همسرتان به شما خیانت کرده..؟
پارسینه: رویا و علی «برف روی کاجها» را چقدر میشناسید؟ شاید بهتر باشد قبل از قضاوت در مورد آنها، ماجرای این فیلم را از نگاه روانشناسان تحلیل کنید.
رویا و علی «برف روی کاجها» را چقدر میشناسید؟ شاید بهتر باشد قبل از قضاوت در مورد آنها، ماجرای این فیلم را از نگاه روانشناسان تحلیل کنید.
رویا و همسرش علی، در فروشگاهی مشغول خرید هستند که از دور، همسر یکی از آشنایان علی را در کنار مردی که پیش از این او را ندیده بودند، میبینند. علی میخواهد با شوهر این زن تماس بگیرد و موضوع را بگوید اما رویا مانع میشود. چند دقیقه بعد، زن برای احوالپرسی جلو میآید و برادرش که سالها خارج از ایران بوده را معرفی میکند و داستان با این شک آغاز میشود. رویا مربی جوان اما ساده پیانوست که شاگردهایش را در خانه میپذیرد و علی دندانپزشکی میانسال است.
بعد از 14 سال زندگی مشترک، رویا با یک اتفاق تصادفی، متوجه میشود که همسرش علی، مدتهاست با یکی از شاگردهای جوان پیانوی او در ارتباط است. علی که به همراه نسیم و به بهانه سفر کاری به خارج از کشور رفته است، بعد از باخبر شدن رویا، درخواست طلاق غیابی میدهد، اما 6ماه بعد پشیمان و افسرده، به خانه برمیگردد و برای راضی کردن او به فراموش کردن این یک سال، تلاش میکند.اما رویا بعد از ششماه جدایی از علی، با پسری جوانتر از خودش بهنام نریمان آشناشده است.
آشناییای که گرچه ازرفتن به یک کنسرت موسیقیفراترنرفته، اما توانسته رویای شکستخورده را به زندگی برگرداند... داستان علی و رویا، ماجرایی است که بارها شنیدهاید یا شکلی از آن را با بندبند وجودتان احساس کردهاید؛ اما اگر این داستان، ماجرای زندگی شما بود، آیا این مرد را میبخشیدید؟
رویای آرام، از کودکی ناآرام است
دکتر حسین مجتهدی شخصیت رویا در فیلم «برف روی کاجها» را اینگونه تحلیل میکند:«رویا مربی موسیقی است اما از میان تمام سازها، سراغ پیانو رفته که یک هنر فردی است. رویا نوعی واکنش در خودگزیدگی دارد. ورزش او فردی است، شغلش در خانه و دور از محیط پرهیاهوی بیرون است، روابطش با آدمها با فاصله است.» اما رویای آرام همان کسی نیست که میبینیم. مجتهدی معتقد است: «زمانی که پایش را در کنسرت به صندلی جلو میکوبد یا زمانی که به مادرش دروغ میگوید نوعی اضطراب و اجتناب را در او میبینیم، اما این اضطراب امروز به وجود نیامده. او در کودکی هم عادت به خوردن ناخنهایش داشته و نوعی اضطراب و پرخاشگری سرکوفته را در روایتهایی که از گذشته او بیان میشود هم میتوانیم ببینیم. معلم پیانوی رویا از او میخواسته ناخنهایش را همیشه کوتاه کند. معلم فردی جانشین والدین است و خواستهاش عادت جویدن ناخن را در او ایجاد كرده است. او در رابطه با معلم که جانشینی برای والدین است اضطراب و در رابطه با مادرش دروغگویی را نشان میدهد. همه این موارد حاکی از این است که او نوعی دلبستگی ناایمن در رابطه با مادر دارد. »
دکتر افشین یداللهی هم معتقد است:«در زندگی رویا حریم زیادی وجود ندارد. در خانه او باز است؛ مادرش بدون زنگ زدن به خانهاش میآید؛ دختر بچهای با شنیدن صدای پیانو بیخبر به آنجا میآید و دوستش هم هر وقت بخواهد به خانهاش رفتوآمد میکند و یک زن هم وارد حریم عاطفی او شده است. در این زندگی بیحریم، نریمان هم به شکلی دیگر حریم را میشکند. برای او مهم نیست که رویا متاهل است یا نه و سعی میکند به بهانههای مختلف با او همراه شود. بعد از جدایی رویا هم، نریمان بهراحتی پشت پنجره خانهای که روبهروی خانه رویاست، میایستد و لباسهایی که قرار است در کنسرت بپوشد را به رویا نشان میدهد. اما همین فرد، میخواهد حریم را به زندگی رویا بیاورد و از او میخواهد در خانهاش را ببندد.»
