گوناگون

عقب نشینی ها به دولت روحانی ضربه خواهد زد؟

آرمان : به عقیده بسیاری از فعالان سیاسی تعیین استانداران از مهم‌ترین اقداماتی است که با آغاز به کار دولت‌ها در دستور کار قرار می‌گیرد چراکه استاندار، نماینده رئیس‌جمهور و شاخص دولت در هر استانی است، بنابراین لازم است که فرد منتخب برای استان، همراه و همسو با شعارهای دولت تدبیر و امید باشد.

اهمیت این موضوع به‌اندازه‌ای است که در زمان تعیین وزیر کشور، نحوه انتخاب آنها مهم تلقی می‌شود. استانداران نقش رئیس‌جمهور را در هر استانی دارند و این در حالی است که تاخیر در معرفی استانداران جدید احتمال سنگ‌اندازی در مسیر فعالیت دولت جدید را پدید می‌آورد به تعبیر فعالان سیاسی، استاندار دولت قبلی که به تغییر خود آگاه است، آنچنان برای پیشبرد امور استان شاید تلاش نخواهد کرد چراکه می‌گوید دیر یا زود باید با پست وداع کند، از طرفی هم پایان کار در هر مقامی برای برخی افراد چندان خوشایند نیست.

کسی دلیل واقعی تعلل دولت را در انتخاب استانداران نمی‌داند اما ناظران و فعالان سیاسی معتقدند کنار هم قرار گرفتن مسئولان مختلف استان و تقاضاهای مکرر فعالان سیاسی در جریان معرفی استانداران بی تاثیر در این تاخیر نیست. به راستی چه دلیلی دارد که دولت با مجلس در زمینه انتخاب استانداران مشورت کند؟ چرا باید نمایندگان که در جناحی مقابل جناح دولت هستند، انتظار معرفی استاندار داشته باشند. طبعا هم اگر انتخابشان مورد قبول دولت واقع نشد از دولت دلخور و منتقد دولت شوند. پاسخ این سوالات را از مهندس احمد خرم، وزیر راه دولت اصلاحات و استاندار همدان در دوران سازندگی، عضو یکی از کارگروه‌های انتخاب وزرای روحانی و از کسانی که برنامه صد روزه روحانی را همراه با دیگر کارشناسان تدوین کرده است در میان گذاشتیم.

جناب آقای مهندس عملکرد دولت یازدهم دردوره 70 روزی که گذشت را چطور ارزیابی می‌کنید؟

می‌خواهم نقدهایی را مطرح کنم که مرتبط با تجربه 34 ساله در انقلاب به آن رسیده‌ام و مطمئن هستم اگر دولت یازدهم به این مسائل توجه جدی نکند، دچار آسیب خواهد شد. شعار اعتدال شعار قشنگی است، اما اعتدال در بعد سیاسی فقط معنا می‌دهد و در مسائل اجرایی کشور اصلا معنا ندارد. مدیران اجرایی کشور و نمایندگان دولت در استان‌ها باید حد بالا وسقف را در خدمتگزاری به مردم در برنامه‌ریزی‌ها لحاظ کنند.

اگر دولت بخواهد در مسائل اجرایی با میانه‌روی تصمیمات را اتخاذ کند که البته اکنون می‌شود و اکثر مدیران دولت یازدهم در این وادی دارند حرکت می‌کنند، دولت حتما لطمه خواهد خورد. قبل از هر چیز من چند نکته را باید ذکر کنم که اگردولت به این نکات توجه نکند، اعتمادی که در جامعه نسبت به دولت یازدهم ایجاد شده است، به آرامی و به مرور زمان از بین می‌رود، اول اینکه شما که خبرنگار محسوب می‌شوید می‌دانید که در این برنامه 100 روزه در هر بخشی چه کار باید کرد؟ دولت چه تصمیماتی گرفته است؟ اولین مساله‌ای که دولت باید به آن توجه کند چیست؟

