نامه شديداللحن ناصرالدين شاه به وزير خارجهاش؛ ايجاد قبرستان ارامنه در داخل شهر ممنوع
پارسینه: در فقره کليساي پروتستانها و غيره گفتم کنت را بياوريد [قراري بدهيد] که مسلمان به کليسا نرود؛ چه کرده است؟
پارسینه: ماجراي تهراني شدن ارامنه هم بر ميگردد به دوران قاجار؛ پس از جلوس فتحعلي شاه بر تخت سلطنت، ارامنه به تدريج از نواحي مختلف ايران به تهران مهاجرت کردند. خانوادههاي صنعتگر ارمني به فرمان فتحعلي شاه از جلفاي اصفهان و تبريز به تهران آمده و در حوالي دروازه قزوين و شاه عبدالعظيم اسکان داده شدند. در زمينهاي ميان دروازه قزوين و گمرک، مقابر و گورهاي مربوط به مسيحيان ارامنه جاي دارد.
سندي که در زيرآورده شده در موسسه تاريخ معاصر ايران نگهداري ميشود و گوياي محدوديتهايي است که دولت ايران در تردد مسلمانان به کليسا و تدفين اموات در قبرستان ارامنه، همچنين ممنوعيت دفن مردگان در محدوده اراضي شهر تهران برقرار کرده است. نگارنده آن ناصرالدين شاه است و مخاطبش وزير خارجه.
جناب وزير خارجه
در فقره کليساي پروتستانها و غيره گفتم کنت را بياوريد [قراري بدهيد] که مسلمان به کليسا نرود؛ چه کرده است؟
و بايد با سفرايي که کشيش تبعه آنها است، حرف سخت بزند که اگر مسلمان را به کليسا راه بدهند، هر عيبي و حادثه من بعد رو بدهد، دولت ايران مسئول نخواهد بود.
پروتستانيها مابين دروازه قزوين و گمرک احداث قبرستاني کردهاند در داخل شهر؛ سه هزار زرع زمين را ديوار کشيدهاند؛ چند اتاق ساخته، اموات را آنجا دفن ميکنند. ايجاد قبرستان جديد در داخله شهر عموما" براي مسلمانها غدغن است؛ تا چه رسد به فرنگي و ارمني. چه شده است؟ به اجازه کي اين کار شده است، يعني چه؟ و ميگويند که در اينجا کليسايي هم بنا خواهند کرد. درست از کنت و غيره تحقيق کرده به عرض ميرساند؛ و بايد منع شديد کرد.
ارسال نظر