ممکن است برای شما هم اتفاق بیفتد
یداللهی میگوید:« یک اتفاق بدون مسئولیت دو طرف داستان پیش نمیآید. مادر رویا از او انتقاد میکند و میگوید علی قورمهسبزی دوست دارد اما تو نمیپزی چون میگویی خانه بو میگیرد. حتی زمانی که رویا بعد از جدایی تنهاست هم دیده نمیشود که غذایی برای خودش درست کند. او به سر و وضعش نمیرسد و حتی وقتی همسرش هست هم تغییری در ظاهر یا رفتارش دیده نمیشود. همه اینها درکنار بستر سیاه و سفید فیلم نشان میدهد که این فضا چقدر کدر است و به این رابطه رسیدگی نشده است و نباید فراموش کنیم که هر رابطهای اگر به آن رسیدگی نشود بعد از مدتی به اینجا میرسد.» دکتر حسین مجتهدی معتقد است رویا هم دلایلی برای دلسرد شدن از زندگی دارد. دلایلی که او را به سمت نریمان میکشاند. او میگوید:« مسیر زندگی رویا با ورود کوتاه مدت نریمان عوض میشود. نریمان او را به رانندگی وا میدارد و شجاعت و مهارت جدیدی را به او میآموزد. نریمان که نرینگی را در نامش هم دارد، میتواند میل رویا را دوباره برانگیزد و او را به دنیای روابط عاطفی برگرداند.»
رویا چطور به زندگی برمیگردد؟
مرگ هر ارتباط عاطفی نیازمند گذراندن یک دوره سوگ است. دکتر مجتهدی با بیان این اصل میگوید:«در فیلم هم در لحظات سخت زندگی رویا، میبینیم که دسته سوگواری میآید و آهنگ عزا میزند. تا پیش از این صحنه، رویا با ناراحتی مدام به نوار علی گوش میداد، اما بعد از این عزاداری، انگار زندگیاش رنگی دیگر میگیرد. آرایش میکند، روسری به سر میکند و تخت را به تختی یک نفره با یک بالش تبدیل میکند.»
«تنها صحنهای که من احساس میکردم جادویی باید در آن وجود داشته باشد، زمانی است که رویا در خانه داخل اتاقش نشسته و دوربین با او در اتاق است.» پیمان معادی در توصیف صحنهای که پس از آن رویا به زندگی بر میگردد، میگوید:«صدای ناموزون نتهای ناهنجار شنیده میشود. وقتی رویا بلند میشود و بیرون میرود، دوربین برخلاف همه جا با او نمیرود و از وسط دیوار بیرون میرود. بعد میبینیم که پیانو کوک شده؛ رویا راه میرود و حتی حالت راه رفتنش هم خیلی عوض میشود، حتی هوا هم عوض میشود.»