درامورزیربنایی،سیاست خارجی، صنعت، معدن و تجارت و... در کمیسیون‌هایی که توسط آقای رئیس‌جمهور قبل از معرفی کردن دولت مسائل و مشکلات کشور مطرح شد. من هم عضو یکی از این کمیسیون‌ها بودم. مردم باید بدانند چه مواردی در این کمیسیون‌ها مطرح شده است که 100 روزه می‌شود برخی از مسائل کشور و مشکلات کشور را حل کرد؟ دولت اگر می‌خواهد مسیر چهار ساله‌ای را که در پیش دارد درست طی کند، این صد روزه یک شاخص محسوب می‌شود. من یک نمونه برای شما از این مسائل را ذکر می‌کنم قبل از تشکیل دولت کمیسیون‌هایی برای تعیین وزرا و تدوین برنامه صدروزه در کمیسیون زیربنایی دولت تشکیل شد که من هم عضو آن محسوب می‌شدم؛ به دلیل آنکه ورود ریز در مسکن مهر دارم، بحثی را در مورد مسکن مهر در این کمیسیون مطرح کردم و با بررسی‌ای که انجام دادم، حدود هفت تا هشت هزار میلیارد تومان آورده متقاضی در حساب دولت است.

الان که دارم با شما صحبت می‌کنم و وارد آبان ماه شده‌ایم؛ می‌شود گفت 70 روز از شروع کار دولت یازدهم گذشته است. یعنی هفتاد درصد زمان دولت برای انجام وعده‌هایش سپری شده است. هنوز در مورد این 8 هزار میلیارد تومان آورده متقاضی در مسکن مهرتصمیم گرفته نشده است. این پول یکسال است درحساب دولت و بانک مجری آن بانک مسکن گذاشته شده و باید ادعا کرد که در این یکسال که 44 درصد نرخ تورم کشور بوده است الان اگر بخواهند در مورد این پروژه‌ها تصمیم‌گیری کنند باید 44 درصد هزینه بیشتری را پرداخت کنند.

باید اذعان کنم که یکسال گذشت و کاری با این سرمایه‌های آورده در زمینه مسکن مهر انجام نشد. انجمن انبوه سازان، انجمن صنعتی سازان و NGO‌هایی که کارهای ساختمانی را انجام می‌دهند تمام بحث شان این بود که دولت آقای احمدی‌نژاد در شش ماه آخر فعالیت اش هیچ تصمیمی برای این سرمایه‌ها نمی‌گرفت، بالاخره دولت دهم مشخص نکرد که سرمایه‌های آورده مردم باید هزینه یا پرداخت شود و یک صورت وضعیت از این درآمدها مشخص شود، صورت وضعیت بیرون بیاید یعنی اشتغال، یعنی راه‌اندازی واحد‌های صنعتی مرتبط با ساختمان، بنابراین در جامعه کارگری و صنعتی کشور امید ایجاد می‌شد. متاسفانه در شش ماه آخر هرچه ما به وزارت را ه و شهرسازی اصرار کردیم که در مورد این سرمایه‌ها تصمیم بگیرند تصمیمی گرفته نشد. اکنون هم در دولت یازدهم هفتاد روز است که هنوز تصمیمی نگرفته‌اند.

یعنی هیچ‌کاری انجام نشده است؟

دیروز و امروز من شنیده‌ام که یک حساب مشترک بین پیمانکاران و کارفرما دارد شکل می‌گیرد که این سرمایه به این حساب‌ها واریز شود. این اقدام؛کاری بود که هفتاد روز پیش باید انجام می‌شد، یک روز تا حداکثر دو روز باید این کار انجام می‌شد. دولتمردان اکنون یک تلقی خاصی از تدبیر وامید دارند؛ تدبیر معنای احتیاط شده است؛ آدم احساس می‌کند که یک نوع عافیت‌طلبی توسط برخی از دوستان معنا شده است. وزیری که قبلا کار وزارت را انجام داده است و تجربه‌ای در دوره‌های قبلی دارد در 10 الی 15 روز ابتدای مسئولیتش باید تکلیف تمام پروژه‌ها و طرح‌ها را روشن کند. شخصی هم که تجربه وزارت ندارد، حداکثر یک ماهه می‌تواند با مسائل حوزه مسئولیت خود آشنا شود. وزیر باید روی محورهای فعالیتش و وضعیت موجود تصمیم‌گیری کند، منابع‌اش را ببیند و بر اساس این منابع تصمیم‌گیری کند.

