یادداشت فیسبوکی ظریف درباره سوریه
وزیر خارجه ایران با اشاره به تحولات اخیر درباره سوریه و انتشار برخی اخبار درباره حمله احتمالی آمریکا به این کشور با طرح این سوال که آیا آن طور که آمریکاییها میگویند «همه انتخابها روی میز است»؟ نوشت: در 100 سال اخیر، اکثریت قریب به اتفاق کشورهایی که جنگها را (با توهم برتری نظامی و امید پیروزی) شروع کردهاند یا نابود شدهاند و یا لااقل نتوانستهاند به اهداف خود برسند.
به گزارش ایسنا، دکتر محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران در صفحه فیسبوک خود نوشت:
«دوستان سلام. صبح جمعه شما بخیر
صرف نظر از روابط ایران و سوریه، تحولات اسفبار اخیر یک پرسش اساسی که سالهاست دغدغه فکری بنده است را مجددا مطرح میکند که آیا در جهان کنونی میتوان اهداف انساندوستانه و یا حتی اهداف سیاسی را از طریق جنگ و عملیات نظامی به پیش برد؟ چند محور برای فکر کردن:
1- استفاده از سلاح شیمیایی بدون توجه به عاملان آن یک جنایت است و باید محکوم شود. این موضع قطعی و بدون ابهام ... ایران است. اما آیا دیگران که زیاد هم سر و صدا میکنند، زمانی که غیرنظامیان سردشت و حلبچه هدف بودند و جنایتکار هم مشخص بود، همین موضع را داشتند؟ پس باید با دیده تردید به اهدافشان نگاه کرد. بهویژه آن که این بار با توجه به شرایط میدانی و اسناد موجود، احتمال ارتکاب این جنایت توسط گروههای افراطی بسیار بالاتر است.
2- کشتار و سرکوب و خشونت و افراط جنایاتی نابخشودنی است و همه باید طرفهای درگیر را وادار کنند که هرچه سریعتر از طریق مذاکره این وضعیت اسفبار را پایان دهند. اما آیا تهدید به حمله نظامی راهحل است یا مبنای مشکل؟
3 - آیا آن طور که آمریکاییها میگویند واقعا «همه انتخابها روی میز است»؟ یعنی هر کشوری که زور دارد این انتخاب را دارد که تهدید به حمله نظامی کند؟ یا این که استفاده و تهدید به استفاده از زور خلاف مبانی و اساس حقوق بینالملل جدید است؟
4 - آیا میتوان برای مقابله با یک عمل خلاف حقوق بینالملل یا حتی یک جنایت، یک قاعده آمره حقوق بینالملل (ممنوعیت توسل به زور) را نقض کرد؟
5 - اصولا چرا منشور ملل متحد جنگ و تهدید به آن را ممنوع کرده است؟ آیا این یک خیالبافی حقوقی است یا بیان یک واقعیت سیاسی؟ به عبارت دیگر آیا در قرن بیستم و بیست یکم جنگ ابزار کارآمدی برای پیشبرد سیاست خارجی یا اهداف انسان دوستانه است؟ یا این که چون جنگ کارآمدی ندارد ممنوع شده است؟
6- آیا میدانید که در 100 سال اخیر، اکثریت قریب به اتفاق (نزدیک 85 درصد) کشورهایی که جنگها را (با توهم برتری نظامی و امید پیروزی) شروع کردهاند یا نابود شدهاند و یا لااقل نتوانستهاند به اهداف خود برسند؟
و ....
به امید پیشگیری از یک ماجراجویی فاجعه بار دیگر.»