وقتی رویا به خودآگاهی میرسد
هرایر دانلیان، روانشناس و مشاور، در تعریف خیانت میگوید:«مفهوم خیانت یعنی هر نوع رابطه عاطفی که یکی از شرکا با فرد دیگری خارج از چارچوب خانواده، بدون رضایت یا آگاهی دیگری برقرار میکند، اما خیانت تعریفی کاملا شخصی دارد. تعریفی که در بسیاری از موراد، دردسرساز میشود. بسیاری از ما نمیدانیم در رابطه با خیانت چه میکنیم و نمیدانیم معنای خیانت چیست. اینجاست که فرد بدون آمادگی وارد رابطهای میشود که اگر یک هفته قبل در موردش میشنید، ناراحت میشد و اینجاست که علی میگوید تا در شرایط من نباشی، نمیتوانی من را بفهمی.» او معتقد است:« در مورد خیانت نباید تاثیر عوامل برانگیزانندهای از قبیل زیبایی، موقعیت اجتماعی، دردسترس بودن و کنار هم بودن را نادیده بگیریم و تاثیر مسائل عمدهای چون نیاز عاطفی و جنسی را فراموش کنیم. در فیلم هم کارگردان بر نیاز عاطفی در مرد، دردی که میکشد و عدم توجه همسرش به او تاکید میکند. اما خیانت نتیجهای هم دارد؛ این نتیجه برای علی خیانتکار افسردگی، پشیمانی و رانده شدن از عشقی است که دوباره به آن برگشته است اما برای رویا، آموختن رانندگی، شروع دوباره کار و رسیدگی به خودش است. او پیانويي که پیش از این به عنوان مظهر خیانت معرفی شده بود را تمیز میکند. کمکم خودش را پیدا میکند و وارد رابطه دیگری میشود. گرچه شروع این رابطه باز هم منفعلانه است اما نتیجهاش برای رویا بد نیست و او را به خودآگاهی میرساند.»
جایگزین پدر، جایگزین پسر
«رویا در انتخاب شریک عاطفی، ابتدا سراغ علی میرود که چندین سال از او بزرگتر است و بعد نریمان را انتخاب میکند که چندین سال از او کوچکتر است. انگار از رابطه با پدر، به فرزند میرسد. فرزندی که در زندگی زناشویی او وجود نداشته.» مجتهدی با بیان این موضوع در تحلیل رابطه علی و نسیم میگوید:«نسیم و علی تفاوت سنی زیادی دارند.جایگاه اجتماعی و قدرت مالی علی، تصویر یک پدر توانمند را برای نسیم القا میکند.»
دکتر مجتهدی، روانکاو میگوید :«علی در تمام صحنهها از فاصلهای که با رویا گرفته رنج میبرد اما صحبتی در مورد این سرما در ارتباط نمیکند. تردید و تعارضی در او وجود دارد اما بعد از جدایی از رویا، انگار این تعارضها را پشتسر میگذارد و با حلقهای که دردست دارد، بر میگردد.» اما آیا این برگشتن و پشیمانی برای رویا کافی است؟ معادی معتقد است در پایان داستان رویا و علی، موضوع دیگر بخشیدن و نبخشیدن نیست.
او توضیح میدهد:«رویا اینجا میگوید تویی که آمدهای و میگویی این یک سال را فراموش کن و مرا ببخش، اجازه بده چیزی را برایت تعریف کنم که شاید بعد از شنیدنش دیگر نخواهی تو را ببخشم. این بحث رویا از بحث انتقام و بخشش هم بزرگتر است.
چیزی است که مرد پیشبینیاش را نمیکرده. درحالی که علی پیش از این برای مبرا کردن خود گفته بود باور کن من آدم بدی نیستم و تا کسی مثل من نشود، نمیتواند این موضوع را بفهمد، رویا از حسی که تنها در یک لحظه سراغش آمده، حرف میزند. مرد میگفت اصلا فکر نمیکردم این اتفاق برای کسی مثل من هم بیفتد و تو چون تجربهاش نکردهای، این را نمیتوانی بفهمی.
اما اگر روزی زن به مرد بگوید تو راست میگفتی، من هم در موقعیت تو قرار گرفتم و میفهمم تو آدم بدی نیستی، چه میشود؟ زن قرار است به چه قیمتی بپذیرد که این اتفاق اجتنابناپذیر است؟ به قیمتی که خودش هم آن تجربه را کند؟ اینجاست که رویا به علی میگوید من با مردی آشنا شدم، با او کنسرت رفتم و هیچ چیز دیگری هم بین ما نبود؛ اما لحظهای که او دنبالم آمد، حال عجیبی داشتم، احساسی بود که سالها تجربه نکرده بودم. انگار رویا میگوید تو این را میتوانی فراموش کنی تا من تو را ببخشم؟»
منبع: مجله سیب سبز
ارسال نظر