این قضیه 8 هزار میلیارد تومان یک نمونه کوچکی بود که من ذکر کردم. نمونه دیگرش اینکه در شهر جدید پردیس فقط 2 هزار میلیارد تومان آورده متقاضی در حساب جمع شده است که هنوزبا وجود 70 روز تصمیمی برای آن گرفته نشده است. این که می‌گویم 8 هزار میلیارد تومان، عدد تخمینی یا واهی نیست. در هشت ماه گذشته از اول اسفند سال قبل که فصل کاری برای عملیات‌های عمرانی و ساختمانی شروع می‌شود تا پایان مهر. پیمانکاران مسکن مهر به طور میانگین در کل کشور 2 ماه کار کردند و 6 ماهش را بیکاربودند.

دلیل اش هم عدم تزریق منابع مالی بوده است. مکرر هم توسط کارشناسان گفته شده است که محمل قانونی اش هم وجود دارد. طبق قانون می‌شد این کار انجام شود، اکنون بعد ازهفتاد روز تازه کاری را انجام دادند که در دو روز اول قابل انجام بود. با این وضعیت جهش درست و جدی درکار انجام نمی‌شود. من فکر می‌کنم که یک حلقه مفقوده در شعارهای دولت است و آن حلقه مفقوده جانفشانی برای انجام کارهاست، هشت سال مشکل در اقتصاد کشور انجام شده است و اگر تصمیم‌گیری سریع و جانفشانی برای تصمیم انجام نشود و به آب و آتش نزنیم، اتقاق خاصی در کشور رخ نخواهد داد.

عملکرد دولت یازدهم که در سیاست خارجی خوب بوده است. این‌طور نیست؟

در سیاست خارجی ما این جانفشانی را برای اهداف و مصرانه حرکت کردن و کار را انجام دادن، شاهد هستیم ولی در امور اجرایی داخلی این طور نیست. الان ما که در بخش خصوصی مشغول به کار هستیم، شاهدیم که کارهای اجرایی کندتر از دولت قبل دارد انجام می‌شود.

چرا؟ راه‌حل این مشکل چیست؟

من فکر می‌کنم که در این برنامه صدروزه به شدت عقب هستیم. لازم است که آقای رئیس‌جمهور هفته‌ای دو روزشان را بگذارند برای دیدار با وزرا. ایشان باید تک‌تک وزرا را بخواهند و از آنها بپرسند که در برنامه صد روزه به کجا رسیده‌اید. برنامه صدروزه یکسری پروژه‌هاست که انجام می‌شود و ادامه پیدا نمی‌کند، در این فرصت صد روزه امکانی فراهم می‌شود که برنامه اجرایی چهار ساله را هر وزیری برای وزارتخانه خود تدوین کند. اکنون این برنامه صدروزه مکتوب در اختیار رئیس‌جمهور و وزرا قراردارد. من فکر می‌کنم که در این برنامه صدروزه به شدت عقب هستیم و ادامه این روند باعث از دست رفتن امید در جامعه می‌شود.

فکر می‌کنم که استانداران حدود نیمی از استان‌های کشورهنوز مشخص نشده‌اند. به نظر شما آیا این روند به رویکرد دولت تدبیر و امید و به منافع کشورلطمه نمی‌زند؟ بالاخره هفتاد روز از دولت گذشته مسئولان اجرایی برخی استان‌ها هنوزمشخص نشده‌اند. آیا به برنامه‌های عمرانی کشور لطمه نخواهد خورد؟

