شدن دارد، از کل به جز رسید و برای بررسی این برنامه ترجیح داد، ابتدا کل رسانه ملی و رویکردهایش که جزئی بسیار کوچک از آن، ماه عسل است را مورد بررسی قرار دهد که تنها معدودی از رسانه ها متن بسیار مهم این گفتار را منعکس کرده اند.

متن گفتار آشنا در این نشست بدین شرح است:

1-وقتی از وظایف و کارکردهای رسانه صحبت می شود، بسیج گری اجتماعی به عنوان یکی از کارکردهای رسانه ها مطرح می شود. بسیج گری یعنی تلویزیون به عنوان مثال باید بتواند در یک زمان یا دوره خاص همه افکار عمومی را حول یک مسئله تجمیع و انرژی اجتماعی را آزاد کند. این وظیفه خیلی بزرگی است و در دوران جنگ شاهد این مسئله بودیم و به خصوص در دوران انتخابات، تلویزیون وارد بسیج گری اجتماعی می شود. بحث امروز دنیا این است که آیا تلویزیون وظیفه اش بسیج گری اجتماعی است یا می توانیم به سمت جنبش های اجتماعی رسانه محور هم برویم. بحث بسیار مهمی که می شود درباره برنامه ماه عسل کرد این است که آیا ماه عسل را می توانیم آغاز و تداوم یک جنبش اجتماعی بدانیم یا فقط یک لحظه است، فقط یک ماه است فقط یک حس و حال در یک لحظه تایخی است.

اگر به این مسیر برویم و به این نگاه کنیم که رویکرد تلویزیون رویکردی است که به سمت ایجاد جنبش های اجتماعی مثبت می رود و برنامه ماه عسل یکی از طلایه داران چنین حرکتی است، باید استقبال کرد و آفرین گفت و باید به این تلویزیون امید داشت اما جنبش اجتماعی چگونه اتفاق می افتد؟ فقط با برنامه ای که سی شب جامعه را با عواطف، احساسات و درنگ ها و تلنگر ها بمباران می کند یا اینکه این برنامه یا برنامه های مشابه باید در طول سال پهن بشوند و آرام آرام با شدت کمتر ولی استمرار بیشتر جنبش اجتماعی ایجاد کنند. بسیار تفاوت می کند بین اینکه من آب را در لوله های شهر جاری کنم یا یک فواره درست کنم. این دو تفاوت جدی دارند. لذا می توان به اهمیت این برنامه و برنامه های مشابه فکر کرد وقتی که به جای ماه محور یا مناسبت محور تبدیل می شوند به برنامه های تفریحی و سالم.

2- باید یاد کنم از مرحوم استاد احمد توانا که دکترایش را گرفته و شاگرد شهید مطهری بود ولی آمده بود در مدرسه راهنمایی معلم ادبیات شده بود. و بعد از انقلاب لباس روحانیت را ترک کرد و شد یک معلم معمولی دبیرستان های تهران که درس ادبیات و دینی و انشا می داد. از آقای دکتر توانا پرسیدم آقای دکتر شما یک آیت الله هستید که می توانید در کنار رهبران انقلاب جایگاهی داشته باشید.

او به من گفت آقایان در دروازه بهشت ایستاده اند من ترجیح می دهم در دروازه جهنم بایستم. آنها می خواهند مردم را به بهشت ببرند و من مراقبم به جهنم نروند و ما آخر خط می ایستیم. دیدن بدنه اجتماعی، دیدن همه کسانی که با تنوع و تکثر مختلف خودشان را دیندار می دانند ولو اینکه دیگران مارک دینداری به آنها نمی زنند بلکه مارک بی دینی می زنند. کسانی که در تعریف خودشان، خود را بال شکسته هایی می بینند که می خواهند اجازه پرواز پیدا کنند ولی انگ اجتماعی آنها را وارد جامعه نمی کند و ما برنامه برای آنها می خواهیم.

