مجید مظفری: فقط دنبال ۱۰ دقیقه زمان بودم تا با ضرغامی صحبت کنم اما نشد!
پارسینه: کسی که سکان تلویزیون را دست گرفت، کسی بود که تلویزیون و سینما را خوب می شناخت. سینمای ایران خیلی مدیون ضرغامی است. وقتی دیدم ضرغامی به تلویزیون آمده من هم وارد تلویزیون شدم. اما متاسفانه رفتار بسیار بدی با من شد (البته نه فقط با من). من فقط دنبال 10 دقیقه زمان بودم تا با ضرغامی صحبت کنم اما نشد.
مجید مظفری بازیگر توانمند سینما و تلویزیون در اغلب مواردی که در برنامه های زنده سیما حضور پیدا می کند سعی دارد بدون هر گونه سانسور حرفهایش را بیان کند. وی عصر دیروز نیز به همراه دخترش نیکی مظفری در برنامه «امروز هنوز تمام نشده» شبکه اول سیما حضور یافت و پیرامون وضعیت سینما و تلویزیون صحبت های جالبی را بیان کرد. شبکه ایران بخشهایی خواندنی از صحبت های مجید مظفری در این برنامه را گزینش کرده و در زیر ارائه داده است.
چرا کسی که 4 سال رییس جمهور بود خانه سینما را تعطیل کرد
مظفری پیرامون خانه سینما با قاطعیت گفت: «من برای همه بزرگمردان این کشور احترام قائل هستم اما چرا کسی که برای 4 سال سکان مملکت را به دست می گیرد باید خانه سینما را تعطیل کند. شما هر 4 سال یکبار عوض می شوید اما هنرمندان ماندگار هستند.»
خوشحالم که دخترم در نقش یک زن باردار بازی کرد
مظفری درباره حضور دخترش در سریال «بچه های نسبتا بد» که اولین حضور او در مقابل دوربین بود، گفت: «من نمی دانستم که نیکی با این سن و سال کم در نقش یک زن باردار بازی می کند. می دانستم با سیروس مقدم قرار داد بسته است اما از نقش او بی خبر بودم و زمانی که بازی او را در سریال دیدم تعجب کردم. اما خوشحالم که شجاعت بازی در این نقش را داشت چون الان بازیگران ما در نقش زن باردار بازی نمی کنند حتی یک خانم بازیگر سی و خورده ای سال هم حاضر نمی شود بچه ای 3-4 ساله داشته باشد. می گوید وای من بچه داشته باشم؟»
سینما به سمتی رفت که مورد پسند من نبود
مظفری پیرامون دوری خودخواسته اش از سینما گفت: «بعد از «سگ کشی» سینما به سمتی رفت که مورد پسند من نبود. عده ای از بازیگران وهنرمندان در آن زمان از سینما دور شدند و دیگر کار نکردند. من 4 فیلم با بیضایی کار کردم. من زحمت کشیدم تا در «سگ کشی» بیضایی بازی کنم. دیدم حیف است منی که چنین کارنامه هنری دارم، یک دفعه به سمت فیلم هایی بروم که ....(سکوت معنا داری می کند) بهتر است چیزی نگویم.»
من فقط دنبال 10 دقیقه زمان بودم تا با ضرغامی صحبت کنم اما نشد
مظفری درباره اوضاع تلویزیون با ناراحتی گفت: «کسی که سکان تلویزیون را دست گرفت، کسی بود که تلویزیون و سینما را خوب می شناخت. سینمای ایران خیلی مدیون ضرغامی است. وقتی دیدم ضرغامی به تلویزیون آمده من هم وارد تلویزیون شدم. اما متاسفانه رفتار بسیار بدی با من شد (البته نه فقط با من). من فقط دنبال 10 دقیقه زمان بودم تا با ضرغامی صحبت کنم اما نشد. من دو بار تا پای مرگ رفتم و در بیمارستان بستری شدم. تمام مدارک پزشکی من گواه هستند. آقای فرجی تنها کسی بود که در بدترین شرایط به من کمک کرد. قرار بود سریالی برای بندرعباس تولید کنم. تمام مراحل پیش تولید هم انجام شد و بودجه های میلیونی از ارگان های مختلف از جمله بانک تجارت رسید. اما چند روز بعد نامه ای از مرکز هنرهای استان ها به دست من رسید که این سریال رد شده و به تصویب نرسیده است. الان کسی جوابگو هم نیست. در مورد برنامه «سفره ایرانی» هم همین اتفاق افتاد. در مورد سریال «شاهگوش» هم همینطور، آن قدر «شاهگوش» ساخته نشد تا میرباقری دست به کار شد.»
خونم آبی است
مظفری برای اینکه صحبت هایش اعتراضی نشود و یک آنتراکی داده باشد گفت: «من موهایم در این راه سفید شد، اما خونم هنوز آبی است.»
خودشان را به در و دیوار می زنند تا معروف شوند
مظفری در جمع بندی صحبت های خود سینمای گذشته و حال را مقایسه کرد و گفت: «یک زمانی در سینمای ایران نمی شد در چشم بازیگر مقابلت نگاه کنی. من مجبور بودم زمین را نگاه کنم واحساسم را به زمین بگویم. ما آن سینما را به «سگ کشی» رساندیم. اما حالا سینمای ما کجا است؟ بازیگران با هم روابط آزاد دارند. بازیگران سر صحنه می گویند من این غذا را نمی خورم، من این لباس را نمی پوشم. مدام ادا در می آورند. جالب اینجاست که خودشان را به در و دیوار می زنند تا معروف شوند اما به محض اینکه معروف می شوند، عینک آفتابی می زنند تا کسی آنها را نشناسد. این ها همه ادا است. به جای این کارها بروید چند کار حرفه ای بخوانید. یک زمانی از من پرسیدند دوست داری با کدام کارگردان بزرگ ایران کار کنی، گفتم هیچ کس. پرسیدند دوست داری با کدام کارگردان بزرگ دنیا کار کنی، گفتم هیچ کس. گفتند پس بازیگری بلد نیستی. گفتم بلدم، من باید آنقدر روی خودم کار کنم و به جایگاهی برسم که آنان دلشان بخواهد با من کار کنند.»
شبکه ایران
ارسال نظر