ظریف همچنین در مطلبی دیگر در ادامه نوشت:
«بحثی که مطرح کردم واقعا دغدغه بنده است که اگر نوشتههای من در 6 سال گذشته که هیچ سمت دولتی نداشتم را هم بخوانید همین دیدگاه، را خواهید دید. بنابراین برخی دوستان که تلاش میکنند با انگ زدن مانع شکلگیری یک بحث مهم علمی و سیاسی شوند فقط به این سوال پاسخ دهند که اگر استفاده از زور را (صرف نظر از بهانهها و توجیهات آن) بپذیریم، آیا تنها دست قدرتمندان را بازنگذاشتهایم که هر وقت منافعشان اقتضا کرد از آن استفاده کنند و مردم را به خاک و خون بکشند، منابع اقتصادی خودشان را نابود کنند و در دامی گرفتار شوند که به دور باطل ترور و خشونت میانجامد؟ آیا تا کنون حتی یک مورد را سراغ دارید که قدرتمندان برای منافع عمومی یا پاسداری از حقوق انسانها هزینه سنگین جنگ را پذیرفته باشند؟»
به گزارش ایسنا، دکتر محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران در صفحه فیسبوک خود نوشت:
«دوستان سلام. صبح جمعه شما بخیر
صرف نظر از روابط ایران و سوریه، تحولات اسفبار اخیر یک پرسش اساسی که سالهاست دغدغه فکری بنده است را مجددا مطرح میکند که آیا در جهان کنونی میتوان اهداف انساندوستانه و یا حتی اهداف سیاسی را از طریق جنگ و عملیات نظامی به پیش برد؟ چند محور برای فکر کردن:
1- استفاده از سلاح شیمیایی بدون توجه به عاملان آن یک جنایت است و باید محکوم شود. این موضع قطعی و بدون ابهام ... ایران است. اما آیا دیگران که زیاد هم سر و صدا میکنند، زمانی که غیرنظامیان سردشت و حلبچه هدف بودند و جنایتکار هم مشخص بود، همین موضع را داشتند؟ پس باید با دیده تردید به اهدافشان نگاه کرد. بهویژه آن که این بار با توجه به شرایط میدانی و اسناد موجود، احتمال ارتکاب این جنایت توسط گروههای افراطی بسیار بالاتر است.
2- کشتار و سرکوب و خشونت و افراط جنایاتی نابخشودنی است و همه باید طرفهای درگیر را وادار کنند که هرچه سریعتر از طریق مذاکره این وضعیت اسفبار را پایان دهند. اما آیا تهدید به حمله نظامی راهحل است یا مبنای مشکل؟
3 - آیا آن طور که آمریکاییها میگویند واقعا «همه انتخابها روی میز است»؟ یعنی هر کشوری که زور دارد این انتخاب را دارد که تهدید به حمله نظامی کند؟ یا این که استفاده و تهدید به استفاده از زور خلاف مبانی و اساس حقوق بینالملل جدید است؟
4 - آیا میتوان برای مقابله با یک عمل خلاف حقوق بینالملل یا حتی یک جنایت، یک قاعده آمره حقوق بینالملل (ممنوعیت توسل به زور) را نقض کرد؟
5 - اصولا چرا منشور ملل متحد جنگ و تهدید به آن را ممنوع کرده است؟ آیا این یک خیالبافی حقوقی است یا بیان یک واقعیت سیاسی؟ به عبارت دیگر آیا در قرن بیستم و بیست یکم جنگ ابزار کارآمدی برای پیشبرد سیاست خارجی یا اهداف انسان دوستانه است؟ یا این که چون جنگ کارآمدی ندارد ممنوع شده است؟
6- آیا میدانید که در 100 سال اخیر، اکثریت قریب به اتفاق (نزدیک 85 درصد) کشورهایی که جنگها را (با توهم برتری نظامی و امید پیروزی) شروع کردهاند یا نابود شدهاند و یا لااقل نتوانستهاند به اهداف خود برسند؟
و ....
به امید پیشگیری از یک ماجراجویی فاجعه بار دیگر.»
ظریف همچنین در مطلبی دیگر در ادامه نوشت:
«بحثی که مطرح کردم واقعا دغدغه بنده است که اگر نوشتههای من در 6 سال گذشته که هیچ سمت دولتی نداشتم را هم بخوانید همین دیدگاه، را خواهید دید. بنابراین برخی دوستان که تلاش میکنند با انگ زدن مانع شکلگیری یک بحث مهم علمی و سیاسی شوند فقط به این سوال پاسخ دهند که اگر استفاده از زور را (صرف نظر از بهانهها و توجیهات آن) بپذیریم، آیا تنها دست قدرتمندان را بازنگذاشتهایم که هر وقت منافعشان اقتضا کرد از آن استفاده کنند و مردم را به خاک و خون بکشند، منابع اقتصادی خودشان را نابود کنند و در دامی گرفتار شوند که به دور باطل ترور و خشونت میانجامد؟ آیا تا کنون حتی یک مورد را سراغ دارید که قدرتمندان برای منافع عمومی یا پاسداری از حقوق انسانها هزینه سنگین جنگ را پذیرفته باشند؟»
ارسال نظر