پاشنه آشیل هر دولتی وزارت اطلاعات و به‌اصطلاح ناموس هردولتی هم وزارت کشور آن دولت محسوب می‌شود. یعنی دولت اگر وزارت کشور را در راستای اهداف خودش داشته باشد، مسائل و مشکلات کشور و همچنین وعده‌ها و شعارهایش را می‌تواند عملی کند و اگر نداشته باشد، دولت از دست رفته است. من فکر می‌کنم وزارت کشور هنوز به تحرک لازم نرسیده است. وزارت کشوری که بیاید بگوید نمایندگان هر استانی سه نفر را معرفی کنند و ما از بین آن سه نفر یک نفر را انتخاب می‌کنیم یا افراد با تجربه که از سوی ستاد‌های آقای روحانی به وزارت کشور معرفی می‌شوند انتخاب نمی‌شوند. کمکی به دولت نخواهد کرد و در نهایت به مجموعه استانداران و فرماندارانی خواهیم رسید که وقتی نیاز در کشور تغییر و تحولی ایجاد شود، دچار عافیت‌طلبی خواهند شد، این را قطع به یقین می‌گویم که دچارعافیت طلبی خواهند شد. اکنون یک اتفاق خاصی در کشور ما رخ داده است؛ اتفاق خاص این است که اشتیاق به تکیه زدن بر پست‌های دولتی زیاد شده است. اگر این اشتیاق در عمل هم به اشتیاق در حل مشکلات مردم منجر شود مطلوب است؛ اما اکنون من چنین تصوری از اشتیاق فعالان سیاسی ایران در تکیه زدن به پست‌های دولتی ندارم. در استان‌ها افرادی که در ستادهای انتخاباتی دکتر روحانی حضور جدی داشتند الان گله‌مند هستند. در این 70 روزه به بخشی از وعده‌هایی که داده شده بود هنوزعمل نشده است. باید به حرف آنها گوش داد.

چرا چنین اتفاقی افتاده است ؟

فضای کشور به سمتی حرکت می‌کند که جناح اصولگرا سهم‌خواهی از دولت می‌کند در حالی که این انتخابات را باخته است. در انتخابات یازدهم اصولگرایان باختند؛ مگر غیر از این است؟ این شکست به خاطر عملکرد بد هشت ساله آنها جمع کثیری از مدیران میانی و کارشناسان خبره کشور به خاطر اصلاح‌طلب بودنشان حذف شدند. این مردم بودند که اصولگرایان را به خاطر عملکرد دولت‌های نهم و دهم و مجلس نخواستند. برنده انتخابات اصلاح‌طلبان بودند. در ماجرای انتخابات اگر اصلاح‌طلبان به میدان نیامده بودند و ستادها را در اختیار نمی‌گرفتند، شاهد این شور و نشاط نبودیم. در انتخابات مجلس آینده هم اصلاح‌طلبان بدون شک برنده‌اند. اگر انتخابات رقابتی و مشارکت حداکثری باشد اصلاح‌طلبان برنده انتخابات محسوب می‌شوند. الان اصولگرایان بازنده شده‌اند اما سهم خواهی اصولگرایان بسیار بیشتر از بقیه و حتی اصلاح‌طلبان و نزدیکان روحانی بود.

برخی اعتقاد به عقب نشینی دولت دارند. شما چه می‌گویید؟

چرایش را نمی‌دانم. اما معتقدم که این همه عقب‌نشینی به دولت در آینده ضربه خواهد زد.

حتما مجلس این استانداران را می‌پسندد؟

نمایندگان اصولگرای مجلس اگر اهل تعامل باشند، می‌دانند که انتخابات یازدهم را باخته‌اند. آقای روحانی یک وزیرکشوری را می‌گذارد که بیشترین تعاملش با اصولگرایان در مجلس است که برخی از آنها تندرو هستند. وزیری که ما می‌شناسیم در جریان اعتدال و تدبیر و امید نبوده است، از جریانی که روحانی آن را نمایندگی می‌کند، نیست. دولت روحانی از این موضع لطمه خواهد خورد. دولت یازدهم از انتخاب‌های وزارت کشور و تعلل‌های آنها ضربه خواهد خورد. تمام تلاش اصولگرایان در هشت سال گذشته این بود که یک جریان سیاسی کشور به نام اصلاح‌طلبان را حذف کنند. از هیچ تلاشی هم فروگذار نکردند. اکنون جبهه پایداری هر کاری بخواهد در برخی از وزارتخانه‌ها انجام می‌دهد. از بین طیف‌های جبهه پایداری تندترین افرادش در برخی از مناصب و پست‌های کلیدی حضور دارند. باید ادعا کرد که برای همه فعالان سیاسی اصلاح‌طلب که در دولت خاتمی حضور داشتند در این هشت سال مشکلاتی ایجاد کردند.