گاهی شما استاندارد های اخلاقی را چنان بالا تعریف می کنید که آیت الله جوادی آملی هم باید فکر کند ببیند در استانداردهای شما جا می گیرد یا نمی گیرد. اما گاهی وقت ها آن دختری که آزار جنسی دیده هم خودش را در تلویزیون شما میهمان بلکه میزبان می داند. این یعنی آغاز یک جنبش اجتماعی توسط رسانه ملی.

تلویزیون مردم باشید آن وقت مردم هم با شما خواهند بود

این ملی بودن رسانه یعنی به رسمیت شناختن همه تفاوت ها و تنوع ها و چیزی که در کلام رهبر انقلاب بود که این کلام متاسفانه توسط تلویزیون دفن شد. ایشان گفت بیایید فکر کنید کسانی که ما به آنها می گوییم بدحجاب و.. اینها یک نقص دارند، آیا ما نقص نداریم؟ اگر تلویزیون همین کلام رهبری را بگیرد و در بحث آسیب های اجتماعی تغییر راهبرد بدهد آن وقت این تلویزیون تلویزیونی خواهد بود که هیچ شبکه ماهواره ای به گرد پایش نمی رسد. تلویزیون مردم باشید آن وقت مردم هم با شما خواهند بود.

3-اگر بخواهیم از ژانر برنامه ماه عسل صحبت کنیم ژانر این برنامه گفت و گو محور است اما نوعی خاص از گفت و گو محور است. برنامه هایی است که به آنها می گویند رازگشا و اعتراف محور. یعنی یک نفر تلویزیون و مخاطبان تلویزیون را اینقدر خودمانی تصور می کند که حاضر است راز درونش را برای آنها باز کند. همه ما چون فضول هستیم ورود به برنامه هایی که درش راز گشایی می شود برایمان جذابیت دارد. این برنامه ها از لحاظ اخلاق حرفه ای و اخلاق اجتماعی به شدت زیر سوال هستند.

یعنی آیا می توانیم برای جذاب سازی یک برنامه درون رازهای زندگی افراد ولو با رضایتشان وارد شویم؟ می توانیم راز گشایی کنیم؟ تاثیرات این راز گشایی و پخش اعتراف در آینده فرد برای ما قابل پیشبینی نیست ولو اینکه در لحظه از او امضا هم گرفته باشیم که من به این کار رضایت دارم. نمی گویم نباید این کار را کرد. منظورم این است که در دنیا ملاحظات اخلاق حرفه ای در این کار ملاحظات مطالعه شده ای است نکند ما جذابیت یک برنامه را بگیرم و ضوابطش را نگیریم. باید نگران این موضوع باشیم.

4-متاسفانه چون در تلویزوین جمهوری اسلامی ایران فعالیت ها و اقداماتی انجام شده که اعتماد زدایی خیلی وسیع و عمیقی توسط این رسانه از خودش صورت گرفته، گاهی به نظر می آید بازسازی این اعتماد جز با برنامه زنده شدنی نیست. از لحاظ شیوه برنامه سازی و توان برنامه سازی بسیار تفاوت است میان برنامه های زنده و برنامه های زنده ضبط شده. امکاناتی که برنامه ضبط شده به ما می دهد بسیار بیشتر از امکاناتی است که برنامه زنده می دهد.

اینکه تلویزیون جمهوری اسلامی متاسفانه به علت ضعف عملکرد یا سو تدبیر برخی از مدیرانش دچار مشکل شده نباید به ما مجوز بدهد که از امکانات برنامه سازی ضبطی عبور کنیم. اینجاست که بسیاری از مشکلات برنامه در زمان بندی خودش را نشان می دهد. یعنی ما به مقداری که دوربین روشن است باید پخش کنیم در حالی که می توانیم ضبط طولانی تر و پخش کوتاه تری داشته باشیم. در کنار این مسئله، حجم بسیار مهمی از کیفیت برنامه تابعی است از گزارش های تصویری ضبطی که آماده شده و باید در این برنامه لحاظ بشود. چیزی که در این برنامه دیدیم گزارش های آرشیوی بوده و نه گزارش های تولیدی اختصاصی و درست کردن مستند های کوتاه مختص این برنامه می تواند فوق العاده جذاب ترش بکند.

5 آیا این برنامه ها مجری محور است، مهمان محور است، حضار محور است، یا ترکیبی است از سه گانه میزبان، میهمان و حضار؟ این ترکیب برنامه را جذاب می کند. متاسفانه به علت سو تدبیرهایی که در این سالهای دراز در تلویزیونمان اتفاق افتاده همواره ستاره کشی تلویزیونی را شاهد بودیم. یعنی تلویزیون برنتافته که یک ستاره مجری و یک ستاره برنامه ساز بدرخشد چون همیشه می ترسیدم پر رو بشود و بعدا برای خود ما شاخ بشود یا برود در یک شو یا یک عروسی و محفل خصوصی فیلمش دربیاید و آبرو حیثیت تلویزیون برود. ما بنا به تجربیاتی که وجود داشته نه گذاشتیم ستاره های بزرگی شکل بگیرند نه اگر ستاره ها نصفه نیمه خودشان خودشان را بالا کشیدند گذاشتیم ادامه بدهند. تجربه اش را خود احسان علیخانی دارد.

رابطه احسان علیخانی با تلویزیون رابطه قهر و آشتی است. یک سال می آید و یک سال نمی آید. این در مورد مجری های دیگر هم اتفاق افتاده. بحث اینکه ما برنامه ای احتیاج داریم که در آن میزبان ستاره شود بسیار مهم است. برای اینکه واقعیت در رابطه مردم با تلویزیون متاسفانه یا خوشبختانه این است که مردم چیزی به اسم تلویزوین نمی شناسند. مردم چیزی به اسم کانال هم نمی شناسند. مردم برنامه می شناسند و صاحب برنامه. مسئله مجری محوری، میزبان محوری و حضار محوری بحث مهمی است. یکی از جذابیت های چنین برنامه هایی حضور حضار است. در واقع حضاری که در برنامه مشارکت می کنند و واکنش های آنها جزو جذابیت های بصری و گفتاری برنامه می شود

6-آخرین نکته بحث است که آیا چنین برنامه هایی باید تهیه کننده محور باشد، کارگردان محور باشد، گروه محور باشد یا پژوهش محور؟ اینکه تهیه کننده مجری باشد تجربه خوبی است و در موارد استثنایی مثل نود و ماه عسل نشان داده مجری های خاصی می توانند تهیه کننده باشند. اما جای بخش پژوهش در برنامه های اینجوری چقدر است؟

ضعف این برنامه همان حسن برنامه است. یعنی مجری جزو محاسن و معایب برنامه است. اگر مجری ما تجربه اجتماعی عمیق تری داشت، اگر مجری ما مجرد نبود، اگر مجری ما عمق بیشتری داشت، اگر مجری ما زیاد حرف نمی زد، اگر مجری ما دخالت های زیادی در گفتگو نمی کرد، شاید برنامه روان تر جلو می رفت.

در نهایت به نظرم احسان علیخانی عمیق ترین، پر شور ترین، پرتماشاگرترین و پر تاثیرترین برنامه تلویزیونی سالهای اخیر را ساخته و اگر کلاه داشتم به احترامش بر می داشتم.اما این نکته را یادمان نرود من خیلی به آقای روحانی اصرار کردم که روز آخر برنامه ماه عسل در این برنامه ولو تلفنی حضور داشته باشند. آقای روحانی پرسید این چه برنامه ای است و.. و برایشان درباره برنامه توضیحاتی دادم و ایشان گفت: حال مردم را خراب نکنید بگذارید خوش باشند.

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار