چند وات شوک
پارسینه: چند سالیست شاهد پخش مستند شوک از شبکه 3 هستم و هستیم.
مینو فلاحی: چند سالیست شاهد پخش مستند شوک از شبکه 3 هستم و هستیم.مستندی که بی اغراق گاهی و شاید بیشتر تلنگرهایی کوچک و بزرگ به مخاطبانش زده.با موضوعاتی که دغدغه ی روز زندگی همه ی ما بوده و هست.
وقتی شوک از مواد مخدر,از یک مادر معتاد,از کودک ده ساله ی معتاد,از پدری که بعد از مصرف شیشه فرزند و همسرش را فقط با یک چاقو و چند ضربه ی کاری به قتل رسانده بود می گفت,حقیقتا شوکی با ولتاژ بالا به ما وارد می شد.شوکی که شاید تا هفته ایی در بدنمان تاثیرش را حس می کردیم.
شوکی که فقط ترس بر اندام ما نمی انداخت,چشمانمان را باز می کرد,نگاهمان را به زندگی,به سیگار تعارفی دوستمان تیزتر می کرد.احتیاط شرط عقل را بیش از بیش جدی می گرفتیم و هر قرص و دودی به راحتی راه به زندگیمان باز نمی کرد.وقتی شوک از رانندگی پر خطر حرف می زد,زندگی را از قاب ویلچر پسری نشان میداد که بعد از یک تصادف اتومبیلش شد ویلچرش،حس می کردیم این مستند,این شوک ها، برگرفته از نگرانی ودغدغه است,نگرانی برای مردم,برای زندگی ما,ما که اکثر اوقات می اندیشیم که اتفاق فقط برای صفحه ی حوادث روزنامه هاست.
اما وقتی توی قاب تصویر ,آدم هایی از جنس خودمان را میدیدیم که چقدر ساده و راحت با یک حادثه ,یک کوتاهی از نوع بزرگ زندگیشان ,روز و روزگارشان به کل تغییر کرده,ترس به جانمان رخنه می کرد.که شاید باید کمی مراقب بود.که بیشتر حواسمان را جمع کنیم,بیشتر مراقب عقربه ی سرعت ماشینمان باشیم,مراقب کلاهبردارها و شیادهایی رنگا رنگ,مراقب مواد مخدر و محرک و روان گردان که نگیرد دامن زندگیمان را .
اما همین مستند شوک با تمام این تلنگر های به جا و تلخش,دو هفته ایی است از سوژه ایی می گوید که نمی دانم من اشتباه می کنم یا سازندگان این مستند چند وقتی است که ایران نبوده اند.
سوژه ی خوانندگی و تب آن در شب های سرد زمستان.جوانانی که علاقه به خواننده شدن و مطرح بودن دارند و حاضرند در این راه پولی حالا هنگفت یا کمتر خرج کنند.
شوک ,خواننده های پاپ امروز کشورمان را به تصویر می کشد و کیلیپ هایی به ظاهر در خدمت برنامه اما کاملا تبلیغاتی از آنها نشان میدهد.با خواننده های معروف و نیمه معروف این روزها ی دنیای موسیقی گفت و گو میکند .از هزینه ها و در آمدهایشان می گویند اما بعد از دیدن تمام اینها از قاب نگاه شوک نمی دانم در انتها دنیای خوانندگی خوب است یا بد ؟؟!!!!باید پولی خرج کرد یا نه ؟!
اصلا مگر خواننده شدن خط کش و معیاری دارد ؟!یا اینکه حضور هر آدمی در ژانر موسیقی ضرری به جامعه ی هنری و زندگی مردم شهر وارد کرده است ؟!!
چرا شوک با تب خوانندگی اش شوکی به ما وارد نمی کند ؟!
خواننده و صدا و سبک آن کاملا سلیقه ایی است /یک هنر و مهارت است که هر کدام از ما اگر این میل را در خود ببیند می تواند به هر طریقی اقدام به فعالیت در این عرصه بنماید,خواه موفق باشد یا نباشد.نمی دانم هدف شوک از این تب و از این نوع برنامه چیست ؟!!!
اما بهتر بود برای نشان دادن کیلیپ های تبلیغاتی از خوانندگانی خاص سوژه ایی بهتر وهمه گیر تر از تب خوانندگی را بر می گزیدند.
خوانندگانی که شاید خودشان هم در نظر سایر اهالی موسیقی شایسته ی این جایگاه نیستند و هنری برای عرضه ندارند اما اکنون از یک برنامه مستند و جنجالی به مخاطب هشدار میدهند که هر کسی نباید خوانند ه شود !!
نمی دانم !شاید سازندگان مستند شوک یا اهالی سازمان صدا و سیما نیم نگاهی به آمارها و احوال این روزهای جوانان ما ننداخته اند.
تعداد ازدواج ها و بیشتر از آن تعداد طلاق ها و روابط حاکم میان جوانان امروز ما /احوالات دانشگاه ها و حال این روزهای شبکه های اجتماعی و تعداد لایک ها و تلخ تر از همه ی این ها ادبیات و زبان جدید میان جوانان,نگرش و تفکرشان ،رساندن روز به شبشان و تفریحات جدید شان که بیشتر شبیه یک درد اجتماعی است تا تفریح...
این اتفاقات شاید به اندازه ی تب خوانندگی مهم نیستند که شوک تمام هم و غم و هزینه هایش را صرف ساخت مستندی شیک همراه با کیلیپ های رنگارنگ می کند و باز می پرسم از خودم که آیا مشکل جوانان ما خواننده شدن آنها ست ؟؟؟!!!!
وقتی شوک از مواد مخدر,از یک مادر معتاد,از کودک ده ساله ی معتاد,از پدری که بعد از مصرف شیشه فرزند و همسرش را فقط با یک چاقو و چند ضربه ی کاری به قتل رسانده بود می گفت,حقیقتا شوکی با ولتاژ بالا به ما وارد می شد.شوکی که شاید تا هفته ایی در بدنمان تاثیرش را حس می کردیم.
شوکی که فقط ترس بر اندام ما نمی انداخت,چشمانمان را باز می کرد,نگاهمان را به زندگی,به سیگار تعارفی دوستمان تیزتر می کرد.احتیاط شرط عقل را بیش از بیش جدی می گرفتیم و هر قرص و دودی به راحتی راه به زندگیمان باز نمی کرد.وقتی شوک از رانندگی پر خطر حرف می زد,زندگی را از قاب ویلچر پسری نشان میداد که بعد از یک تصادف اتومبیلش شد ویلچرش،حس می کردیم این مستند,این شوک ها، برگرفته از نگرانی ودغدغه است,نگرانی برای مردم,برای زندگی ما,ما که اکثر اوقات می اندیشیم که اتفاق فقط برای صفحه ی حوادث روزنامه هاست.
اما وقتی توی قاب تصویر ,آدم هایی از جنس خودمان را میدیدیم که چقدر ساده و راحت با یک حادثه ,یک کوتاهی از نوع بزرگ زندگیشان ,روز و روزگارشان به کل تغییر کرده,ترس به جانمان رخنه می کرد.که شاید باید کمی مراقب بود.که بیشتر حواسمان را جمع کنیم,بیشتر مراقب عقربه ی سرعت ماشینمان باشیم,مراقب کلاهبردارها و شیادهایی رنگا رنگ,مراقب مواد مخدر و محرک و روان گردان که نگیرد دامن زندگیمان را .
اما همین مستند شوک با تمام این تلنگر های به جا و تلخش,دو هفته ایی است از سوژه ایی می گوید که نمی دانم من اشتباه می کنم یا سازندگان این مستند چند وقتی است که ایران نبوده اند.
سوژه ی خوانندگی و تب آن در شب های سرد زمستان.جوانانی که علاقه به خواننده شدن و مطرح بودن دارند و حاضرند در این راه پولی حالا هنگفت یا کمتر خرج کنند.
شوک ,خواننده های پاپ امروز کشورمان را به تصویر می کشد و کیلیپ هایی به ظاهر در خدمت برنامه اما کاملا تبلیغاتی از آنها نشان میدهد.با خواننده های معروف و نیمه معروف این روزها ی دنیای موسیقی گفت و گو میکند .از هزینه ها و در آمدهایشان می گویند اما بعد از دیدن تمام اینها از قاب نگاه شوک نمی دانم در انتها دنیای خوانندگی خوب است یا بد ؟؟!!!!باید پولی خرج کرد یا نه ؟!
اصلا مگر خواننده شدن خط کش و معیاری دارد ؟!یا اینکه حضور هر آدمی در ژانر موسیقی ضرری به جامعه ی هنری و زندگی مردم شهر وارد کرده است ؟!!
چرا شوک با تب خوانندگی اش شوکی به ما وارد نمی کند ؟!
خواننده و صدا و سبک آن کاملا سلیقه ایی است /یک هنر و مهارت است که هر کدام از ما اگر این میل را در خود ببیند می تواند به هر طریقی اقدام به فعالیت در این عرصه بنماید,خواه موفق باشد یا نباشد.نمی دانم هدف شوک از این تب و از این نوع برنامه چیست ؟!!!
اما بهتر بود برای نشان دادن کیلیپ های تبلیغاتی از خوانندگانی خاص سوژه ایی بهتر وهمه گیر تر از تب خوانندگی را بر می گزیدند.
خوانندگانی که شاید خودشان هم در نظر سایر اهالی موسیقی شایسته ی این جایگاه نیستند و هنری برای عرضه ندارند اما اکنون از یک برنامه مستند و جنجالی به مخاطب هشدار میدهند که هر کسی نباید خوانند ه شود !!
نمی دانم !شاید سازندگان مستند شوک یا اهالی سازمان صدا و سیما نیم نگاهی به آمارها و احوال این روزهای جوانان ما ننداخته اند.
تعداد ازدواج ها و بیشتر از آن تعداد طلاق ها و روابط حاکم میان جوانان امروز ما /احوالات دانشگاه ها و حال این روزهای شبکه های اجتماعی و تعداد لایک ها و تلخ تر از همه ی این ها ادبیات و زبان جدید میان جوانان,نگرش و تفکرشان ،رساندن روز به شبشان و تفریحات جدید شان که بیشتر شبیه یک درد اجتماعی است تا تفریح...
این اتفاقات شاید به اندازه ی تب خوانندگی مهم نیستند که شوک تمام هم و غم و هزینه هایش را صرف ساخت مستندی شیک همراه با کیلیپ های رنگارنگ می کند و باز می پرسم از خودم که آیا مشکل جوانان ما خواننده شدن آنها ست ؟؟؟!!!!
فرهنگ سازی بهتره یا ترسوندن انسانی که حریسه م: خب بستگی داره به اینکه اصلا "حریس" چی هست؟
شاید اونهایی که خواننده شدن برای اینکه دست توی کاراشون زیاد نشه بایداین حرفهارو بزنند که دیگه هیچکی خواننده نشه/شاید اینه شعار حمایت از نسل جون
به نظرم هم حمید راست میگه هم اینکه واقعا بهتر نیست جای این کارها بیان بگن که چطور بهتر میشه آدم برای موسیقی اموزش ببینه تا اینکه بیان آدم رو بترسونن/توی خارج هر کی دوست داره میخونه و بعد مردم بهش رای میدن اگه خوب بود کارشو ادامه میده اما اینجا چی
کاشکی یکی پیدا میشد باقیه برنامه های تلوزیونی را هم نقد میکرد اخه چرا یکی به فکر ما بییننده ها نیست؟
سلام اول اینکه از پارسینیه ممنون که اینقد خوب همه چی رو تحت پوشش میده دوم اینکه از اینکه اینقدر خوب و بی تعارف و صادقانه یه برنامه تلوزیونی رو نقد کردید ممنون من خودم درام تلاش میکنم که خواننده بشم واز اون برنامه خیلی حرصم گرفت بهتر بود مشکلات این راه رو میگفتند تا ینکه یکی بیاد از بالا به پایین با مخاطبا صحبت کنه بهر حال هر کسی توی این کار یه روزی از یه جایی شروع کرده نباید اینقدر راحت ادم هارو تحقیر کرد