در مورد تاخیر در انتخاب استانداران، فکر نمی‌کنید در این 70 روزدولت بیش از حد تعلل کرده است؟ چقدر این تعلل برای کشورآسیب‌زاست؟

من فکر می‌کنم که نزدیک به 20 استان بلاتکلیف هستند. از 6 ماه قبل از روی کار آمدن دولت یازدهم تمام کارهای اجرایی تعطیل شده است،70 روز است که در دولت یازدهم هیچکس تصمیم نمی‌گیرد. این تعلل در تصمیم‌گیری هزینه‌بر است. به نظر من با سرعت باید افرادی را برای استانداری انتخاب کنند که بتوانند کار را بهتر انجام دهند. باید کسانی انتخاب شوند که به شعارهای آقای روحانی معتقد باشند، افرادی که با جبهه اعتدال و تدبیر و امیدهمراه باشند.

استانداران باید چه ویژگی‌هایی داشته باشند؟

الان اگر شما بخواهید نیروی جوان به وزارت کشور معرفی کنید و از آن‌ها در مدیریت استان‌ها استفاده کنید، مانند هشت سال گذشته نباید باشد، باید این افراد در بدنه وزارت کشور چند سال حضور داشته باشند و به عنوان معاون استاندار یا فرماندار و... تجربه کسب کند و رده‌های مدیریتی را مرحله به مرحله طی کنند. در برخی موارد دیده شده است که افرادی در استانداری‌ها استفاده شدند که فاقد یک روز تجربه مدیریتی و کار در وزارت کشور هستند و از آنهایی که تجربه داشته‌اند، اصلا دعوت به عمل نیامده است.

همین دولت؛ یعنی همین هفتاد روز؟!

بله؛ اکنون از یکسری افراد در وزارت کشور استفاده شده‌ است که هیچگونه تجربه مدیریتی ندارند. بالاخره کسی که استاندار می‌شود، باید سابقه فرمانداری و معاونت در استانداری‌ها را داشته باشد یا این که در بخش‌های دیگر به عنوان مدیر بسیارموفق وبا تجربه باشد. این شخص توانمند می‌تواند در عرض دو یا سه ماه سوار بر کار شود. استاندار مدیراجرایی، مسئول اجتماعی، امنیتی و فرهنگی استان است و دولت را در استان‌ها نمایندگی می‌کند. به یک معنا شأن‌ استاندار، نمایندگی دولت در استان است، پس شایسته است فرد با تجربه‌ای برای این پست انتخاب شود. من روند موجود برای انتخاب استانداران را مناسب نمی‌دانم.

متاسفانه وقتی چهار نماینده از موضع سهم خواهی بخواهند دولت را تحت فشار قراردهند، افرادی انتخاب می‌شوند که با رویکرد روحانی در تضاد هستند. مثلا در یکی از استان‌ها که من در جریان هستم، هرگز وزارت کشور نخواهد توانست بین امام جمعه، نمایندگان مجلس و حتی جناح‌های سیاسی یک نفر را پیدا کند که همه با آن موافق باشند. دولت نمی‌تواند نظر واحد را برای انتخاب استاندار داشته باشد. اینطور بخواهند پیش بروند قطعا آدم‌های مناسب را نمی‌توانند انتخاب کنند. معنا ندارد جریانی که باخته مدعی باشد فرد موردنظر اورا انتخاب کنند. یکسری از افرادی که انتخاب شدند استانداران اصولگرای تندرو محسوب می‌شوند. به این منوال دولت بخواهد پیش برود در استان‌ها وعده‌هایش آنچنان که می‌خواهد به ثمر نمی‌نشیند.

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار